
اینترنت ملی پیشبرنده اقتصاد با بازدارنده؟!
اینترنت ملی؛ طرحی با هدف امنیت یا قفلی بر توسعه؟
به گزارش روز نو شبکه ملی اطلاعات در ظاهر، طرحی استراتژیک و فنی برای حفاظت از دادههای ملی و کاهش آسیبپذیریهای امنیتی است، اما برای صدها هزار کسبوکار اینترنتی به معنای قطع اکسیژن اقتصادی است.
فروشگاههای مجازی، پیجهای فروش در اینستاگرام، فریلنسرهای فعال در بسترهای خارجی و حتی پلتفرمهای داخلی، همگی از محدودیتها و ناپایداریهای ناشی از این سیاست متضرر شدهاند.
براساس گزارش آزادی اینترنت در سال ۲۰۲۴، ایران در جایگاه سومین کشور جهان با بیشترین محدودیت اینترنت قرار دارد. ایران در میان کشورهای منطقه خاورمیانه هم در پایینترین جایگاه از نظر آزادی اینترنت قرار دارد؛ جایی که عربستان سعودی با امتیاز ۲۵، بحرین با امتیاز ۲۸ و امارات با امتیاز ۳۰ به عنوان بدترین کشورهای خاورمیانه از نظر آزادی اینترنت هم بالاتر از آن هستند. در این بررسیها عراق با امتیاز ۴۰، اردن با امتیاز ۴۷ و لبنان با امتیاز ۵۰ دیگر کشورهای خاورمیانه هستند که در دسته کشورهای با آزادی نسبی در اینترنت قرار گرفتهاند.
این وضعیت نه تنها به کاربران خانگی آسیب زده، بلکه کسبوکارهای آنلاین، استارتاپها و پلتفرمهای داخلی نیز با مشکلات جدی مواجه شدهاند. از جمله آنکه در پی محدودیتهای اینترنتی و فیلترینگ شبکههای اجتماعی در اعتراضات ۱۴۰۱، برخی از شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت آنلاین مانند زریبال و زرینپال از کاهش ۵۵ تا ۷۰ درصدی تراکنشها خبر دادند.
آمار ضررها؛ تصویر واقعی از عمق فاجعه
انجمن صنفی کسب وکارهای اینترنتی در نامهای که هفته گذشته به وزیر ارتباطات و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت نوشت، هشدار داد که ادامه این روند، «مرگ اکوسیستم استارتآپی» را که پیشتر نسبت به آن هشدار داده شده بود، به یک واقعیت قریب الوقوع تبدیل خواهد کرد. در این نامه اعلام شده که اختلالهای اخیر که همزمان با شروع جنگ دوازده روزه اسرائیل و ایران اتفاق افتاده و با وجود آتش بس همچنان ادامه دارد، ضربات سنگینی به کسب وکارهای اینترنتی زده است: «دستکاری هدفمند DNS ها، مسدودسازی IP ها، کاهش کیفیت خدمات و محدودسازی ارتباط با اینترنت جهانی به روشهای متعدد، ضربات جبران ناپذیری بر پیکره اقتصاد دیجیتال وارد کرده است.»
انجمن صنفی کسب وکارهای اینترنتی به شکل خوشبینانه اعلام کرده که به ازای هر ساعت قطعی اینترنت، شاهد زیان بیش از ۱.۵ میلیون دلاری به کسب وکارها هستیم. انجمن تاکید کرده که بیش از ۴۰۰ هزار کسب وکار کوچک و متوسط که معیشت میلیونها ایرانی به آنها وابسته است، در معرض نابودی کامل قرار گرفتهاند و همین حالا هم شاهد موج گستردهای از تعدیل نیروها، توقف سرمایهگذاری در اکوسیستم استارتآپی و همینطور اعلام توقف فعالیت شرکتها یا به عبارت دیگر ورشکستگی آنها هستیم.
مقایسه با آبان ۹۸ و شهریور ۱۴۰۱؛ خسارتی خاموش و تدریجی
براساس گزارشی که سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران از تاثیر محدودیتها و قطع اینترنت پس از اعتراضات شهریور ماه ۱۴۰۱ منتشر کرد، بیش از ۴۱ درصد شرکتها ۲۵ تا ۵۰ درصد درآمد خود را در آن مدت از دست داده و حدود ۴۷ درصد هم بیشتر از ۵۰ درصد کاهش فروش داشتند.
در ادامه این گزارش از شرکتها پرسیده شده بود که در صورت تداوم این محدودیتها میزان خسارت روزانه آنها یعنی ترکیب فروش از دست رفته و هزینه اضافه شده چقدر خواهد بود؟ نتایج مربوط به این گزارش که متعلق به سال ۱۴۰۱ است، نشان میدهد که ۵۳ درصد روزانه ۵۰ میلیون تومان، ۲۱ درصد ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان، حدود ۱۸ درصد بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان و قریب به ۸ درصد روزانه بالاتر از ۵۰۰ میلیون تومان خسارت میبینند.
قطع کامل اینترنت در آبان ۹۸، هشت روز طول کشید، اما اثرات آن همچنان در حافظه جمعی باقی مانده است. طبق گزارش نتبلاکس، خسارت اقتصادی این قطعی روزانه ۶۱ میلیون دلار، معادل ۷۳۲ میلیارد تومان سال ۹۸ بوده است. همچنین جعفر محمدی نایبرئیس کمیسیون تجارت الکترونیکی در همان سال عنوان کرد که براساس برآوردها، صنعت IT؛ متحمل ۲۵۰۰ میلیارد تومان زیان در هر روز شد. به گفته محمدی ضررها برای کسبوکارها یکسان نبوده و کسبوکارهای بزرگ ۳۰ درصد و کسبوکارهای متوسط ۷۰ درصد و کسبوکارهای خرد و خانگی تا ۹۶ درصد کاهش فروش داشتهاند.
حالا با گذشت چند سال، قطعی کامل جای خود را به «اختلال مزمن» داده است. اینترنتی که هست، اما نیست. باز میشود، اما کامل نه. دسترسی هست، اما بیکیفیت و ناامن. محدودیتهای امروز باعث فرسایش آرام، اما عمیق کسبوکارها شدهاند. اعتماد کاربران از دست رفته، رشد متوقف شده و استارتاپهایی که زمانی نماد امید و نوآوری بودند، حالا با بدهی، مالیاتهای معوق و حقوقهای پرداختنشده دستوپنجه نرم میکنند.
آسیب برای همه است؛ نه فقط فروشگاههای اینستاگرامی
قربانیان محدودیت اینترنت تنها فروشگاههای کوچک فعال در اینستاگرام نیستند؛ پلتفرمهای بزرگ داخلی هم از محدودیت دسترسی کاربران به اینترنت آزاد، بیاعتماد شدن کاربران و کاهش تراکنشها آسیب میبینند. در تجربههای گذشته نیز مدیران برخی از پلتفرمها تایید کردهاند که رشد آنها درپی قطع و اختلال اینترنت متوقف شده و در برخی بخشها با کاهش چشمگیر کاربران روبهرو شدهاند. پلتفرمهای ایرانی برای توسعه و جذب سرمایه به تعاملات خارجی، ابزارهای تبلیغاتی بینالمللی و تحلیلگرهای داده نیاز دارند. قطع این دسترسیها باعث کندی در نوآوری، کاهش رقابتپذیری و افت جذب سرمایه شده است.
تعدیل نیرو؛ کابوس ناگزیر استارتاپها
در شرایطی که هزینهها بالا رفته، فروش پایین آمده و سرمایهگذاریها متوقف شده است، بسیاری از استارتاپها برای بقا مجبور به تعدیل نیرو شدهاند. بنابر آنچه آسیه حاتمی، مدیرعامل ایرانتلنت در گفتوگو با پیوست درباره موج تعدیل نیرو در جنگ ۱۲ روزه عنوان کرد: «در نتیجه نظرسنجی که برای بررسی این موضوع در لینکدین منتشر کردیم، ۱۶ درصد از مخاطبان ما تعدیل شده یا بهنوعی شغل خود را ترک کردهاند.»
به گفته او هرچند که نمیتوان گفت این ۱۶ درصد تنها مختص به بخش خصوصی است، اما اگر در نظر بگیریم حدود ۲۰ میلیون نفر در بخش خصوصی مشغول به فعالیت هستند این ۱۶ درصد عدد بزرگی خواهد شد. طبق گفته مدیر عامل ایرانتلنت جدای از محدودیت در دسترسی، به دلیل اختلالهای ایجاد شده روی اینترنت، در بازه جنگ ۱۲ روزه فعالیت شرکتها برای جذب نیرو نزدیک به صفر و فعالیت کارجویان نیز بسیار کم شده بود.
وضعیت روانی جامعه؛ مردمی که میلی به خرید ندارند
با توقف جنگ ایران و اسرائیل، شاید انتظار میرفت که بازارها نفسی تازه کنند. اما آنچه در واقعیت دیده میشود، رکود روانی عمیق در میان مردم است. کاربران ایرانی نه تنها به دلیل تورم و افت ارزش پول ملی قدرت خرید ندارند، بلکه تمایل روانی به خرج کردن را نیز از دست دادهاند. احساس ناامنی، ناپایداری و ترس از شروع دوباره جنگ، رفتار خریدار را متأثر کرده است. بنا بر آمار انجمن تجارت الکترونیک تهران، ۷۵ درصد از کسبوکارهای اینستاگرامی ظرف یک سال گذشته کاهش جدی فروش و تعامل را گزارش دادهاند. مشکلات اساسی نظیر دشواری خرید و فروش ویپیان معتبر، کاهش اطمینان مشتریان به امنیت پرداخت و آسیبدیدن تجربه کاربری بهشدت نمایان شده است.
راه نجات؛ بازنگری در سیاست و بازسازی اعتماد
آنچه در عمل اتفاق افتاده، فراتر از یک اختلال فنی یا دوره گذراست. این بحران ریشهدار به یک چرخش بزرگ نیاز دارد؛ چرخشی در نگاه سیاستگذاران به فضای مجازی، به نقش مردم در اقتصاد دیجیتال، و به اهمیت اعتماد و ارتباط آزاد در رشد اقتصادی. بدون دسترسی پایدار و آزاد به اینترنت جهانی، توسعه اقتصادی در قرن ۲۱ ممکن نیست. حتی پلتفرمهای داخلی نیز برای زنده ماندن، به هوای آزاد نیاز دارند. شفافسازی سیاستها، سرمایهگذاری روی زیرساختها، حمایت از استارتاپهای آسیبدیده و کاهش دخالتهای امنیتی در فضای دیجیتال، نخستین گامها برای نجات اکوسیستم فناورانه ایران هستند.