
همایون شجریان نخوانده همه جا بهم ریخت!
همایون شجریان شامگاه جمعه ۱۴ شهریورماه ساعت ۲۲ بهصورت رایگان در میدان آزادی به اجرا خواهد پرداخت. همین خبر کوتاه و ساده که شاید فقط باید ذهن مردمان را درگیر این کند که آیا میل دارند و وقت دارند که در چنین رخدادی شرکت کنند یا نه، در دو روز گذشته در میان ایرانیان و رسانههای جمعی موجی از اظهارنظرها را برانگیخته است.
به گزارش روز نو عدهای شادمان، برخی بیاعتنا، دستهای شکاک و گروهی نیز عصبانی بهنظر میرسند. این درحالی است که برگزاری کنسرت در فضاهای باز برای عموم مردم در جهان امروز امری بسیار معمولی است. اردیبهشتماه امسال بود که لیدی گاگا با کنسرت رایگان در ساحل کوپاکابانای ریوی برزیل، رکورد حضور ۲/۵ میلیون نفر را شکست و یکی از بزرگترین اجراهای تاریخ موسیقی را رقم زد.
یکسال پیش از آن نیز در همین شهر، ۱/۶ میلیون نفر از اهالی، چه در محوطه ساحلی چه در آپارتمانها، هتلها، قایقهای موتوری، کشتیهای بادبانی و همینطور روی شنها در ساحل به تماشای هنرنمایی مدونا نشستند که در چشماندازی محصور در اقیانوس، کوهها و مجسمه مسیح در تپه مشرف بر شهر و از طریق ۱۸ دکل بلندگو، صدایش به گوش طرفدارانش میرسید. به اقتصاد محلی نیز قریب ۵۷ میلیوندلار تزریق شد. همه این حضورهای میلیونی البته هنوز به گردِ پای رکورد چهار میلیونی که راد استیوارت در همین شهر در ۱۹۹۴ ثبت کرد و طبق رکوردهای گینس، «بزرگترین کنسرت راک رایگان در تاریخ» است، نمیرسد.
کنسرت خیابانی؟ فعلاً نه
در ایران، اما محاسبات بهکلی متفاوت است. اینجا گاهی حتی فیلمهایی دستبهدست میشود از برخورد با نوازندگان خیابانی. جز این تاکنون کسی در پی شکستن رکوردی نیز نبوده. کارناوالهای خیابانی هم فقط در سالهای اخیر و به مناسبتهای مذهبی، توجیه پذیر شدهاند. البته آنطور که محسن رجبپور، تهیهکننده موسیقی، میگوید در دورهای بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲، تقریباً هرشب در تابستان، کنسرت فضای باز در تهران برگزار میشد و ایران اول این راه نیست. بااینهمه نمیشود نادیده گرفت این نکته را که برگزاری کنسرتی در چنین سطح گستردهای، بیسابقه بوده است. بسیاری البته سالهاست که آرزوی برگزاری چنین کنسرتهایی را داشتهاند.
برخیشان حتی این آرزوی ناکام را با خود به زیر خروارها خاک بردهاند؛ یکی از مشهورترینشان حبیب که پس از بازگشت به ایران سخنی از او نقل میشد مبنی بر اینکه میتواند ۱۰ شب استادیوم ۱۰۰ هزار نفری آزادی را از طرفدارانش پُر کند. حبیب به آرزویش نرسید و حتی مجوز تهیه آلبوم نیز به او داده نشد. بعدتر نیز در دوره کرونا خوانندگانی، چون عبدالحسین مختاباد، اجرا در فضای باز را راهی برای نجات اقتصاد موسیقی دانستند. آن پیشنهادها نیز راه به جایی نبردند تا اینکه در سالهای اخیر بیشازهمه، این همایون شجریان بود که طرح اجرای کنسرت در فضای آزاد را مطرح کرد و از آمادگی خود برای اجرای رایگان خبر داد.
هفتخوان کنسرت
اینک نمیدانیم به چه دلایلی با پیشنهاد کنسرت خیابانی همایون موافقت شده است. آنگونه که سحر فروزان، مدیر برنامههای همایون و عضو هیئت امنای انجمن موسیقی ایران توضیح داده است، این درخواست به ۵ یا ۶ سال پیش مربوط بوده و حتی پیشتر نیز در دورهای مجوز آن برای اجرا در میدان آزادی و تخت جمشید صادر شده، اما نخست اجراهای خارج از کشور، سپس اتفاقات اجتماعی ایران مانع از انجام این کار شده است.
اینک، اما وزارت ارشاد بار دیگر با برگزاری این کنسرت موافقت کرده؛ کنسرتی که برخی از رقم ۲۰ میلیاردی هزینه آن سخن گفتهاند، اما شجریان ضمن اعلام اینکه خودش هیچ دستمزدی از این اجرا دریافت نخواهد کرد، بدین نکته اشاره کرده که اسپانسر برنامه پذیرفته است علاوه بر طراحی نور و صدا و تصویر، دستمزد نوازندگان ارکستر «سیاوش» را نیز بپردازد.
موافقت وزارت ارشاد، البته خوان اول از هفتخوان برگزاری این کنسرت بوده است. بعدتر وزارت کشور نیز نظر مثبتش را اعلام کرده است و حال رسیدهایم به گروههای سیاسی مختلف و مردمانی که هر یک از ظن خود یار این ماجرا میشوند و با تحلیلهایی ترکیبشده از علایق هنری، سوگیریهای سیاسی، آیندهنگریهای ژئوپلیتیک و دهها متغیر عجیب دیگر موافقت یا مخالفت خود را با این کنسرت ابراز میکنند. همین میزان پیچیدگی نیز در تحلیل چرایی موافقت وزارت ارشاد با چنین رویدادی دیده میشود.
مخالفان؛ از اپوزیسیون تا جبهه پایداری
از نظر اپوزیسیون جمهوری اسلامی، اگر این کنسرت عقبنشینی حکومت از معیارهای پیشیناش نباشد، اسم رمز یک عملیات سفیدشویی و فریب افکار عمومی است که میخواهد ذهن مردم را از خطاهای بزرگتر، امکان فعالشدن مکانیسم ماشه، دلار ۱۰۰ هزارتومانی و سایه جنگی که بهزعم آنها هر آن ممکن است حتی به سقوط نظام منجر شود، منحرف سازد و به غربیها نیز نمایشی از پشتیبانی مردم از حکومت و شرایط عادی زیست در ایران را بفروشد.
از نظر این گروه، همایون شجریان اصلاً هنرمند نیست و کار این ارکستر چیزی است شبیه نوازندگی ارکستر کشتی تایتانیک در هنگامه برخورد کشتی با صخرههای یخ. موضع اصولگرایان تندرو و شباهت برخی از استدلالها و نتایج سخنانشان با اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز در این میان خواندنی است. برای نمونه قاسم روانبخش، نماینده مردم قم و از اعضای جبهه پایداری هم این مجوز را اقدامی انحرافی برای کلاهگذاشتن سر مردم دانسته است و گفته، در شرایطی که همه دغدغه مردم قطعی برق است، دولت این مشکل را رها کرده و رو به کارهای نمایشی آورده است: «دولت درگیر کارهای حاشیهای مثل برگزاری کنسرتی در خیابان آزادی است تا مردم خوش باشند؛ این خوب است، اما مثل این است که بیماری را نمیتوانند درمان کنند و بعد بالای سرش موسیقی پخش میکنند تا دردش را فراموش کند و زمان به سرعت بگذرد. آیا راهحل مشکل مردم چنین چیزهایی است؟ چرا میخواهید سر مردم کلاه بگذارید؟ بهجای این کارها از حقوق مردم دفاع کنید.»
همهچیز را ایدئولوژیک نکنید
چنین دیدگاههای منفی و بدبینانهای البته مورد اعتراض برخی دیگر از مردم، حتی معترضان به جمهوری اسلامی نیز قرار گرفته است. گروه اخیر میگویند، نباید به همه مسائل از دریچه ایدئولوژی مبارزه با حکومت یا نقد دولت مستقر نگریست؛ زیرا هر اتفاقی که اندکی بتواند حال هموطنانمان را بهتر کند و شور و شوق زندگی را پدید آورد، مفید است و قابلدفاع. از نظر این گروه، آنچه باید امیدوار بود در ادامه این برنامه محقق شود، اجرای کنسرتهای خیابانی در سایر شهرهای ایران و برای جمعی کثیرتر است تا طعم شیرین تجربه همخوانی در فضای آزاد را ایرانیان نیز بچشند.
رضای خلق خدا را خوش است
در سوی مقابل، اما اصلاحطلبان واکنشهای مثبتی به این مجوز دارند. جدا از تحسین پذیرش حق قانونی اجرای چنین کنسرتهایی برخی از آنها، این اجرا را خدمت به مردمی دانستهاند که توان اقتصادی خرید بلیت کنسرت را ندارند. برای نمونه آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران، در توئیتی نوشته است: «در شرایطی که بسیاری از مردم توان خرید بلیتهای گران کنسرتها را ندارند، همایون شجریان میخواهد کنسرتی رایگان برگزار کند؛ پیشنهادی که سالها پیش هم مطرح کرده بود. دلیل این حملات غیرمنصفانه علیه او چیست؟» او توئیتاش را نیز با این شعر به پایان رسانده است: «نه دل به دولت و تاج و نگین خوش است مرا/ رضای خلق خدا، همنشین خوش است مرا».
خوانندگان زن را فراموش نکنید
دایره تحلیلها البته فراتر از اینهاست. برخی نیز گفتهاند درحالیکه در ماههای اخیر با برخی خوانندگان زن در شبکههای مجازی برخورد شده است، بهتر است نامدارانی، چون همایون شجریان، همت خود را صرف دفاع از همصنفان خویش کنند. این البته ایرادی است که در نشست درباره این کنسرت نیز ابراز شد و شجریان در پاسخ بدان به دیدار اخیرش با حجتالاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، اشاره کرد و گفت: «باید درباره موسیقی و خوانندگان زن به بررسی و گفتوگو بپردازیم. همچنین باید توجه داشت که اجرای زنان، فقط خواسته خوانندگان زن نیست، بلکه دغدغه مردمی است که مخاطب موسیقی هستند»؛ سخنی در ادامه همان حرفی که اسفندماه سال پیش نیز همایون شجریان بر آن تاکید کرده و گفته بود: «خوانندگی زنان بالاخره باید درست شود، زیرا نمیشود آن را نادیده گرفت.»