
سیاست اقلیت پرصدا ؛تحریف و تضعیف دولت پزشکیان
پزشکیان: اصلاح را از خود آغاز کنیم
مسعود پزشکیان، در سخنانی که از سوی برخی منتقدان به عنوان اعتراف به ضعف تعبیر شد، بر لزوم اصلاح از درون تاکید کرده است: «کار با امر و نهی صرف به پیش نمیرود؛ هرکس به جای اینکه از دیگران بخواهد که خود را اصلاح کنند، اصلاح را از خود آغاز کند. به جای آنکه دنبال مقصر باشیم، به دنبال شناسایی علت مشکلات و رفع آنها باشیم.» او همچنین بر ضرورت برقراری ارتباط حداکثری بینبخشی به شکل علمی و تعامل موثر و مثبت با مردم برای بهرهگیری از مشارکت آنها تاکید کرده است. پزشکیان صریحا به نارسایی سیستم در کشور اشاره کرده و گفته است: «وقتی در کشور ما پول گم میشود، یعنی سیستم ما نارساست.» نارسا بودن یک سیستم شاید نشانه ضعف باشد اما نگاه رئیسجمهور اصلاح این ضعف است.
نشانه ضعف یا آب در آسیاب دشمن ریختن؟
همین سخنان و رویکردهای رئیسجمهور، از سوی طیفی از منتقدان، به عنوان نشانههایی از ضعف یا حتی آب در آسیاب دشمن ریختن تفسیر شده است. برخی از فعالان سیاسی نیز به دنبال ریشهیابی این مشکلات و ضعفها هستند و خواستار شفافیت در این خصوص شدهاند. احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، با اشاره به سخنان پزشکیان درباره میراث دولت پیشین، گفته است که مجلس باید وزرای کابینه را احضار کند تا مردم از آنچه در عمل رخ داده باخبر شوند. مصطفی هاشمیطبا، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، نیز از ۱۸۰ درجه خلاف دولت عمل کردن برخی مدیران گلایه کرده و از رئیسجمهور خواسته است تا فکری برای نیروهایی کند که در بدنه دولت حضور دارند اما در مسیر او و تفکراتش نیستند.
در مقابل برخی با رویکردی دیگر این ضعفها را به فتنهگرانی نسبت دادهاند. روزنامه کیهان، با لحنی تندتر، از پزشکیان خواسته است که به کنسرت سیاسی شبکه نفوذ پایان دهد و توصیههای رهبری مبنی بر عدم بهکارگیری افراد زاویهدار با انقلاب اسلامی و فتنهگران را به کار بندد.
روزنامه خراسان نیز با انتقاد از پزشکیان و عراقچی، اظهارات آنها در مصاحبههای بینالمللی را القاکننده ایران ضعیف دانسته و معتقد است که این رویکرد، تصویر ایران را در نگاه خارجیها تضعیف کرده است. حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در واکنش به سخنان پزشکیان درباره مذاکره، آن را نوعی تسلیم در برابر آمریکا تلقی کرده و فؤاد ایزدی، چهره نزدیک به جلیلی، مدعی شده است که سخنان رئیسجمهور درباره مذاکره، احتمال حمله نظامی بعدی به ایران را افزایش داده است.
تاکتیکی تکراری در برابر دولتهای ناهمسو
یکی از پررنگترین تاکتیکهای منتقدان تندرو، بهویژه جبهه پایداری، بنیصدرسازی از رئیسجمهور است. این رویکرد که از دهه ۸۰ و در دوران احمدینژاد آغاز شد و در تمام هشت سال دولت روحانی با شدت بیشتری ادامه یافت، اکنون با روی کار آمدن پزشکیان دوباره کوک شده است. حمید رسایی، نماینده تهران، با مقایسه جنجالی رئیسجمهور با بنیصدر، موجی از واکنشها را برانگیخته و حتی طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهوری را مطرح کرده است. او در یادداشتی تند، پزشکیان را فاقد کفایت سیاسی برای پست ریاستجمهوری دانسته و نتیجه رفتار جاهل را همسنگ خائن قلمداد کرده است. میثم نیلی، برادر داماد رئیسی، نیز مواضع پزشکیان را نشانه عدم کفایت سیاسی خوانده است. همچنین علیاصغر نخعیراد، نماینده مشهد، پزشکیان را فاقد مؤلفههای ترسیمشده برای رئیسجمهور در قانون اساسی دانسته و از فقدان تفکر راهبردی، مدیریت و تدبیر در او سخن گفته است.
این طیف سیاسی، بهویژه در شبکههای اجتماعی مانند ویراستی، با استفاده از هشتگ بنیصدر و عدم کفایت سیاسی، میکوشند نوعی بسیج عمومی در میان هواداران خود ایجاد کنند. هدف از این تاکتیک، علاوه بر القای تصویری ناکارآمد از دولت رقیب، زیر سوال بردن مشروعیت آن از اساس است. این زمانسنجی نیز قابل تامل است؛ معمولاً زمانی به فکر براندازی دولت غیرهمسو میافتند که آن دولت با بحرانها دستوپنجه نرم میکند. مجتبی زارعی، نماینده مجلس، حتی این طرح را «دستپخت موساد، امآی۶ و سیا» دانسته است.
پزشکیان خود بر لزوم اصلاح از درون تاکید کرده و صریحا به «نارسایی سیستم» در کشور اشاره میکند. این سخنان، در کنار هزینهسازی اطرافیان و سکوت تیم اطلاعرسانی، چالشهای درونی و بیرونی دولت را تشدید کرده، اما از سوی برخی به عنوان گامی صادقانه برای تحول و گشودن پنجرهای رو به آیندهای متکثر تلقی میشود
هزینهسازی اطرافیان؛ چالش درونی دولت
علاوه بر حملات بیرونی، دولت پزشکیان با چالشی جدی در درون خود نیز مواجه است: هزینهسازی اطرافیان رئیسجمهور. این هزینهسازی که ناشی از تصمیمات نادرست، سوءمدیریت یا منافع شخصی نزدیکان است، شامل خانواده، وزرا، معاونان، مشاوران و تیم اطلاعرسانی میشود. یوسف پزشکیان، پسر رئیسجمهور، با اظهارنظرهای سیاسی خود، حاشیههایی برای دولت ایجاد کرده است. سخنان سخنگوی دولت درباره اینترنت خبرنگاران (که برداشت موافقت با اینترنت طبقاتی را ایجاد کرد)، اظهارات وزیر دفاع درباره FATF (مغایر با رویکرد رئیسجمهور)، و سخنان رئیس بانک مرکزی درباره سکه عیدی، همگی به افزایش حواشی و انتقادات علیه دولت منجر شدهاند. در حقیقت تنها مسئله اصلی سخنان رئیسجمهور نیست بلکه اظهارنظر اطرافیان وی، سکوت تیم اطلاعرسانی در بزنگاههای حساس، مانند شایعات استعفای رئیسجمهور یا ماجرای سفر حاشیهساز معاون پارلمانی به قطب جنوب، نیز به عاملی برای افزایش هزینهها تبدیل و به پای رئیسجمهور نوشته شده است.
صدای حمایت؛ نشانه قدرت و صداقت
در مقابل این انتقادات، طیفی از رسانهها و چهرههای سیاسی، اظهارات پزشکیان را نشانه قدرت دانسته و خواستار مقابله با تندروها شدهاند. روزنامه هممیهن، با اشاره به سنگاندازیها در برابر سیاستهای هماهنگشده با رهبری، از دولت خواسته است که چنین تعارضاتی را از پیش پای خود بردارد. عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، سخنان پزشکیان را نه نشانه ضعف، بلکه نشانه قدرت و اراده برای حرکت دانسته و آن را به سخنان چرچیل در آغاز جنگ جهانی دوم تشبیه کرده است. روزنامه ایران نیز با دفاع از راستگویی پزشکیان، این رویکرد را موجب بازگشت مرجعیت رسانهای به داخل کشور دانسته است.
دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان، نه تنها با میراث سنگین دولتهای پیشین و بحرانهای خارجی دست و پنجه نرم میکند، بلکه در جبههای داخلی نیز درگیر نبردی تمامعیار با منتقدان و تندروهاست که سخنان و رویکردهای رئیسجمهور را نشانه ضعف و عدم کفایت قلمداد کرده و با تاکتیکهای آشنایی چون بنیصدرسازی، میکوشند او را به گوشه رینگ ببرند
در میان برخی فعالان سیاسی از دو جناح با نگاهی واقعبینانه حمایت از دولت را ضرورت دیده و معتقدند اینگونه انتقادات راه به جایی نخواهد برد. محسن رفیقدوست، فرمانده بازنشسته سپاه، با تاکید بر حمایت رهبری از دولت، تکلیف همگان را حمایت از دولت دانست. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، مخالفان دولت را در حال عقدهگشایی و متوسل به دروغ و تهمت دانسته است. نبوی، فعال سیاسی اصلاحطلب، حل مشکلات اقتصادی را نقطه کانونی مطالبات دانسته و توهینهای اخیر تندروها را نشانه زوال رادیکالیسم میداند. هادی خانیکی، فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز تحقق وعدههای پزشکیان را نیازمند حمایت و همکاری همه ارکان نظام، نهادهای مدنی و نخبگان دانسته است.
کورسوی امید در جامعهای متکثر
انتخاب پزشکیان در شرایطی که جامعه ایران با بحرانهای عمیق و فرسایش سرمایه اجتماعی مواجه بود، فراتر از یک جابهجایی سیاسی، به منزله پذیرش نسبی تغییر و کورسوی امیدی تازه تلقی شد. اگر او انتخاب نمیشد، بیاعتمادی به صندوق رأی افزایش یافته و فرسایش سرمایه اجتماعی شتاب میگرفت. او با منش اعتمادساز خود، پیامی مبنی بر امکان گشودن راههای تازه را منتقل کرد. پزشکیان با تعریف دولت خود به عنوان دولت وفاق ملی و تاکید بر پرهیز از دعوا، تلاش کرد زبان همدلی را احیا کند. در مواجهه با سناریوی «جنگ ۱۲ روزه» و تهدیدهای خارجی نیز، جامعه با افزایش همبستگی مدنی روبهرو شد و پزشکیان متعهد به اصلاح رویکردها برای پایدار کردن این همبستگی است.
رفتار صادقانه و گفتار صریح پزشکیان، یک تغییر مهم در فضای سیاسی ایران محسوب میشود و پنجرهای برای تحول و گفتوگو گشوده است. آمدن پزشکیان به معنای حل همه مشکلات نیست، اما به معنای باز شدن پنجرهای برای کاهش تهدیدها و درک بهتر ضرورتهای تحول در جامعهای متکثر است.
آینده درگرو مدیریت هوشمندانه و وفاق ملی
با این حال به نظر میرسد دشمنیها و مخالفتها با دولت چهاردهم و رئیس آن، ادامه خواهد داشت. کسانی که نمیتوانند مخالفت خود را با تصمیم حاکمیت به صورت مستقیم نشان دهند، تیر حملات خود را به سمت دولت شلیک میکنند. تغییرات در برخی ارکان حاکمیت و مذاکرات هستهای نیز به خشم آنها دامن زده است.
در نهایت، دولت پزشکیان با چالشهای بزرگی چون ادامه بحران اقتصادی، شکنندگی سرمایه اجتماعی، تهدیدهای نظامی و ضعف نظام ارتباطی روبهرو است. تحقق وعدهها تنها با تکیه بر دولت ممکن نیست و نیازمند حمایت و همکاری همه ارکان نظام، نهادهای مدنی و نخبگان است. اگر این همیاری و گفتوگو شکل نگیرد، وعدهها در حد شعار باقی میمانند. آینده ایران به توانایی تبدیل این پنجره کوچک به یک افق گشودهتر بستگی دارد و این امر نیازمند مدیریت هوشمندانه، حفظ هماهنگی درون نظام و حمایت بیدریغ از دولت اوست تا کشور از بحرانهای سیاسی و اجتماعی بیشتر مصون بماند.