
روایت شریعتی از «اشکهای خاتمی» و ناتوانی «قالیباف» از عذرخواهی!
روزنو :روزنو- سعید شریعتی از فعالان سیاسی اصلاح طلب در صفحه فیس بوک خود روایتی از دیدار اخیر خود با حجت السلام و المسلمین سید محمد خاتمی نگاشته است.
شریعتی در این گزارش که اشاره ای به حادثه آتش سوزی خیابان جمهوری که منجر به فوت دو زن کارگر شده است، نوشت:
«چند روز پیش دیدار مفصلی با آقای خاتمی داشتم، از هر دری سخنی رفت، بیمها و امیدها، پیروزیها و ناکامیها، دولت و مجلس و شورا و …
به گزارش پیام نو، یکجا اما شانه های این مرد لرزید و اشک در چشمش حلقه زد. گفت: «پیش از تو خانم دکتری اینجا بود و گزارش میداد از افزایش تعداد کودکان ناقص الخلقه و نوزادانی که مرده به دنیا میآیند. به سبب آلودگیهای هوا و آلودگیهای امواج. چرا کسی به فکر جان آدمها نیست. چرا جان آدمیان چنین بیارزش شده است. همه ما مسئولیم. همه ما.»
…….
آنکه شهردار است نمیتواند استعفا دهد. از استعفا که به معنای عذرخواهی است ناتوان است، توان یعنی وجود. یعنی وجودش را ندارد.
کسی نمیگوید آن بهشت را بگذار و بیا در جهنمی که اینجا ساختهایم با ما باش. نه از همان طبقه چنددهم عذرخواهی کن. پیامت را فرشتگان عذاب از بلندای دکل های جام جم لا به لای پارازیتها به ما که در کف جهنمیم مخابره میکنند.
…
او ناتوان است که از شهردار بودنش عذرخواهی کند. من و تو چه؟ آیا می توانیم از شهروند بودنمان استعفا کنیم. آیا شهروندانی که ما باشیم و دست در دست هم دادهایم و به خشم جهنمی را آباد کردهایم میتوانیم از شهروند بودنمان عذرخواهی کنیم؟
…
سقوط آن دو زن از آن جهنم آتش نماد سقوط خیلی چیزهاست.
همه باید استعفا کنیم. همه باید استغفار کنیم.
همه ما مسئولیم. همه ما.»

«چند روز پیش دیدار مفصلی با آقای خاتمی داشتم، از هر دری سخنی رفت، بیمها و امیدها، پیروزیها و ناکامیها، دولت و مجلس و شورا و …
به گزارش پیام نو، یکجا اما شانه های این مرد لرزید و اشک در چشمش حلقه زد. گفت: «پیش از تو خانم دکتری اینجا بود و گزارش میداد از افزایش تعداد کودکان ناقص الخلقه و نوزادانی که مرده به دنیا میآیند. به سبب آلودگیهای هوا و آلودگیهای امواج. چرا کسی به فکر جان آدمها نیست. چرا جان آدمیان چنین بیارزش شده است. همه ما مسئولیم. همه ما.»
…….
آنکه شهردار است نمیتواند استعفا دهد. از استعفا که به معنای عذرخواهی است ناتوان است، توان یعنی وجود. یعنی وجودش را ندارد.
کسی نمیگوید آن بهشت را بگذار و بیا در جهنمی که اینجا ساختهایم با ما باش. نه از همان طبقه چنددهم عذرخواهی کن. پیامت را فرشتگان عذاب از بلندای دکل های جام جم لا به لای پارازیتها به ما که در کف جهنمیم مخابره میکنند.
…
او ناتوان است که از شهردار بودنش عذرخواهی کند. من و تو چه؟ آیا می توانیم از شهروند بودنمان استعفا کنیم. آیا شهروندانی که ما باشیم و دست در دست هم دادهایم و به خشم جهنمی را آباد کردهایم میتوانیم از شهروند بودنمان عذرخواهی کنیم؟
…
سقوط آن دو زن از آن جهنم آتش نماد سقوط خیلی چیزهاست.
همه باید استعفا کنیم. همه باید استغفار کنیم.
همه ما مسئولیم. همه ما.»
