به روز شده در: ۲۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۰
کد خبر: ۷۱۳۸۲۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۰ - ۲۷ شهريور ۱۴۰۴

رزمایش ایران در خارج از مرزها!

روزنو :خبرگزاری دولتی تاس به نقل از کاخ کرملین گزارش داده است، رزمایش «زاپاد-۲۰۲۵» با مشارکت ایران، هند، بلاروس، بنگلادش و نیرو‌هایی از بورکینافاسو، کنگو و مالی برگزار شد.

رزمایش ایران در خارج از مرزها!

 خبرگزاری دولتی تاس و به نقل از کاخ کرملین گزارش داده است، رزمایش «زاپاد-۲۰۲۵» با مشارکت ایران، هند، بلاروس، بنگلادش و نیرو‌هایی از بورکینافاسو، کنگو و مالی برگزار شد. مرحله عملی رزمایش یادشده از ۱۲ تا ۱۶ سپتامبر در میدان‌های آموزشی در روسیه و بلاروس برگزار شد. این رزمایش با حضور ۲۵ هیئت خارجی، ۳۳۳ هواپیما، ۲۵۰ کشتی و صد هزار نیروی نظامی در ۴۱ میدان آموزشی روسیه و بلاروس انجام گرفت. هدف اصلی، دفاع از دولت اتحادیه روسیه و بلاروس در برابر هرگونه تهاجم عنوان شده است. همه تجهیزات به‌کاررفته مدرن بوده و براساس تجربیات «عملیات نظامی ویژه» طراحی شده‌اند.

به گزارش روز نو رزمایش «زاپاد-۲۰۲۵» روسیه و بلاروس در شرایطی برگزار می‌شود که از یک سو کمتر از ۱۰ روز به مهلت احتمالی بازگشت تحریم‌ها علیه ایران باقی مانده و در سوی دیگر هم جنگ اوکراین در حال کشیده‌شدن به جبهه‌های دیگر از لهستان تا فنلاند است. در چنین شراطی، حضور ایران در این رزمایش، از دید بسیاری از ناظران، در نقطه تلاقی حساس میان پرونده هسته‌ای، معادلات ژئوپلیتیکی و فشار‌های دیپلماتیک غرب قرار دارد. اتحادیه اروپا و برخی دولت‌های غربی، تهران را به دلیل روابط گسترده با مسکو و اتهام حمایت از روسیه در جنگ اوکراین، زیر ذره‌بین قرار داده‌اند؛ هرچند این اتهامات از سوی ایران بار‌ها رد شده است.

با این حال، واقعیت این است که روسیه در سال‌های اخیر بار‌ها از کارت ایران در معادلات خود با غرب بهره‌برداری کرده و همواره منافع خود را در اولویت قرار داده است. از جنگ اوکراین گرفته تا پرونده هسته‌ای، مسکو بیشتر به دنبال تثبیت جایگاه ژئوپلیتیکی خویش بوده و در بزنگاه‌های حساس، منافع ایران را با ملاحظات خود گره زده است. همین امر باعث شده که برخی تحلیلگران در تهران، حضور در رزمایش‌های مشترک را نه از منظر پیروی از سیاست‌های مسکو، بلکه در قالب تقویت موازنه تهدید و ایجاد بازدارندگی منطقه‌ای تحلیل کنند. در‌عین‌حال پیوستن هند و برخی کشور‌های آسیایی و آفریقایی به این رزمایش، حساسیت‌های جدیدی را در غرب برانگیخته است؛ به‌ویژه در بحبوحه مذاکرات تجاری اروپا با دهلی‌نو. این حضور چندلایه، پیام‌های سیاسی متعددی دارد و می‌تواند موازنه‌های جدیدی را در فضای دیپلماتیک و امنیتی رقم بزند؛ موازنه‌هایی که ابعاد آن در هفته‌های آینده روشن‌تر خواهد شد.

رزمایش «زاپاد» در میانه بن‌بست هسته‌ای؛ سیگنال‌های متناقض به غرب

حضور ایران در رزمایش مشترک «زاپاد-۲۰۲۵» در شرایطی صورت گرفت که تنها چند روز تا موعد احتمالی بازگشت تحریم‌ها علیه ایران باقی مانده است. تهران، پس از ماه‌ها مذاکره پرچالش و تجربه تجاوز اسرائیل و ایالات متحده، هنوز در بن‌بست دیپلماتیک قرار دارد و اروپا و آمریکا، در پرونده هسته‌ای نه‌تنها بر شفافیت برنامه هسته‌ای ایران تأکید می‌کنند، بلکه موضوعات غیرهسته‌ای ازجمله توان موشکی، سیاست‌های منطقه‌ای و حتی روابط تهران-مسکو را به آن پیوند زده‌اند. در این میان، غربی‌ها ایران را متهم به حمایت از روسیه در جنگ اوکراین می‌کنند؛ اتهامی که تهران بار‌ها رد کرده، اما اتحادیه اروپا آن را به‌عنوان ابزاری برای فشار سیاسی و دیپلماتیک به کار می‌گیرد. حضور ایران در رزمایش «زاپاد» با مشارکت روسیه و بلاروس، از نگاه تحلیلگران غربی، به‌نوعی می‌تواند تأیید ضمنی پیوند تهران با محور مسکو تلقی شود. با این حال، تهران تأکید دارد که رزمایش‌ها، صرفا در چارچوب همکاری‌های دفاعی متعارف بوده و هدف آن تقویت توان بازدارندگی است، نه ورود به محوربندی‌های نظامی. درواقع در تهران این باور وجود دارد که غربی‌ها، با پیوند‌دادن موضوعات غیرهسته‌ای به مذاکرات هسته‌ای، عملا برجام را از مسیر اولیه خود منحرف کرده و با طرح شروط جدید، به دنبال فشار حداکثری هستند. در چنین فضایی، مشارکت در رزمایش‌های چندملیتی، از نگاه مقامات ایرانی، می‌تواند پیام روشنی درباره توازن‌سازی تهدید‌ها و جلوگیری از انزوای ژئوپلیتیکی ایران باشد؛ پیامی که نه لزوما به معنای هم‌پیمانی کامل با مسکو، بلکه تلاشی برای تقویت قدرت بازدارندگی در برابر سناریو‌های احتمالی آینده تلقی می‌شود.

از ناکامی دیپلماسی ترامپ تا هراس غرب از گسترش جنگ اوکراین

یکی از ابعاد درخور توجه رزمایش زاپاد-۲۰۲۵، هم‌زمانی آن با نگرانی‌های غرب از گسترش جنگ اوکراین به جبهه‌های جدید است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با وجود نشست آلاسکا با پوتین و نشست واشنگتن با رهبران اروپایی، نتوانست نقطه پایانی بر بحران اوکراین بگذارد. اکنون، با گذشت بیش از دو سال از جنگ، بیم آن می‌رود که دامنه درگیری‌ها به مرز‌های لهستان، فنلاند یا حتی کشور‌های بالتیک کشیده شود. در چنین شرایطی، رزمایش روسیه و بلاروس با حضور ایران و هند، از نگاه تحلیلگران غربی، یک پیام امنیتی آشکار دارد؛ اینکه مسکو در حال تمرین سناریو‌هایی است که احتمال گسترش جغرافیای بحران را جدی‌تر می‌کند. اتحادیه اروپا، از این زاویه، رزمایش را نه صرفا یک اقدام دفاعی، بلکه تمرینی برای نمایش قدرت در برابر ناتو می‌داند. با این حال، از منظر تهران، شرکت در این رزمایش‌ها الزاما به معنای تأیید اهداف مسکو نیست. ایران در سال‌های اخیر بار‌ها تجربه کرده که روسیه در بزنگاه‌های حساس، از کارت تهران برای امتیازگیری در برابر غرب استفاده کرده است؛ از پرونده سوریه تا برجام و حتی بحران انرژی اروپا، مسکو تلاش کرده است منافع خود را در اولویت قرار دهد.

به‌ویژه مباحث مطرح‌شده درباره نوع حمایت لفظی محدود روسیه به تجاوز اسرائیل به ایران، معادلات را تغییر داده است. همین مسئله سبب شده که برخی محافل تحلیلی در تهران، رزمایش مشترک را در چارچوب «موازنه تهدید» تحلیل کنند؛ به این معنا که تهران می‌خواهد با حضور فعال در معادلات منطقه‌ای و جهانی، ضمن جلوگیری از انزوای راهبردی، اهرم‌های فشار خود را در مذاکرات آینده حفظ کند، اما نمی‌خواهد صرفا در ریل مسکو باقی بماند. به بیان دیگر، اگر غرب می‌کوشد با پیوند‌زدن مسائل موشکی و منطقه‌ای به پرونده هسته‌ای، موازنه قوا را به زیان تهران تغییر دهد، ایران نیز با حضور در چنین رزمایش‌هایی می‌کوشد نشان دهد که از ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی و نظامی برای حفظ موازنه استفاده خواهد کرد.

موازنه وحشت و دیپلماسی بازدارنده؛ راهبرد تهران در بن‌بست فعلی

در فضای کنونی، تهران در موقعیتی قرار دارد که از یک سو مذاکرات هسته‌ای به بن‌بست رسیده و از سوی دیگر، فشار‌های غرب به بهانه جنگ اوکراین افزایش یافته است. در چنین وضعیتی، حضور در رزمایش‌هایی مانند زاپاد-۲۰۲۵، بخشی از راهبرد موازنه‌سازی ایران است؛ راهبردی که نه به دنبال تشدید بحران، بلکه با هدف جلوگیری از انزوای دیپلماتیک و تقویت بازدارندگی طراحی شده است. مفهوم «موازنه وحشت» که در ادبیات روابط بین‌الملل به توان بازدارندگی متقابل میان قدرت‌ها اشاره دارد، در اینجا می‌تواند کلیدواژه تحلیل سیاست تهران باشد. حضور در رزمایش چندملیتی، پیامی روشن برای بازیگران مختلف دارد که ایران، حتی در شرایط تحریم و فشار حداکثری، به دنبال تثبیت موقعیت راهبردی خود است و نمی‌خواهد در معادلات منطقه‌ای و جهانی به حاشیه رانده شود.

از سوی دیگر، تهران به‌خوبی می‌داند که اتکای صرف به مسکو نمی‌تواند راه‌حل بلندمدتی باشد. تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داده است که روسیه، در بزنگاه‌های حساس، منافع خود را بر منافع شرکای منطقه‌ای ترجیح داده و گاه حتی از پرونده ایران برای معامله با غرب استفاده کرده است. به همین دلیل برخی تحلیلگران در تهران معتقدند مشارکت در رزمایش‌های چندملیتی می‌تواند به معنای تنوع‌بخشی به ائتلاف‌ها و افزایش قدرت چانه‌زنی ایران در برابر هر دو بلوک شرق و غرب باشد. به بیان دیگر، تهران با این حضور نظامی، درصدد است که ضمن حفظ موازنه تهدید در برابر غرب، پیام روشنی نیز به مسکو بفرستد: ایران، بازیگری مستقل است و اجازه نخواهد داد که به ابزار یک‌جانبه در معادلات قدرت تبدیل شود. این راهبرد، اگر با دیپلماسی فعال همراه شود، می‌تواند حتی در شرایط بن‌بست هسته‌ای، مانع از شکل‌گیری اجماع کامل علیه تهران شود.

اسفندیار خدایی: شرکت ایران در رزمایش روسیه اقدامی برای بازدارندگی و نمایش قدرت است، نه دعوت به جنگ

با توجه به نکات یادشده، اسفندیار خدایی در گپ‌وگفتش با «شرق» بر این باور است که «جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر تحت فشار‌های گسترده اروپا و آمریکا، به‌ویژه پس از جنگ اوکراین، روابط خارجی خود را بر مبنای نوعی موازنه تهدید و حتی موازنه وحشت بازتعریف کرده است». به گفته این کارشناس حوزه سیاست خارجی، «تهران در دوره پایانی دولت بایدن در آستانه توافق هسته‌ای بود، اما تغییر دولت در تهران و آغاز جنگ اوکراین همه چیز را به تعویق انداخت. نزدیکی دیپلماتیک تهران-مسکو و نیز اتهاماتی نظیر ارسال پهپاد‌ها و تجهیزات نظامی ایرانی به روسیه در جریان جنگ اوکراین، روابط با اروپا را وارد مرحله‌ای از خصومت بی‌سابقه کرد». با چنین برداشتی، تحلیلگر حوزه سیاست خارجی توضیح می‌دهد: «تا پیش از این، نگاه اروپا به ایران بیشتر از زاویه پرونده هسته‌ای و مسائل منطقه‌ای بود، اما اکنون ایران در ذهن سیاست‌مداران اروپایی به یک تهدید امنیتی مستقیم بدل شده است». خدایی می‌افزاید: «فعال‌شدن مکانیسم ماشه و فشار‌های آمریکا و اروپا، تهران را به سمت استفاده هرچه بیشتر از «کارت شرق» سوق داده است.

در این شرایط، نزدیکی به روسیه و برگزاری رزمایش‌های مشترک، بیش از آنکه نشانه ورود به یک ائتلاف نظامی باشد، هشداری است به اروپا و آمریکا که فعال‌سازی این مکانیسم (ماشه) و بازگشت تحریم‌های شورای امنیت می‌تواند هزینه‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی سنگینی برای آنها داشته باشد و معادلات را وارد نقطه غیرقابل مدیریت کند». این مدرس دانشگاه تأکید دارد: «تهران به‌خوبی می‌داند حضور در رزمایش کنار مرز‌های ناتو ممکن است پیامد‌هایی جدی به دنبال داشته باشد، اما از نگاه تهران این اقدامی برای بازدارندگی و نمایش قدرت است، نه دعوت به جنگ». مفسر مسائل بین‌الملل در تحلیل تحولات اخیر، نگاهی آسیب‌شناسانه دارد و یادآوری می‌کند: «ایران در آغاز جنگ اوکراین تصور می‌کرد می‌تواند از شرایط جهانی برای کاهش فشار تحریم‌ها و افزایش درآمد‌های نفتی بهره ببرد، اما این محاسبه درست از آب درنیامد؛ چون در جریان روند تحولات جنگ اوکراین، نه‌تنها توافق هسته‌ای احیا نشد، بلکه نزدیکی بیش از حد به مسکو منافع مستقلی برای تهران نداشت». خدایی به نمونه جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران اشاره کرده و می‌گوید: «در همان روز‌های نخست تجاوز به کشور، ولادیمیر پوتین عملا هیچ حمایتی از ایران نکرد و این نشانه‌ای روشن از آن است که اتحاد راهبردی ادعایی میان تهران و مسکو بیشتر توهمی سیاسی بود تا واقعیتی ژئوپلیتیک».

به باور کارشناس حوزه سیاست خارجی، «امروز ایران در شرایطی پیچیده قرار دارد؛ از یک سو احتمال درگیری نظامی با آمریکا یا اسرائیل بعد از فعال‌شدن مکانیسم ماشه وجود دارد و از سوی دیگر، اروپا نیز با مواضع تندتر به میدان آمده است. در چنین فضایی، حضور در رزمایش‌های نظامی پیامی هشدارآمیز به غرب تلقی می‌شود که اگر فشار‌ها ادامه یابد، تهران می‌تواند با نزدیکی بیشتر به روسیه، معادلات امنیتی اروپا را به چالش بکشد». با این حال، اسفندیار خدایی اذعان دارد «این رویکرد الزاما تضمینی برای بهبود وضعیت ایران نیست». به باور او، «اتخاذ این سیاست می‌تواند اروپا را وادار به بازنگری در برخی محاسبات کند، اما در قبال آمریکا و اسرائیل بعید است تغییری اساسی ایجاد شود». این تحلیلگر در پایان تأکید می‌کند: «شرکت در رزمایش به‌هیچ‌وجه به معنای تمایل ایران به ورود به جنگ‌های بزرگ نیست، بلکه تلاشی است برای آنکه غرب بداند فعال‌سازی مکانیسم ماشه ممکن است هزینه‌هایی فراتر از فشار‌های اقتصادی برایش به همراه داشته باشد».

تصویر روز
خبر های روز