
فائزه هاشمی:زنان برای مطالبات شان به روحانی رأی میدهند
مرجان طباطبايي: شمارش معکوس دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري آغاز شده است. توصيه فائزه هاشمي مشارکت گسترده مردم در انتخابات و رأي به حسن روحاني است. او خطاب به آنها که هنوز بناي رأي دادن ندارند، ميگويد: «ما اگر رأي ندهيم معلوم نيست چه ميشود. اول رأي بدهيم بعد پيگير مطالبات مان باشيم.»
براي نشست و سخنراني شما در استانها و شهرستانها مجوز داده نشد، با اين حساب اين سوال پيش ميآيد که پيام و موضع انتخاباتي شما چه بوده که با اين مخالفتها مواجه شده است؟
نخستين پيام من مشارکت گسترده مردم در انتخابات است؛ چون اهميت زيادي دارد که از اين حق شهروندي خود در تعيين سرنوشتمان استفاده کنيم. اگر ما رأي ندهيم در واقع خودمان نسبت به سرنوشتمان بياعتنايي کردهايم و نميتوانيم انتظاري داشته باشيم و بگوييم چرا کاري انجام نشد و يا عملکردها را نقد کنيم. ابتدا بايد رأي بدهيم و بعد از منتخبمان هم انتظارات مان را پيگيري کنيم. دومين پيام من «رأي به روحاني » است؛ براي اينکه ما هشت سال دوران آقاي احمدينژاد را تجربه کرديم. خوشبختانه مردم ما آگاه هستند، افراد ممکن است در صحبتهاي انفرادي حرفهاي خوب بزنند؛ اما مناظرهها خيلي چيزها را روشن و شفاف کرد که بياييد به آقاي روحاني رأي بدهيد که تجربه احمدينژاد دوباره تکرار نشود. چون رقباي آقاي روحاني هم همان شعارهاي احمدي نژاد را سر ميدهند.
نزديک به نيمي از جمعيت رأي دهندگان در اين دوره از انتخابات زنان هستند. پيام خاصي براي آنها داريد؟
خانمها پاي صندوق ميآيند، ما زنها ميآييم و به آقاي روحاني رأي ميدهيم، اما از آنسو نبايد فراموش کنيم که پيگير مطالباتمان باشيم. چون نميتوان گفت دولت در حوزه زنان صددرصد موفق بوده است. بنابراين بايد آنقدر تلاش کنيم تا آقاي روحاني به قولها و وظايف خود در حيطه زنان عمل کند.
ارزيابي شما از مناظرهها چيست؟
مناظره آخر، مناظره « لمپنيسم و لودِه گرايي» با «عقل، کار کارشناسي و متانت» بود. متاسفانه رفتارها و ادبياتي که بخصوص از آقاي قاليباف شاهد بوديم،عجيب و غريب بود. اين ادبيات از يک کانديداي رياستجمهوري خلاف انتظار بود. خوشبختانه آقايان روحاني، جهانگيري و هاشميطبا خوب ظاهر شدند. من برنده مناظره سوم را تيم آقاي روحاني ميدانم. فکر ميکنم خيليها اگر در رأي دادن شک داشته و يا نميدانند به چه کانديدايي رأي بدهند، ميتوانند از اين مناظرهها استفاده کنند و تصميم بگيرند که اگر رأي ندهند چه اتفاقي ميتواند بيفتد و اگر به کسي غير از روحاني رأي بدهند چه اتفاقي ميافتد؟ ما شاهد عملکرد قاليباف در تهران هستيم. آيا غير از اين است که يک نهاد غير اقتصادي عمده پروژهها را گرفته است؟ پروژه احداث پل صدر، پروژه اطلس مال کنار مرکز استراتژيک در نياوران در اختيار اين مجموعه خاص است. آقاي قاليباف بگويد کدام پروژه مهم و اساسي را به بخش خصوصي داده است؟ اينکه شعار بدهيم بايد به بخش خصوصي اعتماد کنيم که مشکل حل نميشود. يا آقاي رئيسي که در مناظره آخر آنقدر بر مسئله فرار مالياتي تاکيد کردند، بايد اشاره کرد که آستان قدس رضوي که نهادي درآمدزا است، معلوم نيست که مالياتهاي آن کجا ميرود؟ آقاي رئيسي در برنامه تلويزيوني گفت «ما با اينها کار خير انجام ميدهيم.» اما مسلما ماليات تنها براي کار خير نيست. ماليات يکي از مهمترين منابع اقتصادي کشور است. آيا اشخاص حقيقي و حقوقي و شرکتها هم ميتوانند بيانيد بگويند ما اين ميزان از پول ماليات مان را به کار خير اختصاص ميدهيم، پس ماليات نميدهيم. مملکت نظم دارد. اينکه ما خودمان کار خير ميکنيم پس ماليات نميدهيم که پاسخ به فرار مالياتي نيست. کار خير ضابطه دارد. الان بخش عمدهاي از درآمد دولت به دليل فرار مالياتي آستان قدس و برخي ديگر از نهادها به دست نميآيد. اين به هم ريختگي و موازيکاري است و با سيستم مديريتي صحيح در تضاد است.
آقاي رئيسي گفتند الان يارانه پرداخت ميشود؛ مردم فقيرتر شدند، پس بايد يارانه را افزايش دهيم و فقر را جبران کرده و با آن مبارزه کنيم. معتقدم نتيجه آقاي رئيسي علمي و برنامهريزي شده و مبتني بر اصول علمي اقتصاد نيست. وقتي خودتان ميگوييد يارانه پرداخت شده و مردم فقيرتر شدند، پس به معناي آن است که يارانه راهحل اقتصادي نيست. يارانه نقدينگي و تورم را افزايش ميدهد؛ همانگونه که در دوران آقاي احمدينژاد اين نتيجه را داشت. اگر شما ۴۰ هزار تومان يارانه ميدهيد، ۲۰۰هزار تومان هزينهها افزايش يافته است و عملا يارانهها کاري نميتواند انجام دهد. يارانه بايد به بخش توليد داده شود تا از طريق ايجاد شغل به دست مردم برسد. يارانه مستقيم بايد به اقشار نيازمند تحت پوشش کميته امداد، بهزيستي و امثالهم داده شود. شما يارانه داديد و مردم فقيرتر شدند و حال باز ميخواهيد آن را افزايش دهيد؟يکي از شعارهاي آقاي قاليباف در مناظره آخر مبارزه با رانت بود. آيا وقتي چهارهزار مداح را در پستهاي مختلف مترو استخدام ميکند، مبارزه با رانت است؟
پيامتان براي آنهايي که هنوز بناي رأي دادن ندارند، چيست؟
آنها که هنوز تصميم براي رأي دادن نگرفتند يا انتخابات را تحريم کردند من سناريوهاي آنهايي را که شنيدم ميگويم و پاسخ و توضيح آن را ميدهم. مثلا اينکه ما انتخابات را تحريم ميکنيم با اهدافي خاص چنين فرضيهاي باطل است؛ ما بايد از طريق اصلاحات وارد شويم. مهمترين ابزار اصلاحات هم رأي و دموکراسي است و اينکه ما بتوانيم با دراختيار گرفتن نهادهاي انتخابي روند تصميم گيريها و مديريتها را تغيير دهيم. اينکه فکر ميکنيد نياييم به روحاني رأي بدهيم و آنها برنده شوند و مملکت تکليفش مشخص شود اصلا اين فرضيه درست نيست. گروهي ممکن است بگويند آقاي روحاني براي ما چه کرد که باز به او رأي دهيم؟ پاسخ اين است که شما يک درخت در خانهتان بکاريد حداقل بايد چهار سال زمان بدهيد تا ميوه بدهد. ۸۰ سال تخريب در طول هشت سال دوره آقاي احمدينژاد و ويرانهاي که آقاي روحاني تحويل گرفت سالها طول ميکشد به صفر برسد.
دو سال طول کشيد آقاي روحاني تحريمهاي سازمان ملل را بردارد و طي مذاکراتي که برجام نام گرفت آن را به نتيجه برساند ما بايد دوره آقاي روحاني را بعد از اين دوسال درنظر بگيريم. کدام درخت بعد از دو سال بار داده است که ما فکر کنيم آقاي روحاني هيچ کاري نکرده و رأي نميدهيم. من معتقدم آقاي روحاني بسيار موفق ظاهر شده و اقدامهاي زيادي به بهرهبرداري رسيده است؛ براي ساير بخشها هم بايد صبر کنيم تا انشاءالله در دوره بعد به نتيجه برسد. دليل ديگر براي رأي دادن به روحاني ثبات و تداوم است.وجود ضعفهاي ساختاري در کشور سبب ميشود که هر فردي رئيسجمهور شود، در شکلگيري روندهاي آتي تعيينکننده باشد. مطمئن باشيد اگر کسي غير از آقاي روحاني بيايد از صفر شروع ميکند که با کانديداهاي حاضر نتيجه عملکرد از هم اکنون مشخص است. ما اگر رأي ندهيم معلوم نيست چه ميشود. نميخواهم بگويم از ميان بد و بدتر انتخاب کنيم؛ چون من آقاي روحاني را بد نميدانم. ما وظيفه داريم بياييم پشت آقاي روحاني بايستيم رأي بدهيم و بعد هم مطالباتمان را پيگيري کنيم. آقاي روحاني هم موظف است به مطالبات مردم پاسخ دهد. دولت ۲۰ تا ۳۰ درصد قدرت را در اختيار دارد. بخش مهم قدرت در اختيار ايشان نيست. ايشان هم بايد واضح با مردم صحبت کند و اگر نميتواند خواستي را عملي کند، در مورد چرايي آن توضيح دهد و مردم را کامل در جريان امور قرار دهد.