
گروسی آتشبیار معرکه است؟!
همزمان با افزایش گمانهزنیها درباره آینده تنشها میان ایران و اسراییل و نیز مواضع تند ایالاتمتحده و تروییکای اروپایی در قبال برنامه هستهای کشورمان، سخنان اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره احتمال شتاب گرفتن روند غنیسازی در ایران بعد از بمباران تاسیسات هستهای توسط امریکا و اسراییل، به عاملی تازه برای صفآراییهای دیپلماتیک علیه ایران تبدیل شده است. هر چند موضعگیریها درباره برنامه هستهای کشورمان و محل نگهداری مواد غنی شده در ظاهر رنگ و بوی فنی دارد، اما به گواه گروهی از ناظران به واقع میتواند زمینهساز تشدید فشارهای سیاسی غرب و همچنین در مراحل بعدی فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای ششگانه سازمان ملل علیه کشورمان شود؛ مکانیسمی که در صورت بازگشت عملا چشمانداز رایزنیهای احتمالی آینده را تیرهتر خواهد کرد.
به گزارش روز نو، در این میان مواضع دونالد ترامپ که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود نیز معادلات را پیچیدهتر جلوه داده؛ چهرهای که تا دیروز ایران را برای ازسرگیری رایزنیهایی که به واسطه تهاجم اسراییل متوقف شده بود، تحت فشار قرار میداد در گفتوگوی اخیرش با فاکس نیوز مدعی شد که خواهان گفتوگو با ایران نیست. در چنین شرایطی گمانهزنیها درباره رویکرد احتمالی غرب و اسراییل درباره ایران افزایش یافته است؛ گروهی از تحلیلگران در گفتوگو با «اعتماد» از شکلگیری صفآرایی امریکا، اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگویند و گروهی دیگر از آغاز تحرکات تازه اسراییل با چراغ سبز دوباره امریکا. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف واکاوی ابعاد مختلف فعل و انفعالات اخیر امریکا و تروییکای اروپایی و همزمان تشدید تنشها میان تهران و تلآویو با ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق کشورمان در پاریس گفتوگو کرده است. به گفته دلفی اگرچه تردیدی نیست که ایران فارغ از بمباران تاسیسات هستهای صلحآمیزش مورد قضاوت جانبدارانه و سیاستزده نهاد پادمانی قرار گرفته، اما آزمودن تمامی ابزارها ازجمله دیپلماسی و بازگشت به میز مذاکره نیز میتواند منافع و حقوق ملت ایران را محقق کند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ابوالقاسم دلفی، سفیر اسبق ایران در فرانسه در پاسخ به پرسش «اعتماد» در باب تاثیر رویکرد مخرب نهاد پادمانی بر مواضع تند تروییکای اروپایی و تلاش احتمالی این گروه از بازیگران برای فعالسازی مکانیسم ماشه طی ماههای آینده گفت: پرونده هستهای ایران و موضعگیری مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان همچنان کانون اصلی تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و جامعه بینالمللی است. از ابتدای درگیریهایی که اسراییل آغازگرش بود و بعد از پیوستن امریکا و حمله تجاوزکارانه به سایتهای هستهای کشورمان همگی مدعی شدند که جمهوری اسلامی ایران از چارچوبهای بینالمللی مربوط به فعالیتهای صلحآمیز هستهای عبور کرده است. این درحالی است که ایران همواره تاکید کرده به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست و فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز است.
در این میان، آقای گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی فارغ از همکاریهای پیشین ایران با این نهاد پادمانی ادعا میکند هنوز به پاسخهایی درباره سوالات قدیمی دست نیافته است. این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه به «اعتماد» گفت: اگرچه این پرسشها در برههای از دستور کار خارج شده بودند، سفر اخیر گروسی به تهران و گزارش مخرب او به شورای حکام، حاوی نکاتی مربوط به فعالیتهای دو دهه قبل ایران بود. این موضوع از نظر تهران مصداق بهانهسازی برای اقدامات بعدی امریکا و اسراییل برای انجام تجاوز شد. در مقابل، آژانس تاکید دارد که مسائل قدیمی هنوز حل و فصل نشدهاند و پاسخ فنی قانعکنندهای به آنها ارایه نشده است.
دلفی در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: بنابراین در شرایط فعلی، مشکل اصلی آن است که نهاد پادمان و مجامع بینالمللی متقاعد نشدهاند که برنامه هستهای ایران صرفا صلحآمیز است. هر چند تهران تاکید میکند که نوع فعالیتهایش به دیگران ارتباطی ندارد و در تعامل با نهاد پادمانی، بازرسان همچنان در ایران حضور دارند. اما همین مساله وقتی از لایه سیاسی عبور کند، وارد فاز امنیتی میشود، جایی که حتی کشورهایی مانند روسیه نیز که روابطی خاص و به اصطلاح استراتژیک با ایران دارند، بهصراحت خواستار حفظ تعامل با آژانس شدهاند. سفیر اسبق کشورمان در پاریس در ادامه با اشاره به اظهارات اخیر لاوروف، وزیر خارجه روسیه، درباره تاکید بر لزوم تداوم روابط ایران با نهاد پادمانی پس از مصوبه اخیر مجلس تاکید کرد: دقیقا اظهارات ایشان گویای همین تعهدات بینالمللی است که کشورها در قبال نهادهای بینالمللی دارند.
مصداق این مورد را در حفظ امنیت نیروهای روس در نیروگاه بوشهر توسط اسراییل نیز شاهد هستیم. چنانکه امریکاییها و اسراییلیها بهدلیل حضور روسها، از هرگونه اقدام نظامی علیه این تاسیسات خودداری میکنند. به گفته دلفی از سوی دیگر، ادعای امریکاییها مبنی بر نابودی کامل تاسیسات هستهای ایران و از بین رفتن زیرساختها، با گزارشهای اطلاعاتی رسمی آن کشور همخوانی ندارد. حتی پنتاگون و نهادهای اطلاعاتی ایالاتمتحده اذعان کردهاند که مدرکی در دست نیست که نشان دهد اورانیومهای ۶۰درصدی پیش از بمباران امریکا از سایتها خارج شدهاند. این خود دلیلی است بر اینکه ادعای نابودی کامل برنامه هستهای ایران محل تردید است. با این حال، دونالد ترامپ میکوشد این گزاره را به کنگره و افکار عمومی بقبولاند که ضربه سنگینی به برنامه هستهای ایران وارد کرده و به نوعی پایان آن را رقم زده است. دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه به «اعتماد» گفت: در همین چارچوب، رسانههایی، چون واشنگتنپست و شبکه سیانان هم به روایت متفاوتی اشاره کردهاند؛ مبنی بر اینکه ایران صرفا دو یا سه ماه از بازگشت به غنیسازی فاصله گرفته و مسیر آن تغییر اساسی نکرده است. این اختلاف برداشتها نیز بخشی از دعوای گستردهتر میان تهران و غرب درباره ماهیت برنامه هستهای ایران است.
به گفته دلفی در این میان، نقش گروسی بهشکل ویژهای مورد توجه است. از نگاه ایران، گزارش اخیر او به شورای حکام، زمینهساز صدور قطعنامه و سپس حملات اسراییل شد. درحالی که گروسی خود را متعهد به وظایف مدیرکلی میداند و مدعی است گزارشها بر پایه مستندات تنظیم شدهاند. اما از منظر ایران، آژانس به ویژه شخص گروسی، در آتش جنگ شریک و در افکار عمومی، آتشبیار معرکه تلقی میشود؛ چراکه در قبال حمله به تاسیسات هستهای ایران، هیچ موضعگیری روشنی اتخاذ نکرد. سفیر اسبق کشورمان در پاریس همچنین اشاره کرد که در این شرایط، گروسی طبیعتا برای حفظ اعتبار خود و آژانس، تلاشهایی انجام خواهد داد. برخی منابع نیز از آمادگی او برای نامزدی پست دبیرکلی سازمان ملل سخن گفتهاند و همین موضوع، فشارها و اتهامات علیه او را پیچیدهتر کرده است. ازسوی دیگر، گروسی با استناد به اینکه زیرساختهای هستهای ایران حفظ شده و دانش فنی بومی است، ادعا میکند که ایران میتواند طی چند ماه آینده به مسیر قبلی بازگردد. استناد او نه فقط به اظهارات رسمی تهران درباره بومیسازی، بلکه به گزارشهایی است که از طریق ماهوارهها، منابع غربی و اطلاعات دراختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار میگیرد.
دلفی در ادامه خاطرنشان کرد: هر چند ایران اعلام کرده که بازرسان آژانس همچنان در ایران حضور دارند، اما برخی تجهیزات مانند دوربینها قطع شدهاند و سطح دسترسی محدود شده و مشخص نیست در چه شرایطی قرار دارند. مساله این است که در نگاه افکار عمومی بینالمللی، آژانس همچنان مرجع داوری در موضوع هستهای ایران تلقی میشود. وقتی گروسی اعلام میکند برای اطمینان از آنچه اتفاق افتاده باید تاسیسات را بازدید کند، تنها ساعاتی بعد رییسجمهور فرانسه از ایران میخواهد اجازه ورود به گروسی داده شود. به گفته دیپلمات پیشین کشورمان از طرفی به نظر میرسد آنچه گروسی در حال انجام آن است، نه تنها تلاشی برای اعاده حیثیت فردی، بلکه در راستای بازسازی اعتبار نهادی آژانس بینالمللی انرژی هستهای نیز هست، به ویژه وقتی ایران او را به ایجاد انحراف در روند بررسیهای فنی متهم کرده و معتقد است که آژانس با اطلاعاتی که از منابع غیررسمی و حتی دشمنان ایران دریافت میکند، در موضعگیریهای خود بیطرف نیست.
به گفته دلفی، ایران حتی با نامهنگاری رسمی در جلسات شورای امنیت، علیه عملکرد آژانس و نقش آن در فراهم کردن زمینه تجاوز، اعتراض کرده و در گام اخیر نیز مصوبهای در مجلس به تصویب رسانده که خواستار تعلیق همکاری با نهاد پادمانی تا بازگشت شرایط به حالت طبیعی است. در چنین شرایطی، تحلیل منافع ملی ایجاب میکند که در مواجهه با آژانس، راهبردی سنجیده در پیش گرفته شود. ممکن است در آینده، فرصتی برای تسویه حسابهای سیاسی با شخص گروسی فراهم شود، اما اکنون زمان آن نیست؛ چراکه بازیگران جهانی، همه در برابر ایران صفآرایی کردهاند. دلفی در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب تبعات رویکرد آژانس و نیز تعلیق همکاری با این نهاد در راستای فعالسازی مکانیسم ماشه تاکید کرد: نتیجه مستقیم تعلیق همکاری ایران با نهاد پادمانی آژانس آن است که عملا مسیر ارتباطی قطع میشود و به دنبال آن، مدیرکل آژانس به سراغ سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) میرود و آنها را در جریان تحولات قرار میدهد.
در همین راستا، امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه، با همتای ایرانی تماس گرفته و خواستار اجازه ورود گروسی به ایران شده است. همچنین وزیر خارجه آلمان در مصاحبهای علنی، مواضع ایران علیه گروسی را نادرست خوانده و خواستار بازگشت دسترسی آژانس به تاسیسات هستهای ایران شده است. نمایندگان پارلمان بریتانیا نیز در اظهاراتی مشابه، به این موضوع پرداختهاند. به گفته دیپلمات پیشین کشورمان، در چنین شرایطی، دولت ایران در برابر مصوبه مجلس قرار دارد؛ مصوبهای که با تایید شورای نگهبان به قانون تبدیل شده است.
چالش اصلی آن است که اگر دولت این قانون را اجرا کند و همکاری با آژانس را به طور کامل متوقف کند، آژانس عملا نظارت خود را از دست میدهد. از نگاه طرفهای غربی، این اقدام نقض صریح برجام تلقی میشود؛ چراکه نقش آژانس در برجام، راستیآزمایی تعهدات هستهای ایران بوده است. در صورت قطع کامل این دسترسی، سه کشور اروپایی ممکن است به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه حرکت کنند. به باور دلفی البته هنوز نمیتوان بهطور قطعی گفت که تروییکای اروپایی تصمیم به اجرای این ساز و کار گرفتهاند. در حال حاضر، وضعیت موضع امریکا نیز به طور کامل مشخص نیست؛ به ویژه که برخی نهادهای اطلاعاتی ایالاتمتحده و پنتاگون تاکید کردهاند حتی ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰درصدی ایران از سایتها خارج نشده و همچنان در مکانهایی مانند فردو یا اصفهان باقی ماندهاند.
از سوی دیگر، اسراییل نیز با وجود ادعاهایی درباره حملات گسترده، هنوز گزارشهای دقیق و قطعی از نتایج این اقدامات ارایه نداده و همچنان در انتظار بررسیهای بیشتر است. دلفی در ادامه به «اعتماد» گفت: در کل، مجموعهای از عناصر ازجمله آژانس، پادمان، مدیرکل، مکانیسم ماشه و شرایط جنگی، در موقعیتی بسیار حساس قرار دارند. آتشبس شکنندهای که با وساطت امریکاییها برقرار شده و اسراییل بهصورت ضمنی با آن موافقت کرده، هنوز مبنای حقوقی و تایید رسمی از سوی مرجع بینالمللی ندارد. به جز دونالد ترامپ، کسی تضمینی برای تداوم این وضعیت نداده و سابقه تصمیمگیریهای ناگهانی او، امکان تغییر مسیر در هر لحظه را محتمل میسازد. در چنین فضایی، ادامه درگیری مستقیم با آژانس و شخص گروسی، در چارچوب منافع ملی ایران قابل دفاع نیست. اگرچه انتقادات وارد به عملکرد مدیرکل آژانس پابرجاست، اما در شرایط شکننده فعلی، تعامل با این نهاد و پرهیز از تقابل مستقیم، میتواند از افزایش تنشهای بیشتر جلوگیری کرده و مسیر مصالحه را باز نگه دارد. سفیر اسبق کشورمان در پاریس در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب چرایی تناقض در رویکرد واشنگتن
در راستای تمایل به مذاکره با ایران و همزمان تشدید تنشها میان تهران و تلآویو خاطرنشان کرد: در این میان، نباید از اهداف پنهان اسراییل در تحریک فضای بینالمللی علیه ایران غافل شد. برخی تحلیلها نشان میدهد اقدامات اخیر امریکا در حمایت علنی از تلآویو، بیش از آنکه با هدف استراتژیک نظامی علیه تاسیسات ایران باشد، تلاشی برای نجات بنیامین نتانیاهو از بحران داخلی و فشارهای دیوان کیفری بینالمللی است.
به گفته دلفی، نتانیاهو که در بیشتر کشورها جز امریکا و مجارستان، امکان سفر ندارد، از سوی این دیوان به اتهام ارتکاب جنایات جنگی تحت پیگرد است. در این شرایط، اسراییل تلاش میکند با دامنزدن به بحران، مسیرهایی برای فرار از فشارهای حقوقی و سیاسی باز کند. لازم به ذکر است که نخستوزیر اسراییل قطعا با هدف اقناع کردن اعضای کابینه خود و نیز افکار عمومی اسراییل نیز نیاز دارد تا مجددا بر طبل جنگ با ایران بکوبد تا خود را از مخمصه محاکمه به دلیل مفاسد اقتصادیاش رها کند. این دیپلمات پیشین کشورمان همچنین تاکید کرد نکته مهمی که وجود دارد این است که روزی که نتانیاهو به دادگاه رفت رییس موساد و رییس شینبت نیز او را در این مسیر همراهی کردند و گزارشاتی منتشر شد مبنی بر اینکه روسای این دو سازمان اطلاعاتی اسناد محرمانهای دراختیار دادگاه قرار دادهاند که احتمالا میتواند بر فرآیند قضایی پرونده نتانیاهو اثرگذار باشد. به گفته دلفی از طرفی دیگر در همین حال، دولت ترامپ نیز با محدودیتهای داخلی مهمی مواجه است.
انتخابات میاندورهای کنگره در راه است و رییسجمهور امریکا که وعده داده بود کشور را از جنگ دور کرده و اقتصاد را شکوفا میسازد، اکنون با این خطر مواجه است که در صورت ورود به یک منازعه جدید، حمایت افکار عمومی را از دست بدهد. بسیاری از رایدهندگان امریکایی به او رای دادهاند تا نیروهایشان از خاورمیانه خارج شوند، نه اینکه بار دیگر درگیر جنگی فرسایشی و بینتیجه شوند. از دست رفتن اکثریت شکننده جمهوریخواهان در کنگره در چنین شرایطی برای ترامپ خطرناک خواهد بود. سفیر اسبق کشورمان در پاریس در ادامه به «اعتماد» گفت: ازسوی دیگر، امریکا با بحرانهای متعددی در داخل نیز مواجه است: سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه، تنش با دانشگاهها و اخراج دانشجویان خارجی، مشکلات اقتصادی و نارضایتی عمومی، همگی فضا را برای شروع یک جنگ خارجی نامناسب میکنند.
در چنین شرایطی، دولت ترامپ برای اثبات موفقیت خود در سیاست خارجی، نیاز دارد که نشان دهد تهدید هستهای ایران پایان یافته است، نه آنکه به درگیری نظامی دامن بزند. به گفته دلفی، اما متاسفانه بخشی از فضای رسانهای در ایران، به ویژه رسانههای رسمی، با رویکردی یکسویه و احساسی، تنها به القای بیفایده بودن مذاکره مشغولاند. در این نگاه، گروسی نماد سازشی خطرناک جلوه داده میشود و هرگونه گفتوگو با نهادهای بینالمللی به عنوان خیانت تعبیر میشود. این درحالی است که اکنون، پس از پایان جنگ ۱۲روزه، ایران باید نشان دهد که از موضع قدرت، آماده دفاع از حقوق خود در چارچوب دیپلماسی است.
مذاکره به معنای تسلیم نیست؛ مذاکره راهی برای اثبات حقانیت کشور است، بهویژه درحالی که سایتهای هستهای صلحآمیز ایران، هدف حمله قرار گرفتهاند. دلفی در ادامه خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، نگاه بینالمللی به غنیسازی ۶۰درصدی مثبت نیست. جامعه جهانی با تردید به این سطح از فعالیت مینگرد و آن را مغایر با برنامههای صلحآمیز میداند. در چنین شرایطی، بهترین راهکار، ورود هوشمندانه به مذاکرهای هدفمند است؛ مذاکرهای که هم منافع ملی را حفظ کند، هم از ورود کشور به جنگی ویرانگر جلوگیری کند. به باور این دیپلمات اسبق کشورمان حتی اگر غنیسازی برای مدتی متوقف شود، ضرری متوجه کشور نخواهد شد. دانش بومی و زیرساختها حفظ شدهاند و در هر زمانی میتوان این برنامه را از سر گرفت. پیشنهادهایی همچون ایجاد یک کنسرسیوم بینالمللی، میتواند نگرانیهای جهانی را کاهش دهد و مسیر بازگشت به شرایط پس از برجام را فراهم سازد؛ شرایطی که در آن هم غنیسازی ادامه داشت و هم تحریمها تا حدی مهار شده بودند. اصرار بر غنیسازی در شرایط کنونی، آن هم بدون هیچ نیازی به سوخت بیشتر، تنها باعث تشدید بحران و دور شدن از مسیر مذاکره میشود. دلفی در ادامه گفتوگو با «اعتماد» تاکید کرد: چنین راهی، ناگزیر به افزایش احتمال جنگ میانجامد. این درحالی است که اکنون، سه بار در بازهای کوتاه، شورای امنیت تشکیل جلسه داده، اما موفق به محکومکردن امریکا و اسراییل به عنوان آغازگران جنگ نشده است.
دلیل روشن است: استدلال آنها درباره غنیسازی ۶۰درصدی برای دنیا پذیرفتنیتر است تا ادعای ما مبنی بر صلحآمیز بودن برنامه هستهایمان. جهان، نگاهی انتقادی به برنامه هستهای ایران دارد و تا زمانی که این نگاه تغییر نکند، باید برای بازسازی اعتماد، تدابیر هوشمندانهای اندیشیده شود. در غیر این صورت، وقوع سناریوهایی که مضر برای منافع ملی و آرامش کشور باشد، میتواند متصور گردد.