
اسماعیل گرامی مقدم :
درویش در ایران با وجهه اهل لطف و کرم دیده میشود
روزنو :از دیماه که اعتراضات مردمی با ناآرامیهای مخرب درهم آمیخت، برای همه واضح بود که نباید اجازه داد مطالبات مردم قربانی ناآرامیهایی شود که توسط برخی عوامل ایجاد میشود. در جریان اخیر گلستان هفتم نیز وقت آن رسیده که به بررسی دقیق این موضوع پرداخته شود. دوشنبهشب تجمع دراویش به درگیری کشیده شد. در این درگیری3تن از پرسنل نیروی انتظامی به شهادت رسیده و تعدادی نیز زخمی شدند اما متاسفانه هنوز جزئیات ماجرا روشن نشده است. در این باره و برای بررسی ابعاد این ماجرا با اسماعیل گرامیمقدم، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته که میخوانید.
از دیماه که اعتراضات مردمی با ناآرامیهای مخرب درهم آمیخت، برای همه واضح بود که نباید اجازه داد مطالبات مردم قربانی ناآرامیهایی شود که توسط برخی عوامل ایجاد میشود. در جریان اخیر گلستان هفتم نیز وقت آن رسیده که به بررسی دقیق این موضوع پرداخته شود. دوشنبهشب تجمع دراویش به درگیری کشیده شد. در این درگیری3تن از پرسنل نیروی انتظامی به شهادت رسیده و تعدادی نیز زخمی شدند اما متاسفانه هنوز جزئیات ماجرا روشن نشده است. در این باره و برای بررسی ابعاد این ماجرا با اسماعیل گرامیمقدم، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته که میخوانید.
چرا در حادثه خیابان پاسداران باعث درگیریهایی به این وسعت شد؟
به گزارش روز نو : حقیقتا باید گفت که در این 40 سال، از این جمعیت اغلب چیزی جز صبر و خویشتنداری دیده نشده است. دراویش همواره در جامعه ایران با وجهه اهل لطف و کرم دیده شدهاند. از اینرو دستگاههای امنیتی باید تمام عوامل را بررسیکنند تا آشوبگران شناسایی شوند. از جانب دیگر بهتر است مطالبات و انتظارات اقشار مختلف مردم را شنید و آن را بررسی کرد تا حق هیچ شهروندی ضایع نشود. باید در نظر داشت تا زمانی که ابعاد چنین ماجراهایی به دقت روشن نشده، نمیتوان کسی را متهم به ایجاد اغتشاش کرد. این احتمال وجود دارد که برخی فرصتطلبها از هر تجمع آرامی سوءاستفاده کرده و کار را به ناآرامی و اغتشاش بکشانند. به عبارت دیگر، ممکن است کسانی برای خراب کردن یک گروه، دست به رفتارها و اعمال ناهنجار زده باشند. باید توجه داشت که خشونت از جانب هرکس که باشد غیرقابل توجیه است و باید پس از پیگیری و بررسی، عاملان مشخص شوند. درباره نحوه برخورد با معترضان هم میتوان گفت مذاکره و گفتوگو و شنیدن سخن طرف مقابل بهترین راه است. باید سران معترضان با مسئولان مربوطه با قصد رسیدن به تفاهم و مصالحه مذاکره کنند تا آرامش جامعه مخدوش نشود. باید مطالبات و خواستههای آنها را شنید و درصورت مشخص شدن امکان تحقق آن، در راستای عملی شدنش گام برداشت. این موضوع مختص یک گروه نیست. ممکن است روز دیگر جامعه پرستاران، کارگران، معلمان یا هر صنف دیگری به این نتیجه برسد که رسیدگی به مطالبات آنها در سطح پایینی صورت گرفته و به همین دلیل اعتراض داشته باشند. همه میدانیم که با آشوب کاری پیش نمیرود و باید با در نظر گرفتن موارد روشن درباره مشکلات سخن گفت، بحث و گفتوگو کرد. نتیجه چنین مذاکراتی، هرچه که باشد، به مراتب بهتر از آشوبگری خواهد بود.
عدهای معتقدند برخی سختگیریها کار را به اعتراض میکشاند.
دوباره تاکید میکنم که هنوز صددرصد مشخص نیست این اقدام از جانب چه کسی یا کسانی هدایت شده. ما در کشوری به نام جمهوری اسلامی زندگی میکنیم و از هر دو جنبه جمهوریت و اسلامیت، برخورد با افرادی که بهلحاظ اعتقادی در دایره دیگری قرار میگیرند اما خللی در امور کشور و مردم ایجاد نمیکنند، جایز نیست. بنابراین بنده به عنوان فعال سیاسی معتقدم مادامی که سخن و نظر اقشار مختلف به درستی شنیده نشود و از سوی هر کس که باشد، شاهد تخلف و بیقانونی باشیم، جامعه بیشتر به سمت خشونت خواهد رفت.
بهنظر شما معترضان چگونه باید خود را از کسانی که آرامش را برهم زده و به خشونت و اغتشاش دامن میزنند، جدا کنند؟
خوشبختانه در برخی رسانههای دراویش، آشوبهای اخیر محکوم شد. حالا وقت آن رسیده که راه مذاکره بازتر شود. البته بعضی از جریانهای افراطی و تندرو تمایل دارند که در مواردی که بهنفع خود میبینند به خشونتها دامن بزنند. این دسته از افراد تصور میکنند با برخورد همه ناآرامیها و اعتراضات پایان مییابد. درصورتی که امروز ما در شرایط و دورهای از زمان زندگی میکنیم که ارتباطات وسیع وجود دارد و وقتی رفتار خشن صورت بگیرد، خواه ناخواه جامعه عکسالعمل نشان خواهد داد. پس از مذاکره دو طرف، وقت ریشهیابی فرا میرسد، به نحوی که تمامی عوامل اعتراض، ناآرامی و عوامل تحریک کننده مشخص میشوند تا تصمیم نهایی قاطعانه و بحق باشد. در اعتراضات دیماه برخی از فرمانداریها بدون هیچ درگیری اوضاع را کنترل کردند، مردم آمدند، شعار دادند و رفتند، اما در برخی مناطق کار به ناآرامی رسید. درمجموع، حرف مردم باید شنیده شود. البته بخشی از تمام اعتراضات همیشه در کوتاه مدت قابل اجرا نیست تا به مقصد برسد، درمورد این خواستهها باید وعدههای قابل اجرا داد و به مردم هم نشان داده شود که برای نظام، پیگیری و اولویتبندی مطالبات مهم است و راه کلی کشور هم در راستای مطالبات آنهاست.
افزایش سطح خشونت چه رابطهای با مدنیت دارد؟
بهطورکلی برخوردها اگر به خشونت منجر شود طبیعتا ناامیدی مردم را بهدنبال خواهد داشت. ناامیدی و یأس در جامعه نیز موجب افزایش نارضایتی در توده مردم میشود و نهایتا در مواقع لزوم مردم حضور منسجمی از خود نشان نمیدهند. نباید فراموش کرد که اگر بهدنبال آرامش در جامعه و وحدت و انسجام ملی هرچه بیشتر در کشور هستیم، باید اعتماد را بین مردم و مسئولان تقویت کنیم و میزان خشونت را به حداقل برسانیم. در اینصورت خشونت شعلهور نشده و تبعاتی هم نخواهد داشت.