
غلامرضا ظریفیان مطرح کرد
یک صدایی اطلاح طلبان در گیرو دار تک صدایی و چند صدایی
روزنو :یکی از بزرگترین دغدغههای جامعه امروز و البته فضای سیاسی فعلی همخوانی با نسل جوان و تربیت آنها برای نسلهای آینده کشور است. درواقع جریانهای سیاسی موجود در کشور نمیتوانند با یک روش واحد طی فواصل مختلف زمانی، به مسیر خود ادامه دهند و باید با توجه به تحولات نسلی و تغیر دغدغه نسل ها در رویکردهای خود تغییر ایجاد کنند. بنابراین یکی از جریانهای مورد اعتماد مردم و موثر امروز جامعه که اصلاحطلبی است هم باید برای آن تمهیداتی در نظر بگیرد. ضمن اینکه فقط مسئله جوانان نیست که باید در نظر گرفته شود و عدم تکرار تجربیات تلخ گذشته هم جزئی از نگرانیهای موجود است. بنابراین جریان اصلاحات با توجه به موفقیتهای اخیردر انتخابات باید برای ادامه این روند موفقیت هم برنامهریزیهای لازم را داشته باشد. در نتیجه همه این مسائل همه جریانهای موجود در کشور ضمن ارائه رویکرد و گفتمانی مشخص باید به مسائل دیگر هم بیاندیشند. در همین خصوص با غلامرضا ظریفیان فعال اصلاحطلب به گفتوگو نشستهایم. وی که معتقد است «جوانان امروز دغدغه سیاسی ندارند و دنیای آنها از سیاست فاصله دارد.» در گفتوگو به بررسی چالشها و نیازهای جریان اصلاحطلبی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
یکی از بزرگترین دغدغههای جامعه امروز و البته فضای سیاسی فعلی همخوانی با نسل جوان و تربیت آنها برای نسلهای آینده کشور است. درواقع جریانهای سیاسی موجود در کشور نمیتوانند با یک روش واحد طی فواصل مختلف زمانی، به مسیر خود ادامه دهند و باید با توجه به تحولات نسلی و تغیر دغدغه نسل ها در رویکردهای خود تغییر ایجاد کنند. بنابراین یکی از جریانهای مورد اعتماد مردم و موثر امروز جامعه که اصلاحطلبی است هم باید برای آن تمهیداتی در نظر بگیرد. ضمن اینکه فقط مسئله جوانان نیست که باید در نظر گرفته شود و عدم تکرار تجربیات تلخ گذشته هم جزئی از نگرانیهای موجود است. بنابراین جریان اصلاحات با توجه به موفقیتهای اخیردر انتخابات باید برای ادامه این روند موفقیت هم برنامهریزیهای لازم را داشته باشد. در نتیجه همه این مسائل همه جریانهای موجود در کشور ضمن ارائه رویکرد و گفتمانی مشخص باید به مسائل دیگر هم بیاندیشند. در همین خصوص با غلامرضا ظریفیان فعال اصلاحطلب به گفتوگو نشستهایم. وی که معتقد است «جوانان امروز دغدغه سیاسی ندارند و دنیای آنها از سیاست فاصله دارد.» در گفتوگو به بررسی چالشها و نیازهای جریان اصلاحطلبی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
به گزارش روز نو : اخیرا موضوعی مبنی بر تک صدایی اصلاحطلبان مطرح شده است. این موضوع در باطن به چه معنا است؟ و این تک صدایی در چه مواقعی به صورت منفی ایفای نقش میکند؟
دو برداشت وجود دارد. یک برداشت اینکه ذات اصلاحطلبی تک صدایی را برنمیتابد و درواقع در ذات اصلاح طلبی ویژگیهای مهمی دارد که یکی از آنها به رسمیت شناختن صداهای متفاوت و با عقاید مختلف است. درواقع ابعاد اصلاحطلبی دموکراسی در تفاهم با عقاید مختلف است. اصلاحطلب واقعی کسی است که محور عالم را خود نمیداند و اندیشههای جناح خود را اولویت نمیداند بلکه در عین حال که پایبند به چهارچوبها و اصول خود است در عین حال معتقد است درون هرجامعهای افکار و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که باید از همه آنها استفاده کرد و به رسمیت شناخت. درواقع اصلاحطلبی بر اساس نگاه معرفتی که نسبت به مسائل دارد، این دیدگاه را سرلوحه خود قرار داده است.
با این تفاسیر ایجاد یک گفتمان مشترک چه تاثیر مثبتی بر جریان اصلاحات دارد؟
اصلاحطلبی بدان معنا است که حتی اگر صدای مخالف خود هم مقابل آنها وجود داشته باشد، «زنده باد صدای مخالف من» میگویند و سعی میکنند، گفتمان ایجاد کنند. در واقع یکی از اصول، جناحهای اصولگرایی و اصلاحطلبی همین برپاداشتن زنده باد صدای مخالف من و رسیدن به نقطه اشتراک است. اما در نگاهی دیگر، درواقع در ارتباط با مسائل روشن و بین سیاسی و اجتماعی، میتوان گفت اصلاحطلبان باید از چند صدایی بهرهمند باشند. طبیعی است اصلاحطلبان به عنوان یک جناح مورد اعتماد و یک جریان موثر و تاثیرگذار متکی بر مبانی معرفتی و دیدگاههای سیاسی و پیوندی که با جریانهای روشنفکری دارند، از تمامی آرا مختلفی که مطرح میشود، استفاده کنند. بدان معنا که بعد از مطرح شدن مسائل در درون جریان و مطرح شدن آنها در شورای عالی سیاست گذاری و تشکلهای این چنینی، آرا مختلف را در نظر بگیرند و از آنها استفاده کنند. چرا که جریان اصلاحات در معنا به همان معنای گفتوگو و تفاهم با دیدگاههای مختلف است.
خروجی و بازخورد این گفتمانهای ایجاد شده چه تاثیری بر جامعه دارد؟
در نهایت خروجی و نتیجه همه این گفتوگوها باید یکصدا باشند. درواقع اگر خروجی یکصدا نباشد جامعه اصلاحطلبی دچار بحران میشود. جامعه انتظار دارد یک نگاه روشن و شفاف از هر جریانی ببیند و رویکردهای جریانها مشخص باشد که جریان اصلاحات هم از آن مستثنی نیست. به همین دلیل است که اصلاحطلبان شوراهایی مانند سیاست گذاری را پذیرفتهاند که گفتوگوها و نظرات در آنجا صورت بگیرد و به یک نتیجه واحد برسند. درارتباط با مسائل مختلف مثل انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم یک صدای واحد از اصلاح طلبان بیرون آمد. هرچند بعضا تک صداهایی نیز شنیده میشد، اما آنچه که کانون اصلی بحث بود یکپارچگی و یکصدایی اصلاحطلبان بود. در برخی مسائل کشور به این صورت است که بعد از سپری شدن این فرآیند یکصدایی بر اساس یک خرد جمعی جریانها موظفند رویکردهای واحدی ارائه دهند.
باتوجه به وضع موجود جامعه، اصلاحطلبان برای همخوانی با نسل امروز به چه تمهیداتی نیاز دارند؟
وقتی به جامعه نگاه میکنیم هم در ارتباط با تحولات نسلی هم مسائل معرفتی و البته تحولاتی که در اثر انقلاب انفورماتیک و دنیای مجازی ایجاد شده طبیعتا جامعه ما در معرض اطلاعات وسیع و گسترده قرار گرفته که باعث میشود جوانان امروز دغدغه سیاسی نداشته باشند و دنیای امروز آنها به مسائل سیاسی معطوف نشود. عرصه سیاست بخش کوچکی از تعلقات این نسل است و یکی از تمهیداتی که جریان اصلاحات به آن نیازمند است ایجاد جذابیت موضوعی برای جوانان است.
با توجه به اظهارات شما، این مبحث به نوعی چالش برای اصلاحطلبان تبدیل شده است. آیا این تنها چالش پیشروی جریان اصلاحطلب است؟
خیر. یکی دیگر از چالشهای اصلاحطلبان هم این است که اگر میخواهند خود را به عنوانی جریانی پیش رو و آونگارد به تعبیر سیاسی آن، معرفی کنند و ایفای نقش داشته باشند، باید علاوه بر عرصههای سیاست وارد عرصههای گفتوگوهای دیگر هم بشوند. گفتوگوهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی .در واقع اصلاحات معطوف به سیاست باید از اصلاحات سیاسی گذار کند و به عرصه اجتماعی ورود کند. درواقع سیاست در دنیای امروز جزئی از عرصه اجتماعی است.
اصلاحات باید بتواند با بهرهگیری از گذشته تولید ادبیات کند. در حال حاضر جامعه ما نیازمند شنیدن مباحث نو است. درواقع نیاز امروز جامعه ما پیوند امام حسین با جوامع امروزی است. به نظرم مهم ترین چالش پیش روی اصلاحطلبان هماهنگ کردن جامعه امروز با تاریخ است. به طوری که بتواند ادبیاتی مختص به نسل امروز متولد کند.
جریان اصلاحات تا چه اندازه توانسته است نیرو تربیت کند و نگرانی های موجود در خصوص نیروهای جوان آینده را از بین ببرد؟
مشکل اساسی جامعه ما همانطور که قبلا هم گفتهام فقدان حزب قوی در کشور است. درواقع حزبها در همه کشورها تربیت نیرو میکنند که جریان اصلاحات از این تربیت نیرو بی بهره است. درواقع اصلاحطلبان باید به جای تعدد احزاب، چند حزب قوی و فراگیر تشکیل دهند. البته تا زمانی که این اتفاق رخ دهد ما با بحث جبهه اصلاحطلبی مواجه هستیم و طبیعتا در جبهه اصلاحات، انتظام حزبی وجود دارد.
البته نبود احزاب قوی از آفات همه جناحها است. درواقع اصلاحطلبان درحال تلاش هستند تا از حداقل امکانات استفاده کنند تا با شرایط زمانی همگام شوند. به طور مثال شوراهایی که تشکیل دادهاند بازخورد بسیار خوبی داشته است و ادامه این روند در آینده بسیار موثر خواهد بود.
تازمانیکه تشکلها و احزاب قوی در کشور ایجاد شوند. چه جایگزینهایی برای از بین بردن این خلا در این جریان وجود دارد؟
تا زمان تشکیل احزاب قوی راهی نداریم جز اینکه مسیر ساختاری را طی کنیم هرچند بعضا به صورت ساختار کارگزار نقش پیدا میکنند به طوری که گاهی اوقات ساختارها نقش پیدا میکنند و گاهی اوقات هم کارگزاران ایفای نقش میکنند.البته بعضا عملکرد کارگزاران در تعارض با ساختار هم پیش میآید.
چه تضمینی برای آینده جریان اصلاحات و ادامه موفقیتهای این جریان با توجه به تجربیات اخیر در انتخابات و موفقیت آنها وجود دارد؟
جریان اصلاحات تجربهای که از 92 طی کردند و مسیرهای سامان یابی را هدف قرار دادند و نتیجه آن را هم دیدهاند برای آنها بسیار مفید بود باید با اصلاح و ادامه این مسیر این موفقیتها را افزایش داد. اصلاحطلبان باید رهبران خود را حفظ کنند و با تکیه برآنها مسیر ترقی خود را ادامه دهند. اینها عوامل تضمین صحیح رفتن مسیر اصلاحطلبی است.
اقتضای فضای سیاسی فعلی با توجه به نسل امروز برای عدم تکرار بحرانهای گذشته چیست؟
طبیعی است در جامعه ما به دلیل تنوع جریانهای سیاسی نمیتوان ادعا کرد که جریانهای سیاسی بهشکل واحد میتوانند نقش راهبردی جریانهای سیاسی کشور را ایفا کنند. درواقع این مسئله اقتضای جامعه به ائتلاف و انسجام را افزایش میدهد. حساسیت امروز جامعه با توجه به ضعفهای گذشته باعث میشود، نسبت به مسائل و تصمیم گیریها حساسیت بیشتری به خرج دهیم تا اشتباهات گذشته تکرار نشود و افراد گذشته برسر کار نیایند.
روزنامه ابتكار