
بیانیههای تصویری صدا و سیما علیه مذاکرات هسته ای
روزنو :«سال های هستهای» عنوانی برای مجموعه مستندهای صدا و سیما علیه مذاکرات هستهای است که با روایت یکطرفه و در قامت اعلام موضع همچون تریبون یک حزب سیاسی، کارکرد این رسانه را به عنوان رسانه ملی تحتالشعاع قرار داده است.
«سال های هستهای» عنوانی برای مجموعه مستندهای صدا و سیما علیه مذاکرات هستهای است که با روایت یکطرفه و در قامت اعلام موضع همچون تریبون یک حزب سیاسی، کارکرد این رسانه را به عنوان رسانه ملی تحتالشعاع قرار داده است.
رویکرد این رسانه به پرونده هستهای با تغییر دولت در سال 92 و بخصوص جابهجایی رئیس سازمان صدا و سیما در آبان 93 دستخوش چرخشی اساسی شد. با وجود آنکه در دوره قبل پای هیچ منتقد هستهای به ساختمان «جام جم» نرسیده بود، در دوره جدید و در پی توافق «ژنو» میان ایران و گروه «1+5» صدا و سیما هم بتدریج تبدیل به تریبونی برای نقد گفتوگوهای هستهای شد.
این البته به مذاق کارشناسان، تحلیلگران و فعالان رسانهای ناخوشایند نبود بلکه مورد استقبال هم قرار گرفت و انتظار میرفت و میرود همین رویه در خصوص سایر موضوعات و سوژههای مهم کشور در پیش گرفته شود تا صاحبنظران و نمایندگان دیدگاههای مختلف جامعه از طریق این رسانه فراگیر به تبادل نظر و آرا با یکدیگر بپردازند.
با این حال ورود صدا و سیما به پرونده هستهای ورودی حرفهای و ملی نبود. رصد ویژه برنامههای این رسانه در خصوص مذاکرات یک نکته را به وضوح نشان میدهد؛ «القای بیهوده بودن گفتوگوهای هستهای». این پیام در مستندهای چند گانهای برجسته شده که با عنوان «سالهای هستهای» در چند نوبت از شبکههای مختلف سیما پخش شده است («از هیروشیما تا لوزان»، «شطرنج با گرگها» و «سکوت استقلال، فریاد پیروزی») رویکرد و پیام اصلی این مستندها القای بیهوده بودن گفتوگوهای هستهای و برجسته کردن این مهم است که حتی در صورت حصول به توافق نهایی نیز طرف غربی امتیازات زیادی از ایران گرفته و دستاوردهای هستهای کشورمان به باد خواهد رفت. حسن بهشتیپور، از کارشناسان هستهای در این باره گفته است: «پخش چنین برنامههایی که تنها اظهارات منتقدان را مطرح میکند، القاکننده این مسأله است که افراد مذاکرهکننده در حال خیانت به کشور هستند. قضاوتهایی که نهایت بیانصافی است.»
کم لطفی به افکار عمومی
اینکه صدا و سیما در پرداختن به یک پرونده ملی، موضع بیطرفی را کنار گذاشته و همچون یک حزب سیاسی موضعگیری میکند و بیانیه تصویری میدهد، شائبههای بزرگی را مقابل این رسانه قرار داده است. رویکرد این رسانه در برنامههای یاد شده دقیقاً همان رویکردی است که پیش از این در رقابت انتخاباتی سال 92 از طرف یکی از نامزدهای انتخاباتی نمایندگی میشد و کمتر از11 درصد آرای عمومی را کسب کرد. بر همین اساس برخی کارشناسان و نمایندگان مجلس معتقدند این عملکرد صدا و سیما بیتوجهی به خواست عمومی است و شائبه جناحی بودن آن را پررنگ میکند.
حجتالاسلام محمد باقری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از جمله نمایندگانی است که این شیوه کار صدا و سیما را نادرست میداند. او به «ایران» میگوید: «صدا و سیما باید کمی واقعبینانهتر واقعیات مربوط به مذاکرات هستهای را منعکس کند. در حالی که اکثریت مردم به دنبال آن هستند تا این گفتوگوها با حفظ خط قرمزهای نظام به نتیجه مثبت برسد، صدا و سیما اما به دنبال القای شکست مذاکرات هستهای است.» او این اقدام را کم لطفی به افکار عمومی و تیم مذاکرهکننده میخواند و تصریح میکند: «رسانه ملی باید بیطرفی خود را رعایت کند. اما این گونه ورود کردن به یک پرونده ملی شائبه سیاسی و جناحی بودن آن را تقویت میکند.»
افراط و تفریط در صدا و سیما
یک نماینده دیگر مجلس با مقایسه عملکرد صدا و سیما در دوره قبل و فعلی نوعی افراط و تفریط در این رسانه میبیند. عباس رجایی نماینده اراک در گفتوگو با «ایران» توضیح میدهد: «کسی نمیتواند مخالف نقد باشد چون در نبود نقد و نقادی احتمال خطا و انحراف بسیار زیاد میشود اما اینکه یکسویه به جهتی برویم که همه چیز را سیاه یا سفید نشان دهیم، نقد نیست و نباید رویه مسئولان و رسانهها باشد.» رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس میافزاید: «در دوره قبل معطوف به پرونده هستهای و بخصوص در صدا و سیما همه چیز سفید بود و پای منتقدی به آن باز نبود و حالا اما گویی همه چیز سیاه است. این روشها نشانههایی از افراط و تفریط است.»
او یادآوری میکند: «کلیات مسیر مذاکرات را رهبر معظم انقلاب ترسیم کردهاند و طبیعتاً از تیم مذاکرهکننده هم انتظار میرود که در همین چارچوبها حرکت کند. این یک امر طبیعی است و مواضع حمایتی رهبر معظم انقلاب از تیم مذاکرهکننده هم نشان از آن دارد که مذاکرات در همین چارچوبهای رسمی در حال انجام است. بنابراین تنش آفرینی به بهانههای مختلف سیاسی به مصلحت نیست چون در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگر نیازمند وحدت و همگرایی هستیم.»
تک صدایی در رسانه مطرود است
محمدرضا تابش نماینده اصلاحطلب مجلس هم معتقد است که «نباید باب نقد در صدا و سیما بسته شود اما این رسانه هم نباید در قامت یک حزب سیاسی ورود کند. دانشگاه به تعبیر مرحوم امام(ره) دانشگاه است و تک صدایی در دانشگاه یا رسانه مطرود و بیمعناست.» نماینده اردکان در مجلس به «ایران» میگوید: «صدا و سیما باید بازتاب دهنده همه طیفها و گروهها باشد حال آنکه در مستندهای هستهای که از سیما پخش میشود فقط منتقدان و مخالفان حضور دارند. نقد باشد اما منصفانه، نقدی که بسترش تخصص و تحقیق باشد نه فرافکنی. اینکه نمایندگان یک گروه سیاسی را بیاورید تا در قالب نقد، تخریب ناروا کنند و چوب لای چرخ دولت بگذارند، نقد نیست بلکه ورود صدا و سیما در قامت یک حزب سیاسی است.» تابش درباره رویکرد بسیار متفاوت صدا و سیما با تیم مذاکرهکننده هستهای دولت قبل و دولت فعلی میگوید: «شاید تیم هستهای در دولت قبل با مسئولان صدا و سیما هماهنگتر بودهاند».
القای عبث بودن مذاکرات بیانصافی است
غلامرضا نوری یکی دیگر از اعضای منتقد صدا و سیما در بهارستان است. او در گفتوگو با «ایران» وظایف و اقتضائات یک رسانه ملی را یادآوری میکند و توضیح میدهد: «از آنجا که صدا و سیما به صورت انحصاری فعالیت میکند و هیچ رسانه دیداری و تصویری دیگری در کشور وجود ندارد، این رسانه باید بازتاب دهنده همه بخشهای فکری و سلایق جامعه باشد.»
به گفته وی اینکه صدا و سیما برآیند فکری یک بخشی از جامعه را که همسان و همخوان با صدا و سیما درباره مذاکرات هستهای است پوشش میدهد، بد نیست اما منطقی و حرفهای آن است که دیدگاههای بخشهای دیگر جامعه که منطبق با دیدگاه مسئولان صدا و سیما نیست هم پوشش داده شود.» نماینده بستان آباد میافزاید: «اینکه القا میشود در مذاکرات هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد و حتی اگر گفتوگوها به توافق هم منتهی شود عزت ایران از دست رفته و طرف ایرانی همه امتیازات را داده و هیچ امتیازی کسب نخواهد کرد، به نظر من منصفانه نیست و در برابر زحمتی که سالها در این زمینه کشیده شده و بخصوص تلاشهای دولت یازدهم که به صورت دقیقتر و فنیتر این پرونده را پیش میبرد، منصفانه نیست.»
نوری تأکید میکند: «باور دارم تیم مذاکرهکننده هستهای ما خیلی بیشتر از ما نمایندگان مجلس نسبت به خط قرمزها و حفاظت از منافع ملی و اصول نظام حساسیت دارد و به دنبال یک توافق خوب است. بدون تردید حصول به توافق خوب اثرات بسیاری را برای کشور به ارمغان خواهد آورد.»
او البته یادآوری میکند توافق هستهای حلال همه مشکلات کشور نیست اما به سهم خود منجر به گره گشاییهایی خواهد شد و هزینههای ما در بخشهای مختلف مدیریتی را کاهش خواهد داد. بنابراین نباید با القای عبث بودن مذاکرات ته دل دیپلماتهای خود را خالی کنیم.