
«بلاکاوت» چیست و آیا در ایران اجرا میشود؟
در روزهای گذشته، هشدار رئیس اتحادیه انرژی ایران درباره احتمال وقوع قطعی کامل برق در برخی استانها، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. هاشم اورعی با اشاره به تداوم ناترازی در شبکه برق کشور گفته است: «اگر این روند ادامه یابد، به زودی شاهد قطعی کامل شبکه (Black Out) در برخی مناطق خواهیم بود.»
هاشم اورعی، رئیس اتحادیه انرژی ایران روز سهشنبه هفته گذشته بیان کرد که مردم باید پیشبینی شرایط سختتری مثل قطعیهای ۲۴ ساعته برق را داشته باشند، چرا که ممکن است فشار به شبکه بیشتر شده و باعث «بلاک اوت» آن شود که در صورت وقوع چنین اتفاقی، برق به ۲ ساعت محدود نخواهد شد، بلکه یک شبانهروز کامل قطع خواهد شد.
ایران اگرچه یکی از کشورهای پیشرو در تولید برق در منطقه است، اما بهدلیل چالشهای ساختاری و مدیریتی، در برابر بلاک اوتهای گسترده آسیبپذیر است. درسگرفتن از تجربیات جهانی و بهکارگیری فناوریهای نوین، راهکار اساسی برای تابآور شدن در برابر این بحران است.
این که چرا اخطار خاموشی سراسری داده شده یک دلیل آن این است که، کل ظرفیت اکتیو نیروگاهی ایران ۶۵ هزار است، اما به نظر میرسد با توجه به رشد مصرف برق در مرداد سال جاری احتمالا مصرف برق به رقم ۹۰ هزار خواهد رسید و این یعنی کسری به اندازه یک سوم ظرفیت نیروگاهی کشور؛ و با این ارقام دیگر یعنی خاموشی شبکه (بلک اوت) اصلا دور از نظر و دسترس نیست.
اما «بلاک اوت» چیست؟ این پدیده در چه کشورهایی رخ داده؟ و مهمتر از آن، چرا ایران به چنین آستانه بحرانی رسیده است؟
بلاک اوت چیست؟
«بلاک اوت» یا خاموشی کامل، به وضعیتی گفته میشود که در آن کل شبکه برق یک منطقه بزرگ یا کشور بهطور ناگهانی و کامل از کار میافتد. این خاموشی سراسری ممکن است ساعاتی تا حتی چند روز ادامه داشته باشد و اثرات بسیار گستردهای در زندگی روزمره، امنیت، سلامت و اقتصاد داشته باشد.
تجربه کشورهای دیگر از بلاک اوت
بلاک اوت در کشورهای مختلفی اتفاق افتاده و از جمله در سال ۲۰۰۳ و در آمریکا بزرگترین بلاک اوت تاریخ آمریکا در شمال شرق این کشور و کانادا رخ داد و حدود ۵۰ میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داد.
هم چنین در سال ۲۰۱۲ و در هند نیز بیش از ۶۲۰ میلیون نفر – نیمی از جمعیت کشور – تحت تأثیر قطع برق سراسری قرار گرفتند.
در سال ۲۰۱۹ و این بار در کشور ونزوئلا (خاموشی چند روزه، بحرانهای اجتماعی و سیاسی جدی بهبار آورد.
باز هم در سال ۲۰۱۹ و این بار در آرژانتین و اروگوئه تمام برق دو کشور بهطور کامل قطع شد.
بلاک اوت در سوریه و لبنان چگونه بود؟
اما به گزارش اقتصاد ۲۴، یک مورد بسیار نزدیک به ایران، مساله Black Out در دو کشور سوریه و لبنان است.
هر دو این کشورها در سالهای اخیر با بحرانهای شدید برق مواجه بودهاند که در برخی مقاطع شباهتهایی با بلاک اوت داشته، اگرچه ماهیت آنها بیشتر به خاموشیهای گسترده و طولانیمدت نزدیک بوده تا بلاک اوتهای ناگهانی و کامل مانند آنچه در آمریکا یا هند رخ داد.
لبنان:
لبنان اکنون دیگر سالهاست با بحران ساختاری در تأمین برق مواجه است. در بسیاری از مناطق، مردم فقط چند ساعت در روز برق دولتی دارند.
در اکتبر ۲۰۲۱، دو نیروگاه اصلی برق کشور به دلیل نبود سوخت از کار افتادند و لبنان بهطور کامل در خاموشی فرو رفت. این وضعیت چند روز ادامه داشت و فقط با کمک ارتش و واردات سوخت از عراق، وضعیت به حالت حداقلی برگشت.
این اتفاق تقریباً یک بلاک اوت ملی واقعی بود، هرچند از قبل قابل پیشبینی بود و بهصورت ناگهانی رخ نداد.
سوریه:
اما در مورد سوریه از زمان آغاز جنگ داخلی در ۲۰۱۱، زیرساختهای برق سوریه بهشدت آسیب دیدهاند.
در برخی مقاطع، شهرهای بزرگی مانند دمشق، حلب یا حمص دچار قطعی کامل برق برای ساعتها یا حتی روزها شدهاند. این خاموشیها عمدتاً به دلیل بمباران نیروگاهها، کمبود سوخت و عدم توان بازسازی بودهاند. گرچه میتوان برخی از آنها را بلاک اوت منطقهای دانست، اما کمتر بهصورت سراسری و ناگهانی کل کشور را درگیر کردهاند.
در حقیقت میتوان این طور ارزیابی کرد که لبنان تجربهای بسیار نزدیک به بلاک اوت ملی داشته، اما شاید مساله سوریه را باید بیشتر موضوع خاموشیهای جنگزده و منطقهای دانست نه یک بلاک اوت کلاسیک شبکهای.
مساله آسیبپذیری ایران در برابر بلاک اوت سراسری.
اما در حالیکه افزایش مصرف برق، فرسودگی زیرساختها و چالشهای مالی، شبکه برق کشور را تحت فشار قرار دادهاند، کارشناسان نسبت به احتمال وقوع بلاک اوت سراسری در ایران هشدار میدهند. بلاک اوت یا خاموشی کامل و ناگهانی برق، پدیدهای است که میتواند آثار مخربی بر اقتصاد، امنیت، سلامت و نظم اجتماعی داشته باشد؛ و ایران نیز از این خطر در امان نیست.
زیرساختهای شکننده؛ شبکهای عظیم، اما فرسوده
شبکه سراسری برق ایران که از بزرگترین شبکههای انتقال در منطقه به شمار میرود، در سالهای اخیر با مشکلات ساختاری متعددی مواجه بوده است. بسیاری از نیروگاهها، پستهای برق و خطوط انتقال کشور عمر بیش از سه دهه دارند و نیاز فوری به نوسازی دارند. با توجه به رشد فزاینده مصرف برق بهویژه در تابستان، میزان تقاضا در بسیاری از موارد از ظرفیت تولید پیشی میگیرد.
در کنار آن، تأخیر در اجرای پروژههای توسعهای، کمبود منابع مالی، و وابستگی زیاد به سوخت گاز طبیعی برای تولید برق، کشور را در برابر شرایط بحرانی مانند سرمای شدید زمستان یا کمبود گاز، بسیار آسیبپذیر کرده است.
دلایل تشدید خطر بلاک اوت در ایران
هم چنین بررسیهای کارشناسی نشان میدهد عوامل زیر میتوانند وقوع یک بلاک اوت سراسری را در کشور تسهیل کنند:
- افت فشار گاز در نیروگاهها و کاهش تولید در زمستان
- مصرف بیرویه برق در تابستان، بدون سازوکارهای کنترل هوشمند
- افزایش بار شبکه بهواسطه استخراج رمزارزها
- نبود سیستم مدیریت مصرف در لحظه (Real-Time Monitoring)
- تحریمها و محدودیتهای واردات قطعات و تکنولوژی
تجربههای جهانی درباره Black Out چه میگویند؟
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما در کشورهای مختلف، تجربههای موفقی در پیشگیری از بلاک اوت به ثبت رسیده که میتواند برای ایران آموزنده باشد. بهعنوان نمونه، استرالیا با استفاده از باتریهای عظیم ذخیرهساز انرژی، موفق شده تا از قطع برق گسترده در زمان بحران جلوگیری کند. آلمان و دانمارک نیز با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت هوشمند مصرف، ریسک بلاک اوت را تا حد زیادی کاهش دادهاند.
الگوهای موفق جهانی برای پیشگیری از بلاک اوت
در همین حال باید توجه کرد که کشورهای مختلف دنیا با اقدامات هوشمندانه توانستهاند ریسک بلاک اوت را کاهش دهند. برخی از مهمترین این اقدامات:
۱. سیستمهای مدیریت هوشمند مصرف (Smart Grid)
این روش به معنای استفاده از فناوری برای مدیریت بلادرنگ مصرف و توزیع بار است. در این حالت نصب کنتورهای هوشمند در منازل برای پاسخگویی بهتر در بحران انجام میشود.
۲. تنوع در سبد انرژی
باید برای این راهکار کاهش وابستگی به یک منبع خاص مانند گازرا در دستور قرار داد و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی، زمینگرمایی) را نیز افزایش داد.
۳. ذخیرهسازی انرژی (Energy Storage)
استفاده از باتریهای عظیم (مانند پروژه تسلا در استرالیا) برای پشتیبانی در شرایط اوج مصرف یا قطعی کمک کننده است.
۴. تأسیس مراکز فرماندهی بحران برق
ایجاد مراکز کنترل اضطراری برای هماهنگی سریع میان تولیدکنندهها، اپراتورها و دستگاههای امنیتی از اصلیترین بخشها برای کنترل شرایط محسوب میشود.
۵. افزایش تابآوری شبکه (Grid Resilience)
طراحی شبکه به گونهای که در صورت آسیب یک بخش، بخشهای دیگر بتوانند مستقل عمل کنند (شبکههای ماژولار یا Microgrids) میتواند شبکه برق را پایدارتر کند.
راهکارهایی برای افزایش تابآوری برق ایران
از سوی دیگر کارشناسان صنعت برق راهکارهایی برای پیشگیری از بلاک اوت در ایران پیشنهاد میکنند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- نوسازی زیرساختهای فرسوده نیروگاهی و انتقال
- ایجاد سیستمهای هوشمند مدیریت مصرف برق (Smart Grid)
- تنوعبخشی به سبد انرژی و توسعه انرژیهای خورشیدی و بادی
- افزایش ذخایر سوخت اضطراری برای نیروگاهها
- آموزش عمومی برای کاهش مصرف در ساعات اوج بار
زمان تصمیمگیری فرا رسیده است
در همین حال باید توجه داشت که اگرچه وقوع بلاک اوت در ایران تاکنون بهصورت سراسری گزارش نشده، اما نشانهها حاکی از آن است که اگر سیاستگذاریهای زیرساختی و سرمایهگذاریهای کلان در حوزه برق با جدیت دنبال نشوند، این خطر در آیندهای نه چندان دور میتواند به واقعیت تبدیل شود.
زنگ خطر بلاک اوت نهتنها برای وزارت نیرو، بلکه برای کل ساختار حکمرانی انرژی در کشور به صدا درآمده است. اکنون زمان آن رسیده که تصمیمگیریهای راهبردی جایگزین اقدامات مقطعی شود.
چرا ایران به ناترازی برق دچار شده؟
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما در این بین سوالی که مطرح است شاید این باشد که ایران به عنوان صادر کننده برق چر اکنون به چنین بحرانی تبدیل شده که خطر Black Out را بیخ گوش خود میبینید؟ پاسخ بدون تردید بحران بزرگ ناترازی انرژی در ایران است.
ناترازی برق بهمعنای عدم تعادل میان تولید و مصرف برق است. دلایل آن، اما در ایران میتواند شامل موارد زیر باشد:
فرسودگی زیرساختهای تولید و انتقال برق: بسیاری از نیروگاههای ایران قدیمیاند و با راندمان پایین کار میکنند.
افزایش شدید مصرف برق در تابستان: استفاده از کولرهای گازی و سیستمهای سرمایشی باعث اوجگیری مصرف در گرمترین ماهها میشود.
عدم سرمایهگذاری کافی در نیروگاههای تجدیدپذیر: سهم انرژیهای نو در سبد برق کشور هنوز بسیار اندک است.
قاچاق برق به کشورهای همسایه و استخراج رمزارزها: فعالیتهای غیرقانونی از جمله مزارع غیرمجاز استخراج ارز دیجیتال، بار مضاعفی به شبکه وارد کرده است.
اختلال در واردات تجهیزات و فناوری: تحریمها موجب شده ایران نتواند زیرساختهای جدید و بهروز برق را وارد یا نصب کند.
برای حل بحران چه میتوان کرد؟
با این توصیفات شاید، اما سوال این است که برای عبور از این بحران چه باید کرد؟ چاما حل ناترازی برق نیازمند رویکردهای فوری و بلندمدت است و از جمله:
- افزایش راندمان نیروگاهها و توسعه نیروگاههای سیکل ترکیبی
- سرمایهگذاری جدی در انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و زمینگرمایی)
- مدیریت و کنترل مصرف در اوج بار (از طریق ابزارهای هوشمند)
- توسعه زیرساختهای ذخیره انرژی مانند باتریهای صنعتی
- مقابله با مصارف غیرقانونی و پرمصرف.
اما مساله اینجاست که ریشه اصلی ناترازی برق ایران به کمبود سرمایهگذاری در زیرساختها باز میگردد.
نیاز سرمایهگذاری صنعت برق ایران چقدر است؟
به گزارش اقتصاد ۲۴ و بر اساس تخمینهای منتشرشده توسط وزارت نیرو، مرکز پژوهشهای مجلس و متخصصان انرژی برای رفع ناترازی فعلی و جلوگیری از خاموشی در چند سال آینده، ایران نیاز به افزایش حداقل ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت تولید در کوتاهمدت دارد.
هم چنین هزینه احداث هر ۱۰۰۰ مگاوات نیروگاه (سیکل ترکیبی) حدود ۱ تا ۱.۵ میلیارد دلار برآورد میشود؛ بنابراین فقط برای تولید، دستکم حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری فوری لازم است و اگر شبکه انتقال، توزیع، نیروگاههای تجدیدپذیر، تعمیرات و بازسازی تجهیزات قدیمی را هم در نظر بگیریم، برآوردها عددی بالای ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار طی ۵ تا ۷ سال را نشان میدهند.
روشهای تأمین مالی موردنیاز برای صنعت برق ایران
در این بین چندین روش مختلف را میتوان برای تامین بودجه لارم برای بازسازی صنعت برق ایران برشمرد و از جمله موارد زیر:
بودجه دولتی:، اما محدود و ناکارآمد بوده؛ دولت با کسری بودجه و بدهی به نیروگاهها روبهروست.
جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی: این بخش مشروط به بهبود فضای سرمایهگذاری، حذف قیمتگذاری دستوری برق و کاهش ریسک اقتصادی است و جذب سرمایه خارجی منوط به رفع تحریمها یا ایجاد کانالهای مالی امن است.
مشارکت عمومی-خصوصی (PPP): مدلهایی مثل BOT (ساخت، بهرهبرداری، واگذاری) میتواند مؤثر باشد، اگر تضمین خرید برق وجود داشته باشد.
صندوق توسعه ملی یا منابع ارزی: استفاده هدفمند از ذخایر ملی در زیرساختهای حیاتی انرژی میتواند راهکار کوتاهمدت باشد.
عرضه اوراق مشارکت یا اوراق سبز: جذب منابع مردمی برای ساخت نیروگاههای تجدیدپذیر و کاهش مصرف انرژی.
افزایش صادرات برق در زمانهای پیک تولید: میتواند منبع درآمدی برای توسعه زیرساختها باشد، اگرچه با شرایط فعلی سخت است.
آیا توافق ایران با غرب مسیر سرمایهگذاری در صنعت برق را باز میکند؟
اما با افزایش احتمال ازسرگیری مذاکرات و توافقهای جدید میان ایران، آمریکا و اروپا، توجه بسیاری از تحلیلگران به پیامدهای اقتصادی این روند معطوف شده است. یکی از حوزههایی که میتواند بیشترین بهره را از یک توافق موفق ببرد، صنعت برق و انرژی ایران است؛ صنعتی که هماکنون با چالشهای جدی در زمینه تأمین مالی، نوسازی تجهیزات، و توسعه زیرساختها مواجه است.
در همین حال هم برخی کارشناسان معتقدند که به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای یا کاهش تحریمها میتواند اثر غیرمستقیم ولی مهمی در حل بحران انرژی داشته باشد. اگر ایران بتواند دوباره به بازار جهانی انرژی دسترسی پیدا کند، یا درآمد ارزیاش افزایش یابد، امکان واردات تجهیزات، جذب سرمایه خارجی در صنعت برق، و توسعه زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر فراهمتر میشود. از سوی دیگر، بهبود روابط میتواند مسیر انتقال فناوری و دانش فنی به کشور را هموار کند. بنابراین، هرچند مذاکرات سیاسی مستقیماً برق تولید نمیکند، اما میتواند شرایط را برای مدیریت بهتر بحران برق مساعد کند.
فرصت طلایی برای جذب سرمایهگذاری خارجی
کما این که در صورت رفع تحریمها، شرایط برای حضور سرمایهگذاران خارجی در صنعت برق ایران بهطور قابل توجهی بهبود خواهد یافت. تحریمهای مالی و محدودیتهای بانکی طی سالهای اخیر، بسیاری از نهادهای بینالمللی را از ورود به بازار ایران بازداشتهاند. توافق با غرب میتواند این موانع را از میان بردارد و زمینه را برای همکاریهای گستردهتر فراهم کند.
ایران بهعنوان یکی از کشورهای دارای منابع عظیم انرژی و جمعیتی بالغ بر ۸۰ میلیون نفر، بازاری بالقوه برای سرمایهگذاران خارجی محسوب میشود. در کنار این ظرفیتها، نیاز مبرم به نوسازی نیروگاهها، توسعه انرژیهای نو و کاهش تلفات شبکه برق، اهمیت جذب سرمایه خارجی را دوچندان کرده است.
بازیگران کلیدی سرمایهگذاری در صنعت انرژی جهان کیستند؟
هم چنین در سطح جهانی، نهادها و شرکتهای متعددی در زمینه سرمایهگذاری و توسعه زیرساختهای انرژی فعالیت دارند. از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نهادهای مالی بینالمللی: بانک جهانی (World Bank)، شرکت مالی بینالمللی (IFC)، بانک سرمایهگذاری اروپا (EIB)، و بانک زیرساخت آسیایی (AIIB) از جمله نهادهایی هستند که نقش فعالی در تأمین مالی پروژههای انرژی در کشورهای در حال توسعه دارند.
شرکتهای بزرگ انرژی: شرکتهایی نظیر زیمنس انرژی (آلمان)، جنرال الکتریک (آمریکا)، اشنایدر الکتریک (فرانسه)، و انل گروپ (ایتالیا) از بازیگران اصلی در توسعه نیروگاهها و زیرساختهای انرژی در سطح بینالمللی محسوب میشوند.
صندوقهای سرمایهگذاری زیرساختی: صندوقهایی مانند مککواری (استرالیا)، بروکفیلد (کانادا)، و بلکراک (آمریکا) نیز نقش مهمی در تأمین مالی پروژههای کلان انرژی، بهویژه در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر دارند.
شرط لازم برای سرمایه گذاری خارجی: ثبات، شفافیت و امنیت اقتصادی
به نظر میرسد در بدترین روزهای ناترازی ایران در حوزه برق و امکان بلاک اوت ملی و سراسری برای کشور، ایران از همیشه بیشتر به توافق نیاز دارد و حالا گویا همه مسیرها از چهارراه توافق برای ایران میگذرد.
اما در عین حال باید توجه کرد که تنها رفع تحریمها برای جذب سرمایه کافی نیست. تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که ثبات سیاسی، شفافیت مقرراتی، تضمین بازگشت سرمایه، و وجود بسترهای حقوقی مطمئن، عوامل تعیینکننده در تصمیم سرمایهگذاران بینالمللی برای ورود به یک کشور هستند.
بهنظر میرسد در صورت دستیابی به توافقی جامع و پایدار، ایران میتواند فصل تازهای را در توسعه صنعت برق و انرژی خود رقم بزند. این امر نهتنها موجب ارتقای کیفیت خدماترسانی داخلی خواهد شد، بلکه میتواند گامی در جهت افزایش نقش ایران در بازار انرژی منطقه نیز باشد.