
ناگفتههای شرمن از مذاکرات هستهای
روزنو :«وندی شرمن» معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در نشستی که اخیرا در اندیشکده «بیکر» دانشگاه «رایس» برگزار شد جزئیات و پشت صحنههای کمترمطرحشده مذاکرات هستهای با ایران را تشریح کرده است.
«وندی شرمن» معاون سابق وزیر خارجه آمریکا در نشستی که اخیرا در اندیشکده «بیکر» دانشگاه «رایس» برگزار شد جزئیات و پشت صحنههای کمترمطرحشده مذاکرات هستهای با ایران را تشریح کرده است.
به گزارش روز نو، یکی از توجهبرانگیزترین بخشهای اظهارات او آنجاست که تأکید میکند آنها گزینه نظامی را از دست ندادهاند و اگر بعد از گذشت ٢٥ سال و پایان محدودیتهای قیدشده در برجام، ایران بخواهد از معاهده منع گسترش خارج شود یا به سمت بمب حرکت کند، آن وقت میتوانند دست به اقدام نظامی بزنند. به گفته او «ایالات متحده سلاحی را به کار گرفته، برای آن هزینه کرده و آن را ساخته که میتواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند. این مسئله در رسانهها علنی شده و ایران هم از این مسئله مطلع است. ضمنا فناوری همچنان پیشرفت خواهد کرد و ما همچنان به روز باقی خواهیم ماند». او درحالی از سلاح آمریکاییها که همان استاکس نت است، سخن گفت که در عین حال تأکید داشت آنها میتوانند بهواسطه سازوکاری که در توافق در نظر گرفتهاند به سرعت و رأسا تحریمهای خود و تحریمهای چندجانبه را بازگردانند. پس بهواسطه لایههایی - از نظارت گرفته تا گزینههایی که در اختیار دارند- که در نظر گرفتهاند، با اطمینان میگویند که ایران به بمب هستهای دست نمییابد. این اظهارات در حالی است که جمهوری اسلامی ایران همواره ادعای غربیها مبنی بر حرکت ایران به سوی بمب هستهای را رد و بر صلحآمیزبودن برنامه هستهای خود تأکید کرده است.
سرآغاز بیاعتمادی
رئیس سابق تیم آمریکا در مذاکرات هستهای در ابتدای نشست مذکور اجرای توافق هستهای را با وجود اینکه گامهای اولیه و مهمی برداشته شده است، یک چالش خواند و با اشاره به پیشینه برنامه هستهای ایران پیش از انقلاب اسلامی، گفت: «در سال ١٩٧٤ وقتی ایران متحد آمریکا بهشمار میرفت، قرار بود این کشور ظرف ٢٠ سال ٢٣ نیروگاه هستهای احداث کند. وقوع انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت آمریکا در تهران سوءاعتمادی را که از دههها قبل، یعنی از زمان کنارزدن مصدق در سال ١٩٥٣ آغاز شده بود، تثبیت کرد و این بیاعتمادی هنوز پابرجاست».
او در ادامه فرایند شکلگیری پرونده هستهای ایران را مرور کرد و گفت: « در سال ٢٠٠٢ مشخص شد که ایران برنامه هستهای فعالی دارد. ایران در آن زمان فقط ١٦٤ سانتریفیوژ داشت».
درخواست آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران برای توقف غنیسازی، آغاز مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران، انتشار گزارش اطلاعاتی سال ٢٠٠٧ آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران و نهایتا اعلام ساخت سایت زیرزمینی فردو، از دیگر مواردی بود که شرمن در ادامه بررسی تاریخچه برنامه هستهای ایران به آنها اشاره کرد.
تحریمهای مؤثر
وی سپس اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران به رهبری آمریکا را یادآوری کرد و گفت: «این تحریمها مؤثرترین رژیم تحریمهایی بودند که تاکنون اعمال شده است و در نتیجه آنها اقتصاد ایران بهشدت ضعیف شد. اما آن تحریمها هرگز برنامه هستهای ایران را متوقف نکرد، هرچند موجب شد که ایران پای میز مذاکره بیاید».
شرمن که مذاکرات با تیم قبلی جمهوری اسلامی را «کاملا مأیوسکننده و بینتیجه» توصیف کرد، با بیان اینکه « ١٦٤ سانتریفیوژ ایران در طول سالها به ٩٠٠٠ دستگاه رسیده و تهدید به مراتب افزایش یافته بود» گفت: «پیشنهاد هر دو طرف جاهطلبانه بود و هیچ نقطه اشتراکی نداشت و این به آن معنا بود که دریای فاصله بین ما نمیتوانست کوچکتر شود»
او سپس به دو انتخابات ایران در سال ١٣٨٨ و ١٣٩٢ اشاره کرد و گفت: «نتایج انتخابات کورسویی از امید بود. ایرانیها حسن روحانی را انتخاب کردند، یک روحانی محافظهکار که از سوی رهبر عالی تأیید شده بود؛ اما او حداقل درک میکرد که آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است. او میدانست که برای شکوفایی اقتصادی ایران، باید تحریمها رفع شود و انزوای ایران پایان یابد. مشخص شد که بالاخره رئیسجمهور، اوباما با کسی طرف است که میتوان با او مذاکره کرد».
مذاکرات عمان
شرمن با اشاره به آغاز مذاکرات پشت صحنه در عمان، گفت: «اوباما مجبور شد تصمیمی مهم بگیرد. ایران به دانش هستهای مسلط شده بود و ما هم گزینه نظامی واقعیای داشتیم. اما حمله نظامی دانش ایران را نابود نمیکرد و نهتنها مشکل حل نمیشد، بلکه مشکلات بیشتری ایجاد میشد». او افزود: «انجام مذاکرات محرمانه غیرممکن به نظر میرسد اما این کار انجام شد. مذاکرهکنندهها زمانی که خانه خود را ترک میکردند، به خانوادههای خود نمیگفتند که به کجا میروند یا چرا میروند. آنها با هواپیماهای بدون نشان (وزارت خارجه) به مسقط میرفتند و با خودروهای بینشان (دیپلماتیک) تردد کرده و در میهمانخانههای کوچک در دریای عمان مستقر میشدند».
شرمن ادامه داد: «وقتی کارکنان وزارت خارجه از مرکز عملیات، که تمام دیپلماتها را در هر زمان و هر کجایی که باشند، رصد میکند - میتوانید از خانوادههای دیپلماتها بپرسید - سراغ رئیسشان را میگرفتند، با توجیهاتی مانند اینکه «مریض شده یا پیش والدینش یا خانوادهاش رفته» مواجه میشدند».
به گفته وی «در مذاکرات عمان و بعدا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، طرفین به سندی چهارصفحهای دست یافتند که جای خالیهای زیادی در آن وجود داشت، اما کلیت آن این بود که ایران در برابر «رفع جزئی تحریمها» برنامه هستهای خود را در همان سطح نگه داشته یا حتی به عقب بازمیگرداند، تا زمان لازم برای مذاکره بر سر توافق جامع به دست آید.
او افزود: «آن سند چهارصفحهای برنامه اقدام مشترک (توافق موقت ژنو) بود. وقتی این سند را به میان اعضای ١+٥ بردیم، شرکای ما از اینکه فهمیدند مذاکراتی در جریان بوده، جا خوردند. این به آن معنی نبود که این مسئله غرور و احساس ارزش آنها را خدشهدار نکرد. همکاران اروپایی ما رنجیدند».
فرانسه توافق را به هم زد
به گفته شرمن، بعدا در اولین جلسه مذاکرات رسمی که تحت پوشش رسانهها برگزار شد، همه بسیار خوشبین بودند، اما درنهایت «نگرانیهای دقایق پایانی بهویژه از سوی فرانسه» موجب شد تا همه دستخالی به خانه بازگردند.
او افزود: «در ادامه مذاکرات، همه ازجمله ایران میدانستند هدف چیست؛ اینکه برنامه ایران هرگز نظامی نشود». شرمن ادامه داد: «در طول دو سال مذاکره بعد از توافق موقت هستهای، ایران به تعهدات خود در برنامه اقدام مشترک پایبند ماند و همین امر اعتمادسازی لازم برای توافق نهایی را ایجاد کرد».
تأثیر روابط شخصی
شرمن درادامه به سوابق تحصیلی ظریف در آمریکا و ادامه مذاکرات به زبان انگلیسی اشاره کرد و گفت: «کری در طول مذاکرات بر تأثیرات ایجاد رابطه شخصی با طرف مقابل واقف بود، در سطح کارشناسان هم بین هر دو طرف روابط شخصی شکل گرفت». او بهعنوان نمونه به «ارنست مونیز»، وزیر انرژی آمریکا و علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، که هر دو فارغالتحصیل دانشگاه «امآیتی» هستند اشاره کرد. شرمن درادامه در پاسخ به این سؤال که آیا مورد مشخصی بوده که به واسطه روابط شخصی طرفین حل شود، از بیان جزئیات خودداری کرد، اما گفت: «موارد زیادی رخ داد که وضعیت دشواری پیش میآمد و جان کری به اتاق ظریف میرفت یا وزیر ظریف به اتاق او میرفت و آنها این مسئله را با هم در میان میگذاشتند، یکی از این موارد (جدال لفظی کری و ظریف) به رسانهها هم کشیده شد». وی افزود: «اینکه وزیر کری را به چنین وضعی (عصبانیت) برسانید، کار سادهای نیست، چون او انسان بسیار صبور و بخشندهای است. آن زمان در ناهارخوری ساختمان در وین بودیم که من ناگهان از پشت دیوار صدای دادوفریاد شنیدم، چراکه آنها در صورت لزوم سر هم فریاد هم میزدند. آنهایی که آقای ظریف را بشناسند، میدانند او خیلی خوب فریاد میزند و بسیار احساسی است. تصور میکنم آن رابطه شخصی کاملا مورد نیاز بود».
توییت از زیر میز
به گفته او، همهچیز آنقدر خوب هم نبود و در مواردی طرفین احساس میکردند به بنبست رسیدهاند. وی افزود: «در یک مرحله، من برای دیدار دوجانبه با ایرانیها در ژنو بودم و قرار بود وزیر کری هم از لندن به ما بپیوندد... این جلسه آنقدر سخت بود که وزیر کری برخلاف رویه معمول و مشخصه شخصیتیاش، دستش را آنقدر محکم روی میز کوبید که خودکارِ روی میز به هوا بلند شد و به همتای من عباس عراقچی برخورد کرد».
به گفته معاون سابق وزارت خارجه آمریکا، همه طرفها بر آنچه در داخل اتاق مذاکرات بود متمرکز بودند، هرچند در دنیای امروز و با پوشش رسانهای که وجود دارد، این مسئله کار سادهای نبود، «بهویژه در وضعیتی که برخی از مذاکرهکنندهها از زیر میز برای اثرگذاری بر روند مذاکرات توییت میکردند».
شرط بهبود روابط
شرمن در پاسخ به اینکه آیا روابط دو کشور بهتر خواهد شد؟ گفت: «نمیدانم، این دست ما نیست، امیدوارم این اتفاق بیفتد، چراکه ما باید امیدوار باشیم، اما این انتخاب یا تصمیم ما نیست و مسائل زیادی وجود دارد، اقدامات منطقهای ایران کاملا نگرانکننده هستند و اگر میخواهیم شاهد تغییر باشیم، باید آنها را حل کنیم».
او در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا «صد میلیارد دلار آزادشده به واسطه برجام» در فعالیتهای منطقهای ایران به کار گرفته نمیشود، گفت: «افسانهسازیها درباره این صد میلیارد واقعا اعجاببرانگیز است. اولا بگویم این پول آمریکا یا پول مالیاتدهندگان آمریکایی نیست. اینها داراییهای ایران بودند که در بانکهای خارجی و نه آمریکایی، بلوکه شده بودند. ثانیا اینکه برآورد ما و وزارت خزانهداری این است که ممکن است درنهایت تا ٥٠ میلیارد دلار بتواند به ایران بازگردد، چراکه باقی این مبلغ یا اقساط عقبافتاده وامهای ایران هستند یا مبالغی که متعلق به چین هستند و چین هم میخواهد آنها را پس بگیرد». شرمن با اشاره به اینکه «به نفع ایران نیست که این مبالغ را به داخل کشور منتقل کند، چراکه ایران این پول را در خارج کشور برای انجام تجارت نیاز دارد»، گفت: «شکی وجود ندارد که ایران میتواند این پول را برای مقاصد دیگر استفاده کند و سؤالی وجود ندارد که با رفع تحریمها، اقتصاد ایران میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. شک ندارم با بهبود وضعیت اقتصادی، سپاه پاسداران هم پول بیشتری به دست میآورد. اما میخواهم به شما یادآوری کنم سپاه پاسداران و نیروی قدس، با همان مبالغ کم، توانسته بود کارهای زیادی انجام دهد».
منظور شرمن چه بود؟
وندی شرمن، معاون سابق وزير خارجه آمريكا، در نشست اخیر در اندیشکده بکر دانشگاه رایس، در مورد توافق هستهای با ایران سخن گفت. در این سخنان شرمن به سلاحی اشاره میکند؛ او میگوید: ما میتوانیم دست به اقدام نظامی بزنیم. ایالات متحده سلاحی را به کار گرفته، برای آن هزینه کرده و آن را ساخته که میتواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند. این مسئله در رسانهها علنی شده و ایران هم از این مسئله مطلع است.منظور شرمن از این سلاح، همان ویروس استاکسنت است، ویروسی که توانست در دورهای در کار تأسیسات هستهای ایران اخلال ایجاد کند. اما استاکسنت بر چه اساسی ساخته شد؟چند ماه پیش مستندی بر همین اساس در جشنواره برلیلانه اکران شد. مستند «روزهای صفر» ساخته الکس گیبنی به جنگی سایبری اشاره میکند که هدف آن تخریب برنامه اتمی ایران بوده است. در این مستند ادعا میشود که بازدید محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران، از تأسیسات اتمی نطنز اطلاعات مهمی را درباره سانتریفیوژها، سیستم کامپیوتری نظارت بر مرکز نطنز و همچنین کارشناسان اتمی ایران در اختیار سرویسهای امنیتی آمریکا و اسرائیل قرار داد. در این مستند به ترور کارشناسان اتمی و احتمال نقش اسرائیل در این ترورها هم اشاره میشود.در بخشی از فیلم گفته میشود در یکی از برنامههای خبری که صداوسیما پخش کرد و مربوط به سفر احمدینژاد به نطنز و بازدید او از تأسیسات هستهای بود، دوربین صداوسیما از مانیتوری فیلمبرداری میکند که آن تصویر، اطلاعات بسیار مهمی در مورد برنامهای که سانتریفیوژهای ایران و نحوه چینش آنها به کسانی میدهد که استاکسنت را طراحی میکردند.در این مستند برخی کارشناسان امنیتی و برنامهنویسان کامپیوتری مدعی میشوند که ساخت این ویروس تنها در توانایی کشورهای نیرومند با امکانات گسترده مالی و فنی است.این مستند با لحنی انتقادی به موضوع حملات سایبری در دنیا پرداخته است. در این مستند با برخی از مقامهای پیشین آمریکا و اسرائیل از جمله مایکل هِیدن، رئیس پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا، و يوال اشتاينيتز، وزیر اطلاعات پیشین رژيم اسرائیل، گفتوگو شده است. همچنین برخی از مشاوران امنیتی پیشین و فعلی دولت آمریکا حاضر به همکاری با این مستند شدهاند.
به گزارش روز نو، یکی از توجهبرانگیزترین بخشهای اظهارات او آنجاست که تأکید میکند آنها گزینه نظامی را از دست ندادهاند و اگر بعد از گذشت ٢٥ سال و پایان محدودیتهای قیدشده در برجام، ایران بخواهد از معاهده منع گسترش خارج شود یا به سمت بمب حرکت کند، آن وقت میتوانند دست به اقدام نظامی بزنند. به گفته او «ایالات متحده سلاحی را به کار گرفته، برای آن هزینه کرده و آن را ساخته که میتواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند. این مسئله در رسانهها علنی شده و ایران هم از این مسئله مطلع است. ضمنا فناوری همچنان پیشرفت خواهد کرد و ما همچنان به روز باقی خواهیم ماند». او درحالی از سلاح آمریکاییها که همان استاکس نت است، سخن گفت که در عین حال تأکید داشت آنها میتوانند بهواسطه سازوکاری که در توافق در نظر گرفتهاند به سرعت و رأسا تحریمهای خود و تحریمهای چندجانبه را بازگردانند. پس بهواسطه لایههایی - از نظارت گرفته تا گزینههایی که در اختیار دارند- که در نظر گرفتهاند، با اطمینان میگویند که ایران به بمب هستهای دست نمییابد. این اظهارات در حالی است که جمهوری اسلامی ایران همواره ادعای غربیها مبنی بر حرکت ایران به سوی بمب هستهای را رد و بر صلحآمیزبودن برنامه هستهای خود تأکید کرده است.
سرآغاز بیاعتمادی
رئیس سابق تیم آمریکا در مذاکرات هستهای در ابتدای نشست مذکور اجرای توافق هستهای را با وجود اینکه گامهای اولیه و مهمی برداشته شده است، یک چالش خواند و با اشاره به پیشینه برنامه هستهای ایران پیش از انقلاب اسلامی، گفت: «در سال ١٩٧٤ وقتی ایران متحد آمریکا بهشمار میرفت، قرار بود این کشور ظرف ٢٠ سال ٢٣ نیروگاه هستهای احداث کند. وقوع انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت آمریکا در تهران سوءاعتمادی را که از دههها قبل، یعنی از زمان کنارزدن مصدق در سال ١٩٥٣ آغاز شده بود، تثبیت کرد و این بیاعتمادی هنوز پابرجاست».
او در ادامه فرایند شکلگیری پرونده هستهای ایران را مرور کرد و گفت: « در سال ٢٠٠٢ مشخص شد که ایران برنامه هستهای فعالی دارد. ایران در آن زمان فقط ١٦٤ سانتریفیوژ داشت».
درخواست آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران برای توقف غنیسازی، آغاز مذاکرات سه کشور اروپایی با ایران، انتشار گزارش اطلاعاتی سال ٢٠٠٧ آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران و نهایتا اعلام ساخت سایت زیرزمینی فردو، از دیگر مواردی بود که شرمن در ادامه بررسی تاریخچه برنامه هستهای ایران به آنها اشاره کرد.
تحریمهای مؤثر
وی سپس اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران به رهبری آمریکا را یادآوری کرد و گفت: «این تحریمها مؤثرترین رژیم تحریمهایی بودند که تاکنون اعمال شده است و در نتیجه آنها اقتصاد ایران بهشدت ضعیف شد. اما آن تحریمها هرگز برنامه هستهای ایران را متوقف نکرد، هرچند موجب شد که ایران پای میز مذاکره بیاید».
شرمن که مذاکرات با تیم قبلی جمهوری اسلامی را «کاملا مأیوسکننده و بینتیجه» توصیف کرد، با بیان اینکه « ١٦٤ سانتریفیوژ ایران در طول سالها به ٩٠٠٠ دستگاه رسیده و تهدید به مراتب افزایش یافته بود» گفت: «پیشنهاد هر دو طرف جاهطلبانه بود و هیچ نقطه اشتراکی نداشت و این به آن معنا بود که دریای فاصله بین ما نمیتوانست کوچکتر شود»
او سپس به دو انتخابات ایران در سال ١٣٨٨ و ١٣٩٢ اشاره کرد و گفت: «نتایج انتخابات کورسویی از امید بود. ایرانیها حسن روحانی را انتخاب کردند، یک روحانی محافظهکار که از سوی رهبر عالی تأیید شده بود؛ اما او حداقل درک میکرد که آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است. او میدانست که برای شکوفایی اقتصادی ایران، باید تحریمها رفع شود و انزوای ایران پایان یابد. مشخص شد که بالاخره رئیسجمهور، اوباما با کسی طرف است که میتوان با او مذاکره کرد».
مذاکرات عمان
شرمن با اشاره به آغاز مذاکرات پشت صحنه در عمان، گفت: «اوباما مجبور شد تصمیمی مهم بگیرد. ایران به دانش هستهای مسلط شده بود و ما هم گزینه نظامی واقعیای داشتیم. اما حمله نظامی دانش ایران را نابود نمیکرد و نهتنها مشکل حل نمیشد، بلکه مشکلات بیشتری ایجاد میشد». او افزود: «انجام مذاکرات محرمانه غیرممکن به نظر میرسد اما این کار انجام شد. مذاکرهکنندهها زمانی که خانه خود را ترک میکردند، به خانوادههای خود نمیگفتند که به کجا میروند یا چرا میروند. آنها با هواپیماهای بدون نشان (وزارت خارجه) به مسقط میرفتند و با خودروهای بینشان (دیپلماتیک) تردد کرده و در میهمانخانههای کوچک در دریای عمان مستقر میشدند».
شرمن ادامه داد: «وقتی کارکنان وزارت خارجه از مرکز عملیات، که تمام دیپلماتها را در هر زمان و هر کجایی که باشند، رصد میکند - میتوانید از خانوادههای دیپلماتها بپرسید - سراغ رئیسشان را میگرفتند، با توجیهاتی مانند اینکه «مریض شده یا پیش والدینش یا خانوادهاش رفته» مواجه میشدند».
به گفته وی «در مذاکرات عمان و بعدا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، طرفین به سندی چهارصفحهای دست یافتند که جای خالیهای زیادی در آن وجود داشت، اما کلیت آن این بود که ایران در برابر «رفع جزئی تحریمها» برنامه هستهای خود را در همان سطح نگه داشته یا حتی به عقب بازمیگرداند، تا زمان لازم برای مذاکره بر سر توافق جامع به دست آید.
او افزود: «آن سند چهارصفحهای برنامه اقدام مشترک (توافق موقت ژنو) بود. وقتی این سند را به میان اعضای ١+٥ بردیم، شرکای ما از اینکه فهمیدند مذاکراتی در جریان بوده، جا خوردند. این به آن معنی نبود که این مسئله غرور و احساس ارزش آنها را خدشهدار نکرد. همکاران اروپایی ما رنجیدند».
فرانسه توافق را به هم زد
به گفته شرمن، بعدا در اولین جلسه مذاکرات رسمی که تحت پوشش رسانهها برگزار شد، همه بسیار خوشبین بودند، اما درنهایت «نگرانیهای دقایق پایانی بهویژه از سوی فرانسه» موجب شد تا همه دستخالی به خانه بازگردند.
او افزود: «در ادامه مذاکرات، همه ازجمله ایران میدانستند هدف چیست؛ اینکه برنامه ایران هرگز نظامی نشود». شرمن ادامه داد: «در طول دو سال مذاکره بعد از توافق موقت هستهای، ایران به تعهدات خود در برنامه اقدام مشترک پایبند ماند و همین امر اعتمادسازی لازم برای توافق نهایی را ایجاد کرد».
تأثیر روابط شخصی
شرمن درادامه به سوابق تحصیلی ظریف در آمریکا و ادامه مذاکرات به زبان انگلیسی اشاره کرد و گفت: «کری در طول مذاکرات بر تأثیرات ایجاد رابطه شخصی با طرف مقابل واقف بود، در سطح کارشناسان هم بین هر دو طرف روابط شخصی شکل گرفت». او بهعنوان نمونه به «ارنست مونیز»، وزیر انرژی آمریکا و علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، که هر دو فارغالتحصیل دانشگاه «امآیتی» هستند اشاره کرد. شرمن درادامه در پاسخ به این سؤال که آیا مورد مشخصی بوده که به واسطه روابط شخصی طرفین حل شود، از بیان جزئیات خودداری کرد، اما گفت: «موارد زیادی رخ داد که وضعیت دشواری پیش میآمد و جان کری به اتاق ظریف میرفت یا وزیر ظریف به اتاق او میرفت و آنها این مسئله را با هم در میان میگذاشتند، یکی از این موارد (جدال لفظی کری و ظریف) به رسانهها هم کشیده شد». وی افزود: «اینکه وزیر کری را به چنین وضعی (عصبانیت) برسانید، کار سادهای نیست، چون او انسان بسیار صبور و بخشندهای است. آن زمان در ناهارخوری ساختمان در وین بودیم که من ناگهان از پشت دیوار صدای دادوفریاد شنیدم، چراکه آنها در صورت لزوم سر هم فریاد هم میزدند. آنهایی که آقای ظریف را بشناسند، میدانند او خیلی خوب فریاد میزند و بسیار احساسی است. تصور میکنم آن رابطه شخصی کاملا مورد نیاز بود».
توییت از زیر میز
به گفته او، همهچیز آنقدر خوب هم نبود و در مواردی طرفین احساس میکردند به بنبست رسیدهاند. وی افزود: «در یک مرحله، من برای دیدار دوجانبه با ایرانیها در ژنو بودم و قرار بود وزیر کری هم از لندن به ما بپیوندد... این جلسه آنقدر سخت بود که وزیر کری برخلاف رویه معمول و مشخصه شخصیتیاش، دستش را آنقدر محکم روی میز کوبید که خودکارِ روی میز به هوا بلند شد و به همتای من عباس عراقچی برخورد کرد».
به گفته معاون سابق وزارت خارجه آمریکا، همه طرفها بر آنچه در داخل اتاق مذاکرات بود متمرکز بودند، هرچند در دنیای امروز و با پوشش رسانهای که وجود دارد، این مسئله کار سادهای نبود، «بهویژه در وضعیتی که برخی از مذاکرهکنندهها از زیر میز برای اثرگذاری بر روند مذاکرات توییت میکردند».
شرط بهبود روابط
شرمن در پاسخ به اینکه آیا روابط دو کشور بهتر خواهد شد؟ گفت: «نمیدانم، این دست ما نیست، امیدوارم این اتفاق بیفتد، چراکه ما باید امیدوار باشیم، اما این انتخاب یا تصمیم ما نیست و مسائل زیادی وجود دارد، اقدامات منطقهای ایران کاملا نگرانکننده هستند و اگر میخواهیم شاهد تغییر باشیم، باید آنها را حل کنیم».
او در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا «صد میلیارد دلار آزادشده به واسطه برجام» در فعالیتهای منطقهای ایران به کار گرفته نمیشود، گفت: «افسانهسازیها درباره این صد میلیارد واقعا اعجاببرانگیز است. اولا بگویم این پول آمریکا یا پول مالیاتدهندگان آمریکایی نیست. اینها داراییهای ایران بودند که در بانکهای خارجی و نه آمریکایی، بلوکه شده بودند. ثانیا اینکه برآورد ما و وزارت خزانهداری این است که ممکن است درنهایت تا ٥٠ میلیارد دلار بتواند به ایران بازگردد، چراکه باقی این مبلغ یا اقساط عقبافتاده وامهای ایران هستند یا مبالغی که متعلق به چین هستند و چین هم میخواهد آنها را پس بگیرد». شرمن با اشاره به اینکه «به نفع ایران نیست که این مبالغ را به داخل کشور منتقل کند، چراکه ایران این پول را در خارج کشور برای انجام تجارت نیاز دارد»، گفت: «شکی وجود ندارد که ایران میتواند این پول را برای مقاصد دیگر استفاده کند و سؤالی وجود ندارد که با رفع تحریمها، اقتصاد ایران میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. شک ندارم با بهبود وضعیت اقتصادی، سپاه پاسداران هم پول بیشتری به دست میآورد. اما میخواهم به شما یادآوری کنم سپاه پاسداران و نیروی قدس، با همان مبالغ کم، توانسته بود کارهای زیادی انجام دهد».
منظور شرمن چه بود؟
وندی شرمن، معاون سابق وزير خارجه آمريكا، در نشست اخیر در اندیشکده بکر دانشگاه رایس، در مورد توافق هستهای با ایران سخن گفت. در این سخنان شرمن به سلاحی اشاره میکند؛ او میگوید: ما میتوانیم دست به اقدام نظامی بزنیم. ایالات متحده سلاحی را به کار گرفته، برای آن هزینه کرده و آن را ساخته که میتواند به داخل تأسیسات ایران نفوذ کند. این مسئله در رسانهها علنی شده و ایران هم از این مسئله مطلع است.منظور شرمن از این سلاح، همان ویروس استاکسنت است، ویروسی که توانست در دورهای در کار تأسیسات هستهای ایران اخلال ایجاد کند. اما استاکسنت بر چه اساسی ساخته شد؟چند ماه پیش مستندی بر همین اساس در جشنواره برلیلانه اکران شد. مستند «روزهای صفر» ساخته الکس گیبنی به جنگی سایبری اشاره میکند که هدف آن تخریب برنامه اتمی ایران بوده است. در این مستند ادعا میشود که بازدید محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین ایران، از تأسیسات اتمی نطنز اطلاعات مهمی را درباره سانتریفیوژها، سیستم کامپیوتری نظارت بر مرکز نطنز و همچنین کارشناسان اتمی ایران در اختیار سرویسهای امنیتی آمریکا و اسرائیل قرار داد. در این مستند به ترور کارشناسان اتمی و احتمال نقش اسرائیل در این ترورها هم اشاره میشود.در بخشی از فیلم گفته میشود در یکی از برنامههای خبری که صداوسیما پخش کرد و مربوط به سفر احمدینژاد به نطنز و بازدید او از تأسیسات هستهای بود، دوربین صداوسیما از مانیتوری فیلمبرداری میکند که آن تصویر، اطلاعات بسیار مهمی در مورد برنامهای که سانتریفیوژهای ایران و نحوه چینش آنها به کسانی میدهد که استاکسنت را طراحی میکردند.در این مستند برخی کارشناسان امنیتی و برنامهنویسان کامپیوتری مدعی میشوند که ساخت این ویروس تنها در توانایی کشورهای نیرومند با امکانات گسترده مالی و فنی است.این مستند با لحنی انتقادی به موضوع حملات سایبری در دنیا پرداخته است. در این مستند با برخی از مقامهای پیشین آمریکا و اسرائیل از جمله مایکل هِیدن، رئیس پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا، و يوال اشتاينيتز، وزیر اطلاعات پیشین رژيم اسرائیل، گفتوگو شده است. همچنین برخی از مشاوران امنیتی پیشین و فعلی دولت آمریکا حاضر به همکاری با این مستند شدهاند.
منبع: شرق