
برای سودآور شدن یک شرکت ورشکسته چه باید کرد؟
چرا یک کسب و کار ورشکسته می شود؟
ورشکستگی یک کسبوکار معمولاً نتیجه ترکیبی از عوامل مالی، مدیریتی، عملیاتی و محیطی است. از مهمترین دلایل میتوان به ضعف در مدیریت مالی، نبود کنترل بر هزینهها، کاهش شدید درآمد و فروش، یا عدم توانایی در بازپرداخت بدهیها اشاره کرد. همچنین سوءمدیریت، تصمیمگیریهای نادرست، فقدان برنامهریزی استراتژیک، یا ناتوانی در انطباق با تغییرات بازار میتوانند یک کسبوکار را به سمت بحران ببرند. رقابت شدید، ورود فناوریهای جدید، تغییر در رفتار مشتریان یا شرایط اقتصادی مانند رکود، تحریم یا افزایش نرخ ارز نیز از عوامل بیرونی موثر در ورشکستگی هستند. در بسیاری از موارد، نداشتن جریان نقدی پایدار و عدم دسترسی به منابع مالی لازم، باعث میشود که حتی کسبوکارهای با پتانسیل بالا نیز دچار فروپاشی شوند. به طور کلی، ورشکستگی زمانی رخ میدهد که شرکت نتواند درآمد کافی برای پوشش هزینهها و تعهدات خود ایجاد کند و در نتیجه تداوم فعالیتش با اختلال مواجه میشود.
انواع ورشکستگی بر اساس قانون تجارت
ورشکستگی بر اساس قانون تجارت به سه گروه تقسیم میشود که عبارتند از:
- ورشکستگی عادی
شخص تاجر یا شرکت تجاری اگر نتواند بدهیهای خود را پرداخت کند، 3 ماه مهلت دارد که صورتحساب و تاریخ توقف پرداخت بدهیهای خود را به دادگاه اعلام کند که در این صورت ورشکسته عادی حساب می شود.
- ورشکستگی به تقصیر
1. مخارج شخص یا افراد تحت کفالت نشان دهد شخص تاجری فوق العاده است.
2. شخص تاجر سرمایه زیادی را از خود در معاملاتی خرج میکند که سوددهی آن مشروط به اتفاقی محض باشد.
3. شخص تاجر به دلیل عقب انداختن ورشکستگی خود، خرید و فروشی گرانتر یا ارزانتر از قیمت روز کند.
4. شخص تاجر بعد از تاریخ توقف از پرداخت بدهیهایی که عهده دار آن است یک نفر از طلبکارانش را نسبت به سایر طلبکارها ترجیح داده و بدهی خود را نسبت به ایشان پرداخت کند.
- ورشکستگی به تقلب
چنانچه تاجر ورشکسته دفاتر تجاری خود را عمدی و با سوء نیت مفقود نموده باشد یا بخشی از دارایی و اموال خود را اختفا کرده باشد یا به روش مواضعه و معامله های صوری از بین ببرد و اسناد یا لیست دارایی و بدهی خود را به صورت تقلب به مقداری که در واقعیت مدیون نمی باشد خود را مدیون اعلام نماید، ورشکسته به تقلب محسوب می شود.
آثار ورشکستگی یک شرکت تجاری چیست؟
ورشکستگی یک شرکت تجاری پیامدهای گستردهای دارد که هم بر خود شرکت و سهامداران آن، و هم بر ذینفعان دیگر مانند کارکنان، طلبکاران، بازار و اقتصاد تأثیر میگذارد. آثار مهم ورشکستگی عبارتاند از:
1. تعلیق فعالیتهای شرکت
با آغاز روند ورشکستگی، فعالیتهای تجاری شرکت ممکن است بهطور کامل یا جزئی متوقف شود. تولید، فروش و خدمات کاهش یافته یا کاملاً تعطیل میشوند، و شرکت از انجام معاملات جدید منع میشود.
2. خسارت به طلبکاران و بستانکاران
طلبکاران (اعم از بانکها، فروشندگان، تأمینکنندگان و...) معمولاً نمیتوانند بهطور کامل مطالبات خود را وصول کنند. این امر میتواند به مشکلات زنجیرهای در سایر شرکتها نیز منجر شود.
3. بیکاری کارکنان
ورشکستگی منجر به کاهش نیروی کار یا اخراج دستهجمعی کارکنان میشود که به بیکاری، کاهش درآمد خانوارها و آسیبهای اجتماعی منجر خواهد شد.
4. کاهش ارزش داراییها
در فرآیند تصفیه یا فروش داراییها، معمولاً داراییها با قیمتی پایینتر از ارزش واقعیشان به فروش میرسند که منجر به زیانهای مضاعف میشود.
5. از دست رفتن اعتبار و اعتماد
ورشکستگی باعث از دست رفتن اعتبار شرکت در بازار، در میان مشتریان، شرکای تجاری و نهادهای مالی میشود که حتی در صورت احیا، بازسازی این اعتماد بسیار دشوار است.
6. مداخله قانونی و قضایی
پس از اعلام ورشکستگی، دادگاه وارد عمل میشود و روندهای قانونی مانند تعیین مدیر تصفیه، بررسی داراییها و پرداخت بدهیها آغاز میشود که میتواند فرآیندی زمانبر و پیچیده باشد.
7. اثر منفی بر بازار و اقتصاد محلی
در صورتی که شرکت ورشکسته یکی از بازیگران بزرگ یا تأثیرگذار در یک صنعت یا منطقه باشد، ورشکستگی آن میتواند بر زنجیره تأمین، اشتغال منطقهای و فعالیتهای اقتصادی محلی اثر منفی بگذارد.
چگونه از ورشکستگی بازگردیم؟
بازگشت از ورشکستگی ممکن است دشوار باشد، اما با برنامهریزی دقیق، اصلاحات اصولی و رویکردی واقعگرایانه، امکانپذیر است. فرآیند بازگشت از ورشکستگی شامل مجموعهای از اقدامات حقوقی، مالی، عملیاتی و مدیریتی است که باید مرحله به مرحله اجرا شوند. در ادامه، راهکارهای کلیدی برای خروج از ورشکستگی آورده شده است:
1. تحلیل دقیق وضعیت فعلی
در ابتدا باید تمام جنبههای مالی، عملیاتی و مدیریتی شرکت بررسی و نقاط ضعف و قوت شناسایی شوند. این شامل بررسی بدهیها، داراییها، جریان نقدی، سود و زیان، ظرفیت تولید و ساختار نیروی انسانی است.
2. مذاکره با طلبکاران
باید با طلبکاران برای بازسازی بدهیها مذاکره شود. این مذاکرات میتواند شامل کاهش مبلغ بدهی، بازپرداخت اقساطی، یا تبدیل بدهی به سهام باشد. ایجاد یک توافق قابلقبول برای طرفین میتواند جلوی فروپاشی کامل را بگیرد.
3. تدوین برنامه بازسازی کسبوکار
برنامهای جامع و قابل اجرا شامل تغییر در مدل کسبوکار، تمرکز بر محصولات یا خدمات سودآور، اصلاح ساختار سازمانی، و کاهش هزینهها باید طراحی شود. این برنامه باید کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشد.
4. افزایش سرمایه و جذب منابع مالی جدید
در صورت امکان، از طریق جذب سرمایهگذار جدید، مشارکت استراتژیک یا فروش داراییهای مازاد، منابع مالی مورد نیاز تأمین شود تا شرکت به فعالیت ادامه دهد.
5. بازسازی برند و اعتماد مشتریان
با تقویت بازاریابی، ارتقای کیفیت خدمات و شفافیت در ارتباط با ذینفعان، اعتماد از دسترفته بازسازی شود. مشتریان باید احساس کنند که شرکت در مسیر جدیدی حرکت میکند.
6. اصلاح مدیریت و تیم اجرایی
در صورت نیاز، مدیران ناتوان یا ناکارآمد با افراد متخصص در مدیریت بحران و توسعه جایگزین شوند. ساختارهای مدیریتی باید شفاف، پاسخگو و نتیجهمحور باشند.
7. استفاده از حمایتهای قانونی یا دولتی
در برخی کشورها، قوانین ورشکستگی به شرکتها اجازه میدهد تا تحت نظارت دادگاه در مسیر بازسازی قرار گیرند و موقتاً از فشار طلبکاران در امان باشند. در ایران نیز چنین سازوکارهایی در قوانین تجارت و افلاس پیشبینی شده است.