بیانیه مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در خصوص جنگ ۱۲ روزه تحمیلی

 بیانیه مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در خصوص درس‌ها و تجارب بدست آمده از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم کودک کش اسرائیل و امریکا علیه کشور عزیزمان ایران در پی می آید:

عمل تجاوزکارانه رژیم اسرائیل علیه تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران در روز ۲۳ خرداد و در ادامه تجاوز و مداخله آشکار آمریکا در روز اول تیر، نقض قواعد مختلف نظام حکمرانی جهانی همانند نظام منع اشاعه، قاعده آمره منع توسل به زور، اصول حقوق بشردوستانه و منع قتل هدفمند است و موجب مسئولیت برای نهادهای مختلف حکمرانی جهانی همانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شورای امنیت سازمان ملل‌متحد، شورای حقوق بشر، یونسکو، یونیسف و دیگر سازمانها و مجامع بین‌المللی است. بر اساس این مسئولیت‌های بین‌المللی، جمهوری اسلامی ایران می‌بایست مطالبه‌گری از این نهادهای بین‌اللمللی را پیگیری نموده و تلاش نماید به همراه موج گسترده حمایت و انسجام اقشار مختلف ملت ایران، روایت جمهوری اسلامی ایران از تهاجم اسرائیل را به گفتمان غالب در عرصه حکمرانی جهانی تبدیل نماید.

در عرصه داخلی، با تدابیر مؤثر و هوشمندانه فرماندهی کل قوا، غافلگیری و نفوذ در روز اول تجاوز، بلافاصله با انتصاب فرماندهان نظامی ترور شده به احیا اعتماد به نفس و انجام موج اول حمله موشکی و پهپادی نیروهای مسلح به سرزمین‌های اشغالی و تداوم ۲۲ موج حملات عملیات وعده صادق ۳ در طول ۱۲ روز منجر گردید که جای تقدیر و تشکر از تمامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران دارد.

معمولا جنگ‌ها به بخشی از حافظه جمعی و منبعی از قیاس‌های تاریخی برای رهبران آینده تبدیل می‌شوند. با در نظر گرفتن جنگ‌ها به عنوان نتیجه ناکامی در پیشگیری‌ها و پیش‌بینی‌ها، عموم مردم و سیاستمداران را مجاب می‌کند که نسبت به سیاست‌ها و سیستم‌های قانونی پیش از جنگ تجدیدنظر کنند. افراد و گروه‌های با نفوذ هم می‌توانند از اقدامات و اصلاحات سیاسی که محصول یادگیری از جنگ است حمایت کنند. اما مهمتر از همه این است که مسئولان سیاسی نقش مهمی در هدایت فرایند درس گرفتن از جنگ‌ها در حوزه سیاسی و بروکراتیک دارند. چراکه جنگ‌ها به مثابه فرصتی مناسب برای پاک‌سازی و شروع دوباره نگریسته می‌شوند. به همین دلیل اغلب مردم از مشاهده اصلاحات گسترده در پی وقوع جنگ متعجب نمی‌شوند. حال مهمترین اقدامات، درس‌ها و یادگیری‌های نظام حکمرانی کشور از این جنگ ۱۲ روزه را می‌توان به شرح ذیل بیان کرد:

۱- ضرورت فعال کردن حداکثری ظرفیت‌های نهادهای بین‌المللی برای اثبات حقانیت کشور و کنشگری فعالانه برای مستندسازی تجاوز، مشروعیت‌بخشی به اقدامات دفاعی و ایجاد فشار حداکثری بر رژیم متجاوز اسرائیل و حامیان آنها

۲ - فعال کردن ظرفیت نهادهای حاکمیتی و مردمی، نخبگان و کنشگران غیردولتی برای ارائه روایت واقعی و مستند از اتفاقات و حوادث ۱۲ روزه  برای مسلط کردن گفتمان ایران در عرصه حکمرانی جهانی و جلوگیری از غالب شدن روایتی یک‌سویه از جنگ و خلع سلاح خودخواسته ایران

۳ - با انسجام، وحدت و همدلی ایجاد شده بین اقشار مختلف مردم ایران در پی تجاوز رژیم اسرائیل به ایران، می‌بایست توازن، تعادل و پایداری را در زنجیره‌ قدرت ملی ایران تداوم بخشید لذا ضرورت دارد تجدیدنظر اساسی در روندهای تعامل نظام حکمرانی با اقشار مختلف ملت ایران صورت گیرد. شروع این تغییر می‌تواند از صدا و سیما بعنوان تابلو ساختار رسمی کشور شروع شود تا مردم تغییر رویکرد را از طریق تحولات این رسانه در جهت تقویت ایران برای همه ایرانیان درک و حس کنند. 

۴ - حال که سال‌ها تلاش اسرائیل و حامیانش برای سوار شدن بر شکاف‌های اجتماعی ایران و تشدید آنها به عنوان یک پروژه استراتژیک در قبال کشورمان به شکست انجامیده و جامعه ایران به شکل کم‌سابقه‌ای به‌رغم همه گلایه‌ها، اختلاف‌نظرها با حاکمیت و شکاف‌های تعمیق شده در دو دهه اخیر تقریبا به صورت یکدست علیه این تجاوز موضع گرفته اکنون باید سرمایه اجتماعی ایجاد شده را قدر دانست و در جهت تثبیت آن گام‌های اساسی برداشته شود.

۶  - تمام بخش‌های حاکمیت باید تغییر و تحولات ایجاد شده در طول جنگ تحمیلی ۱۲ روزه که به گقتمان جدیدی حول محور وطن‌دوستی تبدیل شده به رسمیت بشناسد و متناسب با این تحول، برخی رویه‌ها وعملکردهای گذشته خود را اصلاح کنند.

 جنگ ۱۲ روزه نشان داد نفوذ یک پدیده گسترده و موثر در بدنه مدیریت کلان و میانی کشور است که با همراه شدن با تکنولوژهای جدید و هوش مصنوعی، چالش‌های جدی برای کشور بوجود آورده است لذا ضرورت دارد ضمن تجدیدنظر اساسی در پیدا کردن جریان نفود در بین کنشگران وبازیگران مدنی به کشف جریان نفود در لایه‌های بالاتر سیاستگذاری و تصمیم‌گیری پرداخته شود و بازنگری‌هایجدی در دستورالعمل‌های گذشته صورت گیرد.

۷ - با توجه به اینکه قدرت هسته اصلی سیاست بین‌الملل در دنیای آنارشیک است تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد کشور در عرصه بین‌المللی به متحدان و موتلفان جدی نیاز دارد تا در مواقع بحران بتواند بر تهدیدات فوری غلبه کند لذا بازنگری در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی با توجه به این تجربیات، بیش از گذشته ضرورت دارد.

۸ - جنگ ۱۲ روزه نشان داد که سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی نیروهای مسلح کشور بر روی موشک‌ها و پهپادها چقدر دقیق و سنجیده بوده و در بحرانی‌ترین وضعیت چقدر به جلوگیری از تخلیه قدرت استراتژیک ایران کمک کرد لذا ضروری استکه کشور به انواع تسلیحات متعارف و قدرتمند برای دفاع از خود مجهز باشد و همواره باید توان موشکی و پهپادی کشور را حفظ و ارتقا داد.

۹ - جنگ ۱۲  روزه نشان داد باید نیروی هوایی مجهز و توانمند برای کشور تدارک دید و برای به روز کردن پدافند هوایی تدابیر جدیدی اندیشیده شود.

۱۰ - جنگ ۱۲ روزه نشان داد که رویکرد امنیتی به احزاب و فعالان سیاسی که تحت قوانین موجود کشور فعالیت سیاسی شفاف و روشن دارد رویه و روشی اشتباه بوده است و توان نظام اطلاعاتی و امنیتی کشور ضمن به رسمیت شناختن احزاب سیاسی موجود، باید به کشف پدیده جاسوسی و نفوذ در درون نهادهای  حکومتی معطوف گردد.

۱۱ - این جنگ نشان داد سیاست پذیرش پناهندگان و مهاجران با ضعف‌ها و چالش‌های جدی مواجه بوده و ضرورت دارد بهسرعت بازنگری‌های اساسی در این سیاست‌ها و رویه ها صورت گیرد.

۱۲ - تجربیات جنگ ۱۲ روزه نشان داد که چقدر ضرورت داشت که دیپلماسی پا‌به‌پای میدان به فعالیت خود ادامه می داد، بنابراین باید دستگاه دیپلماسی کشور بتواند چالش‌ها و مشکلات متعدد کشور را که به نوعی با موانع محیط بین‌المللی گره خورده زودتر مرتفع نماید تا بخشی از رنج و عذاب اقتصادی و اجتماعی ۲۰ ساله مردم برطرف گردد.

 در پایان ضمن تسلیت به تمامی بازماندگان شهدای این جنگ ۱۲ روزه و آرزوی بهبودی عاجل برای تمامی جانبازان و مصدومان این حادثه، و تشکر از تمامی ارکان حکومتی و دولتی که عزت و اعتبار ایران را پاس داشتند به عنوان یکی از احزاب جبهه اصلاحات ایران انتظار داریم به تجربیات و درس‌های این جنگ بیشتر توجه شود تا پیش از آنکه امیدها و سرمایه‌ اجتماعی که پیرامون این جنگ ایجاد شده به سردی گراید اقدامات عملی و مشهود در اعمال اصلاحات در رویه‌ها و عملکردهای نظام سیاسی صورت گیرد.

مجمع فرهنگیان ایران اسلامی 

۶ تیر ۱۴۰۴