
دولت آينده با جهان ستيز نكند
بالاخره پس از فراز و نشیبهای فراوان در ماههای اخیر و پس از جنجالهای فراوان، انتخابات 1400 نیز برگزار شد که شاید در نوع خود یکی از متفاوتترین انتخابات سالهای اخیر بود. تفاوت از این جهت که برخی کاندیداها در هنگامه ثبت نام برای آن ها موانعی ایجاد شد، برخی در میانه راه و در هنگامه تایید صلاحیتها و برخی حتی تا روز انتخابات نیز هراس رد صلاحیت داشتند. اتفاقی که منجر به انتقاد عالی ترین مقامات کشور نسبت به این روند شد و ضرورت تغییر در این فرایند را بر همگان روشن ساخت. پس از این جنجالها بسیاری حرف از عدم مشارکت در انتخابات به میان آوردند که این رویکرد نیز شکسته شد و از روز 25 خرداد همان افراد که ترغیب به عدم مشارکت میکردند در چرخشی سوال برانگیز حمایت از یک کاندیدای خاص را در دستور کار قرار دادند که فضای رسانهای کشور را مبدل به عرصهای برای بحث در این خصوص کرد. اتفاقی که برخی آن را اقدامی سیاسی در راستای اهداف خاص ترسیم کردهاند و برخی نیز آن را آخرین مسیر برای نه گفتن به اقدامات یک نهاد خاص قلمداد میکنند تا به این شکل اعتراضها علنی شود. هرچه که بود، امروز و پس از برگزاری این دوره از انتخابات، نحوه عملکرد دولت جدید به موضوع بحثها بدل شده است. عملکردی که به نظر میرسد این بار به شدت حیاتیتر از سال های گذشته، تعیین کننده باشد. در راستای بررسی این مسائل گفت و گویی با علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات داشته است که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :فراز و نشیبهای پیش از انتخابات در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت را چگونه ارزیابی میکنید و کنشهای سیاسی بیشتر ریـــشه در چه اصولی داشت؟
ما با دو مقوله هویتی و سیاسی مواجه بوده و هستیم که در این عرصه بسیار تعیین کننده بودند و کنشهای انجام شده نشات گرفته از این دو مقوله بودند. اگر به مقوله هویتی توجه شود، مشاهده میکنیم که جریان اصلاحطلب به عنوان یکی از جریانات اصلی و تاثیرگذار در روند سیاسی کشور به این نتیجه رسیده بودند که بر هویت خود تاکید کنند و تصمیم گرفتند که اشتباهات گذشته را دیگر تکرار نکنند. اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که بهخاطر مصلحتها به گزینههای اشتباه رو نیاورند و این نگاه همواره وجود داشت که حمایت از آقایروحانی در انتخابات گذشته بود و این رویه امروز پر رنگ شد و در خصوص آن اجماع بوجود آمد. اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که موضع سلبی را کنار گذاشته و از شخصیتی که هیچ گاه عنوان نکرده است که اصلاحطلب است، حمایت کنند. این حمایتها در راستای این بود که همواره قصد حذف یک چهره دیگر از عرصه سیاسی بود. برای مثال مطرح میشد که رقیب آقای روحانی اگر به قدرت برسد برای کشور نامطلوب است پس از شخصیتی همچون روحانی حمایت شود. این نگاه با اجماع کنار گذاشته شد. زیرا هم تجربه کردند، هم هزینه این اقدام را پرداخت کردند و هم بهخاطر این اشتباه ضربه خوردند. این رویه از سال 98 آغاز شد و تصمیم گرفته شد تا اصلاحطلبان از هویت خود عبور نکنند و به صراحت نیز عنوان کرده اند که اگر کاندید واجد شرایط داشته باشند لیست ارائه میدهند و در غیر این صورت لیست ارائه نخواهند داد. امروز نیز همین اتفاق در جریان است.
حـــمایت بـرخی از اصلاحطلبان از عبدالناصر همتی در صورتی که اجماع صورت نگرفته بود، ریشه در چه مواردی داشت؟
جبهه اصلاحطلبان به وضوح اعلام کرد کــه از هیچ نامزدی حمایت نخواهد کرد زیرا نامزد اصلاحطلب در میان تایید صلاحیتشدگان وجود ندارد اما برخی در این میان از همتی حمایت کردند که باز هم رای اصلاحطلبان را نتوانست جلب کند، اما در همان جلسه رای گیری به احزاب زیر مجموعه جبهه اصلاحات اجازه داده شد که به هر کسی که تمایل دارند رای داده و از او حمایت کنند و مشاهده شد به تدریج طیفهای اصلاح طلب پشت سر آقای همتی قرار گرفته و اعلام کردند که به همتی رای میدهند. این اقدامات ذیل مقوله سیاسی حمایتها تعریف میشود و رویکردی بود که احزاب اصلاحطلب در دستور کار قرار دادند. برای مثال رئیس دولت اصلاحات اسمی از آقای همتی بیان نمیکند اما میگوید که باید در مقابل این امر و رویه اشتباه ایستاد که به اجبار یک نفر را بخواهند رئیس جمهور کشور کنند. با توجه به این ضرورتهای سیاسی دوگانه عمل شد. از یک طرف همتی به عنوان نامزد رسمی اصلاحات انتخاب نشد، اما از سوی دیگر به او رای داده شد تا در مقابل یک نگرش ایستادگی شود. ایرادات عمدهای بر همتی وارد بود از جمله اینکه عضو دولت روحانی بود، جز لیست واجدین شرایط اصلاحات نبود و بر عملکرد او نیز نقدهایی وارد بود و به همین علت آرای لازم را برای کاندیداتوری اصلاحات بدست نیاورد اما با این وجود برخی به او رای دادند تا در مقابل یک خواسته ایستادگی شود. به همتی رای داده شد تا طرف مقابل رای نیاورد. این تصور میشود که استمرار اینگونه ردصلاحیتها جمهوریت نظام را خدشه دار میکند و به همین علت برخی اصلاحطلبان عنوان کردند که به همتی رای داده شود تا صدایی باشد در مقابل رویه اشتباه.
ــس از انـتخابات جریان اصلاحات باید چگونه عمل کند و چه سیاستهایی را در پیش گیرد تا بتواند از این مرحله پرچالش عبور کند؟
چند فرض در پیش است که منجر به انتخاب رئیس جمهوری آتی کشور میشود. اگر شخصی همچون آقایهمتی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، ایشان تعهداتی به مردم داده است و وعدههایی را رسانهای کرده که باید به آنها عمل کند. او به برخی از احزاب اصلاحطلب که از ایشان حمایت کردهاند نیز متعهد شده است که اصلاحطلبان باید پیگیر این تعهدات باشند. او وعده و تعهد اصلاح ساختار اقتصادی کشور را داده است تا وضع موجود بهبود یابد و در صورتی که این اتفاق رقم نخورد گروههای اصلاحطلبی که از ایشان حمایت کردهاند باید در جایگاه مطالبه گری حاضر شده و بر ایشان فشار وارد کنند تا وعدههای خود را عملیاتی کند و در همین راستا به دولت نیز کمکهای لازم را نیز انجام دهند. باید توجه داشت که جبهه اصلاحات اگر میخواهد به جایگاه اصلی خود بازگردد باید همیشه صدای مردم باشد و مطالبات مردم از هر رئیس جمهوری پیگیر شوند. هیچ تفاوتی نمیکند چه کسی رئیس جمهور میشود. اصلاحطلبان باید حق مردم را از رئیس جمهور مطالبه کنند. اصلاحطلبان باید صدای مردم باشند و در کنار مردم حضور داشته و صدای افرادی که صدایشان شنیده نمیشود، را به گوش مسئولان برسانند. آقای همتی نیز عنوان کرده است که قصد دارد صدای بیصدایان باشد و مشخصا اگر به این وعده خود عمل کرد قطعا جبهه اصلاحات بیشتر از او حمایت می کند اما اگر به این شعار خود عمل نکرد، طبعا جبهه اصلاحات میتواند مدعی شده و او را بازخواست کند هرچند به او رای نداده است. اگر شخص دیگری در انتخابات به جز آقای همتی به پیروزی رسید باز هم وظیفه ذاتی جبهه اصلاحات تغییر نخواهد کرد. پیگیری مطالبات مردم باید به وظیفه اصلی اصلاحطلبان بدل شود. در وهله بعد تلاش در راستای اصلاح مشکلات کنونی و نقد قدرت باید جز وظایف احزاب قرار گیرد. در قانون آمده است که احزاب مجموعهای از شخصیتهای حقیقی هستند که گرد هم آمده تا بتوانند در قدرت مشارکت داشته و آن را نقد و اصلاح کنند. عین تعریفی است که در قانون احزاب آمده است و باید به آن عمل شود. اصلاحطلبان با توجه به ماهیتی که دارند باید بیش از دیگران این قانون را پیگیری کنند و تمامی اشخاص حقیقی و حقوقی در راستای تحقق آن گام بردارند. پیگیری مطالبات مردم باید رسالت احزاب باشد و جز آن عمل نکنند.
دولت آتی باید چه مواردی را در اولویت قرار داده و چه رویهای در پیش گیرد تا کشور از بحرانهای موجود فاصله گیرد؟
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در مناظرات صحبتهایی انجام داده و وعدههایی را مطرح کردند که باید نگاه ویژهای به این صحبتها شود. همه آنها به نابسامانی اقتصادی کشور اشاره کردند و به همین علت باید با مشورت و به صورت کارشناسی در این عرصه عمل کنند و به وعدههایی که دادهاند جامه عمل پوشانند. امروز مردم در معیشت با مشکل اساسی مواجه هستند و دولت آتی باید به این عرصه به صورت جدی رسیدگی کند. مشکل اقتصادی و معیشتی امروز ریشه در مسائل دیگری دارد که یکی از آنها معضلات کشور در عرصه سیاست خارجی است. امروز تعامل با جهان و دیپلماسی در راستای حل مشکلات کشور باید به صورت ویژه در دستور کار دولت آینده قرار گیرد. توجه به این موارد اجتناب ناپذیر است و قطعا بدون بهره جستن از ظرفیتهای جهانی نمیتوانیم گامی پیش ببریم. نمیتوان بدون رفع تحریمها انتظار بهبود وضع اقتصادی و معیشتی جامعه را داشت. نمیتوان انتظار داشت که تحریمها برداشته شود بدون اینکه اقدامی انجام دهیم یا دیپلماسی فعال داشته باشیم. امروز ضرورت دارد تا دیپلماسی فعال در دستور کار دولت آینده قرار گیرد تا مشکلات داخلی حل شود. این موارد به یکدیگر ارتباط مستقیم دارد. بدون تنش زدایی نمیتوان پیشرفت کرد و مسلما نمیتوان انتظار توسعه بدون جلب سرمایهگذاری خارجی داشت. تمامی این موارد به یکدیگر ارتباط دارد و باید از سوی دولت آینده همه این موارد پیگیری شوند. امروز جذب سرمایهگذاری مستلزم رفع موانع است. امروز fatf به عنوان یکی از موانع جدی در عرصه مالی و بانکی شناخته می شود، بنابراین باید هرچه سریع تر تصویب شود. باید به تعهدات بینالمللی که تسهیل کننده امور مالی و بانکی کشور هستند، پایبند بود. باید به آنچه که برای اقتصاد جنبه حیاتی دارد، توجه ویژه شود. این یک مجموعه است که دولت باید با هوشمندی به همه آنها عمل کند تا نتیجه آن در سفره مردم مشخص شود. امروز مردم ناراضی هستند و با صندوق آرا قهر هستند و به آینده امید ندارند. دولت باید این وضعیت را تغییر دهد. امروز اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به حداقل رسیده و با بهبود وضع معیشت میتوان امیدوار بود تا این عرصه متحول شود. امروز شاخص فلاکت بسیار بد است و باید اقدامی انجام شود تا ما این گونه شاهد تنگدستی در میان مردم نباشیم. مردم به وعدهها گوش نمیدهند و صحبتها را توجه نمیکنند بلکه به سفره خود نگاه میکنند و هرچه پربارتر باشد آن گاه متوجه میشوند که وضعیت کشور بهتر شده است یا خیر.
شعار کاندیداها در مناظرات انتخاباتی را میتوان به واقعیت نزدیک دانست؟
برخی صحبتها غیرکارشناسانه شنیده شد. برای مثال عنوان شد که یارانه را به 450 هزار تومان افزایش میدهند، در حالی که امروز در پرداخت حقوق کارمندها نیز معضلاتی وجود دارد. وقتی چنین منبعی وجود ندارد چرا وعده غیرکارشناسی میدهند و یا عنوان میکنند به بانوان خانه دار نیز حقوق میدهند. چه سیاستی وجود دارد؟ آیا باز هم میخواهند در مقابل کشورهای جهان بایستند؟ مشخصا کشورهای جهان در مقابل ما سر تعظیم فرود نخواهند آورد و باید با آنها تعامل داشته باشیم. امروز اصلیترین مساله مردم هستند و هر کسی که در حاکمیت است و یا رئیس دولت میشود باید به مردم نگاه کند. باید پیگیر مطالبات مردم بود. رئیس دولت باید از حاکمیت پیگیر خواستههای مردم باشد. باید رئیس جمهور نسبت به حاکمیت پرسشگر و مطالبهگر باشد. رئیس جمهور باید پاسخگوی مردم باشد. نباید حاکمیت را ولی نعمت خود دانست به این علت که تایید صلاحیت شده است. رئیس جمهور آینده نباید مطالبات مردم را به حاشیه ببرد. درد اصلی سیاست ما این است که رئیس جمهور، نماینده و عضو شورای شهر میترسند برای مطالبات مردم صدای خود را بالا ببرند زیرا ممکن است رد صلاحیت شوند. رئیس جمهور باید شجاع، مدیر و موحد باشد. رئیس جمهور نباید بتهای زمینی را بپرستد و باید خود را در مقابل خدا و مردم مسئول بداند. در نظام هستی برنامه وجود دارد و هیچکس بیعلت خلق نشده است. هر شخصی جایگاهی دارد و باید محترم شمرده شود. به همین علت در قانون اساسی بارها بر کرامت تاکید شده است. بر حق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان تاکید شده اما امروز ما آن را مشاهده نمیکنیم. این دوران نیز میگذرد و بعدها قضاوت خواهیم شد. نگذارید اسلام بدنام شود با عملکرد ضعیفتان. این صحبتها امروز از زبان مردم شنیده میشود، باید مراقب بود. باید رئیس جمهور آینده مردم را ببیند. باید رئیس جمهور آینده به عقبه خود نگاه کند. بزرگ ترین عیب آقای روحانی این بود که به عقبه خود نگاه نکرد. نباید به مردم فشار آورد. نباید برای حل مشکل کشور کالاها را گران کرد و به مردم فشار آورد.