به روز شده در: ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۵
کد خبر: ۶۹۱۸۶۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ - ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴

آیا مذاکرات هسته‌ای تهران در مسیر تکرار الگوی ریاض است؟

روزنو :شاید پل اردمن، نویسنده کتاب «سقوط ۷۹»، فکرش را هم نمی‌کرد حدود نیم‌قرن پس از انتشار اثرش، موضوع محوری آن هنوز هم یکی از چالش‌های مهم نظام بین‌الملل باشد: رقابت هسته‌ای ایران و عربستان.

آیا مذاکرات هسته‌ای تهران در مسیر تکرار الگوی ریاض است؟

شاید پل اردمن، نویسنده کتاب «سقوط ۷۹»، فکرش را هم نمی‌کرد حدود نیم‌قرن پس از انتشار اثرش، موضوع محوری آن هنوز هم یکی از چالش‌های مهم نظام بین‌الملل باشد: رقابت هسته‌ای ایران و عربستان.
 

شاید پل اردمن، نویسنده کتاب «سقوط ۷۹»، فکرش را هم نمی‌کرد حدود نیم‌قرن پس از انتشار اثرش، موضوع محوری آن هنوز هم یکی از چالش‌های مهم نظام بین‌الملل باشد: رقابت هسته‌ای ایران و عربستان.

اردمن در سقوط ۷۹ به‌روشنی از خطرات رقابت هسته‌ای میان ایران و عربستان سخن گفته بود. در آن دوران، آمریکا نگران بود سیاست‌های اشتباهش در قبال این دو کشور، منجر به رقابت تسلیحاتی هسته‌ای و تهدیدی جدی برای امنیت جهانی شود. این نگرانی‌ همچنان بر سیاست‌های ایالات متحده سایه افکنده است.

ایران سال‌هاست فعالیت‌های هسته‌ای خود را توسعه داده و توانایی غنی‌سازی بالای اورانیوم را به‌ دست آورده است. در همین حال، عربستان سعودی نیز مدتی است سودای دستیابی به انرژی و حتی توان هسته‌ای را در سر دارد؛ موضوعی که به نگرانی‌های آمریکا و متحد اصلی‌اش در منطقه، یعنی اسرائیل، افزوده است. در تل‌آویو می‌گویند‌ «ایران کم بود، حالا عربستان هم اضافه شد!».

سال‌ها تحریم و مذاکره نتوانست برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند و ظاهرا مقامات کاخ سفید به این نتیجه رسیده‌اند اشتباهی را که در قبال ایران مرتکب شدند، نباید درباره عربستان تکرار کنند.

برنامه جدید آمریکا، همکاری در توسعه فناوری هسته‌ای با عربستان است، به‌ویژه در زمینه انرژی. ایالات متحده، تحت فشار اسرائیل و نگرانی از گسترش فعالیت‌های هسته‌ای در منطقه، به این جمع‌بندی رسیده است که برای مهار این روند‌ باید به‌جای مخالفت، به عربستان کمک کند؛ البته در چارچوبی کاملا کنترل‌شده که خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد.

این سیاست در قالب مدل معروف به «Black Box» دنبال می‌شود؛ مدلی که در آن، آمریکا فناوری هسته‌ای را در اختیار عربستان قرار می‌دهد، اما اجازه هیچ‌گونه غنی‌سازی اورانیوم را به سعودی‌ها نمی‌دهد و کنترل کامل بر چرخه سوخت را در اختیار دارد.

اسرائیل به‌‌عنوان نزدیک‌ترین متحد منطقه‌ای آمریکا، بارها مخالفت خود را با برنامه هسته‌ای عربستان اعلام کرده است. مقامات اسرائیلی هشدار داده‌اند چنین برنامه‌ای، حتی اگر صلح‌آمیز باشد، می‌تواند زیرساخت‌های لازم برای ساخت بمب هسته‌ای را فراهم کند.

در این میان، قرار است دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، به عربستان سعودی و چند کشور منطقه سفر کند. یکی از موضوعات اصلی این سفر، دقیقا همین همکاری هسته‌ای میان واشنگتن و ریاض است. از دیگر مباحث مهم، سرمایه‌گذاری احتمالی عربستان در تأسیسات غنی‌سازی در خاک آمریکا و استفاده از شرکت‌های آمریکایی برای ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای در عربستان است.

توافق هسته‌ای غیرنظامی با عربستان برای آمریکا منافع چندوجهی دارد؛ از یک سو، شرکت‌های آمریکایی می‌توانند در پروژه‌های میلیاردی ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای مشارکت کنند‌ و از سوی دیگر، این مشارکت امکان نظارت آمریکا بر زیرساخت‌های هسته‌ای عربستان را فراهم می‌‌کند و نگرانی‌ها درباره اشاعه فناوری هسته‌ای را کاهش می‌دهد.

اما نگرانی‌ها در اسرائیل همچنان بالا گرفته است. رهبر اپوزیسیون اسرائیل، سکوت نخست‌وزیر را غیرقابل قبول دانسته و درباره پیامدهای خطرناک توافق احتمالی آمریکا و عربستان هشدار داده است. یائیر لاپید‌ با انتقاد از مذاکرات عربستان و آمریکا‌ می‌گوید: «غیرقابل تصور است بنیامین نتانیاهو در برابر توافقی که ممکن است موجب رقابت تسلیحاتی هسته‌ای در خاورمیانه شود، سکوت کرده باشد».

در همین حال که گفت‌وگوها میان آمریکا و عربستان بر سر همکاری هسته‌ای ادامه دارد، پرونده هسته‌ای ایران نیز وارد مرحله‌ای حساس شده است. دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا‌ بدون نتیجه مشخص به پایان رسید و طرفین فقط به ابراز امیدواری بسنده کردند و از ادامه مذاکرات سخن گفتند.

اما استراتژی آمریکا در قبال ایران چیست؟ ترامپ در ابتدای دوران ریاست‌جمهوری خود بر لزوم دستیابی به توافقی سریع و جامع با ایران تأکید داشت و تهدید می‌کرد ایران یا باید آن را بپذیرد یا منتظر پیامدهای سنگین باشد. اکنون اما از لحن تهدیدآمیز شخص ترامپ خبری نیست.

در همین حال، استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه، اخیرا در مصاحبه‌ای با وب‌سایت «بریتبارت نیوز» اعلام کرده خط قرمز آمریکا، «نبود هرگونه برنامه غنی‌سازی در خاک ایران» است. به گفته او، این شامل برچیدن کامل تأسیسات غنی‌سازی در نطنز، فردو و اصفهان و حذف تمامی سانتریفیوژها خواهد بود. نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل نیز بارها تأکید کرده تنها راه‌حل مطلوب، نابودی کامل تأسیسات هسته‌ای ایران است.

به نظر می‌رسد هدف اصلی آمریکا، تعطیلی کامل برنامه غنی‌سازی ایران باشد؛ هدفی که از آن عقب‌نشینی نخواهد کرد. در عین حال، واشنگتن برای نگه‌داشتن ایران پای میز مذاکره، می‌خواهد ابتدا الگوی همکاری هسته‌ای با عربستان را نهایی کند و سپس آن را به ایران پیشنهاد دهد.

یعنی‌ مدل آمریکایی برای ایران، مشابه همان طرح پیشنهادی به عربستان خواهد بود؛ مشارکت در تأمین انرژی هسته‌ای با کمک شرکت‌های آمریکایی، اما بدون غنی‌سازی اورانیوم و بدون امکان انحراف به سوی نظامی‌گری.

از سوی دیگر، نگرانی‌های آمریکا نسبت به واکنش اسرائیل هم جدی است. شاید یکی از دلایل فرسایشی‌شدن مذاکرات، اطمینان‌دهی به تل‌آویو باشد مبنی بر اینکه آمریکا، ایران را فقط برای رفع تحریم‌ها در قبال تعطیلی برنامه هسته‌ای به میز مذاکره کشانده است. البته‌ نتانیاهو به‌وضوح هشدار داده اگر لازم باشد، برای دفاع از اسرائیل منتظر چراغ سبز واشنگتن‌ نخواهد ماند.

شاید سناریوی دیگر این باشد که آمریکا با فرسایشی‌کردن مذاکرات، قصد دارد حواس ایران را پرت کند تا اسرائیل بتواند با یک حمله برق‌آسا، تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد. در آن صورت، زمانی که ایران بخواهد پاسخ دهد، آمریکا از اهرم‌هایی همچون بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت از طریق مکانیسم ماشه به‌عنوان «چماق» یا پیشنهاد مدل عربستان به‌عنوان «هویج»‌ برای مهار واکنش ایران استفاده کند.

در چنین شرایطی، مذاکره‌کنندگان ایرانی نباید در دام تله فرسایشی‌شدن مذاکرات گرفتار آمریکا شوند، بلکه باید با هدف‌گذاری روشن، دستیابی به نتایج ملموس را دنبال کرده و با گسترش دامنه مذاکرات، موضوعات کلیدی همچون همکاری‌های اقتصادی را نیز بر سر میز مذاکره بیاورند.

 

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز