
ترامپ در نیویورک منتظر استقبال از پزشکیان است؟
دبیر کل حزب مردمسالاری گفته است: امیدوارم پزشکیان اولین رئیسجمهوری باشد که در سفر نیویورک با ترامپ ملاقات میکند. پیشنهادی که برای عملیشدن، با چالشی به عمر بیش از چهار دهه مواجه است.
به گزارش روز نو این روزها که پرونده هستهای ایران بیش از همیشه در نقطهای حساس و پرتنش قرار گرفته است، سفر پزشکیان به نیویورک اهمیتی دوچندان یافته و هرچند بازار گمانهزنیها در حال گرمشدن است، اما احتمال این دیدار با تردیدهایی جدی مواجه است.
در شرایطی که پس از سالها کشمکش و چالشهای بیوقفه در عرصه دیپلماسی، پروندهای که میتوانست مسیر گفتوگو و تفاهم را هموار کند، در یک بنبست سخت فرو رفته است، توافق اولیه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره گرچه گامی مهم به حساب میآید، اما نهتنها نتوانسته اختلافهای اساسی را از میان بردارد، بلکه آژانس همچنان با رویکردی سختگیرانه و مطالبهگرانه، راه را برای تحقق این توافق دشوار کرده است. این وضعیت، فضای پیچیدهای را پیشروی تهران قرار داده که در آن خطر فعالشدن مکانیسم «ماشه» و بازگشت تحریمهای سازمان ملل بهشدت جدی است.
این مکانیسم که در صورت فعالشدن، تحریمهای بینالمللی را یکباره باز خواهد گرداند، میتواند ایران را با محدودیتها و فشارهای گستردهتری مواجه کند و عملا پرونده هستهای را به بحران تازهای سوق دهد. در این شرایط، تنها چاره ممکن برای جلوگیری از تشدید بحران، اراده سیاسی آمریکا و تمایل واشنگتن برای آغاز مذاکرات جدید است. اما کاخ سفید تاکنون سیگنالی از این اراده نشان نداده است.
در چنین بستری از بنبست و فشارهای فزاینده، طرح پیشنهاد دیدار مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بهعنوان اقدامی بسیار حساس و پیچیده مطرح شده است. این دیدار که میتواند در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شود، به لحاظ راهبردی و نمادین اهمیت بسیار بالایی دارد و میتواند صفحهای جدید در روابط پرتنش ایران و آمریکا باز کرده یا برعکس، وضعیت را پیچیدهتر کند؛ بهخصوص بیم تکراری بدعهدیهای آمریکا وجود دارد.
تکرار حضور پزشکیان در نیویورک و تغییر معادلات قدرت در واشنگتن
نکته درخور تأمل این است که سفر پیشرو، دومین حضور رسمی مسعود پزشکیان در آمریکا در عرض یک سال ریاستجمهوری او است؛ او سال گذشته در هفتههای نخست ورودش به پاستور نیز در زمان دولت بایدن به نیویورک سفر کرد و اکنون با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، شرایط سیاسی و راهبردی بهکلی متفاوت شده است. این تغییر، علاوه بر تأثیر بر فضای داخلی آمریکا، در معادلات دیپلماتیک نیز اثرگذار است. ترامپ که دوران ریاستجمهوریاش به سیاستهای سختگیرانه و فشار حداکثری علیه ایران معروف بود، حالا در شرایطی قرار گرفته که احتمالا این سیاستها را تکرار خواهد کرد.
بنابراین، دیدار احتمالی پزشکیان و ترامپ، برخلاف تصور اولیه، تنها یک ملاقات ساده یا نمادین نیست؛ آزمونی سخت برای تهران است تا در برابر سیاستهای فشار حداکثری، بتواند سیاستی متوازن و راهبردی در پیش بگیرد. واقعیت آن است که پرونده هستهای ایران در خلال این سالها به پیچیدهترین نظام تحریمها و فشارهای اقتصادی و سیاسی جهان تبدیل شده است؛ تحریمهایی که نهتنها از سوی کاخ سفید، بلکه از جانب کنگره آمریکا نیز با قوانین و فرمانهای اجرائی متعددی پشتیبانی میشوند و هدفهای متنوعی همچون حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و برنامه هستهای را دنبال میکنند.
مکانیسم «ماشه»؛ شمشیر دو دم دیپلماسی
مکانیسم «ماشه» که در متن توافق هستهای برجام بهعنوان ابزاری برای بازگرداندن تحریمها تعریف شده، این روزها به یکی از نقاط بحرانی روابط بینالمللی ایران تبدیل شده است. فعالشدن این سازوکار، به معنای بازگشت فوری تحریمهای بینالمللی و اعمال محدودیتهای جدید علیه ایران است که میتواند فضای منطقه و جهان را بهشدت متشنج کند. در این میان، کشورهای اروپایی، بهویژه تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) تلاشی برای تشدید تنش ندارند، اما در برابر سیاستهای واشنگتن مطمئنا تسلیم محض خواهند بود.
در این وضعیت، ایران به دنبال راهکارهایی است که بتواند با کاهش تنشها و فعالکردن کانالهای دیپلماتیک، از فشارها بکاهد و در عین حال، دکترین مقاومت خود را نیز حفظ کند. این یعنی ایران قصد ندارد در موضع ضعف قرار گیرد یا به دشمن احساس قدرت دهد؛ سیاستی که بهعنوان «نشانندادن ضعف به دشمن» شناخته میشود و ستون فقرات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
دیپلماسی چندجانبه و نگاه به اروپا
سفر پزشکیان به نیویورک، علاوه بر دیدار احتمالی با ترامپ، فرصتی کمنظیر برای گفتوگو با مقامات اروپایی نیز فراهم میکند. اروپا که خود را درگیر پرونده «مکانیسم ماشه» و تحریمها میداند، میتواند نقشی کلیدی در میانجیگری و کاهش تنشها ایفا کند. دیدارهای متعدد با این مقامات، درحالیکه در سایه پیچیدگیهای رابطه با آمریکا شکل میگیرد، ممکن است به بازتعریف روابط دیپلماتیک و پیشبرد مذاکرات کمک کند.
از منظر راهبردی، این دیپلماسی چندجانبه و متوازن میتواند به تهران امکان دهد ضمن حفظ خطوط مقاومت، از فشارهای یکجانبه بکاهد و فضای لازم را برای حلوفصل مسائل هستهای فراهم آورد. البته این سیاست نیازمند اراده سیاسی جدی و هماهنگ در داخل ایران و همچنین در سطوح بینالمللی است.
چالشهای داخلی و تردیدهای سیاسی
در داخل ایران، تحلیلها درباره اهمیت و پیامدهای این سفر و دیدار احتمالی با ترامپ متفاوت است. مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردمسالاری، در همایش اخیر این حزب، این دیدار را گامی مهم در مسیر کاهش تنشها و تقویت دیپلماسی توصیف کرده و بر ضرورت حمایت، نظارت و نقد جدیتر از دولت پزشکیان تأکید دارد.
در نقطه مقابل، فعالان سیاسی مانند صادق زیباکلام این دیدارها را اغلب بیثمر و حتی بینتیجه میدانند و معتقدند ترس رؤسای جمهور ایران از واکنش تندروهای داخلی، مانعی بزرگ بر سر راه موفقیت این تعاملات است. زیباکلام بر اهمیت شکستن سد دیدار مستقیم با آمریکا تأکید میکند و این گام را آغاز احتمالی پایان خصومت ۴۶ساله میان دو کشور میداند؛ بااینحال، شرط اصلی این موفقیت را جسارت میداند و تمرکز بر منافع ملی را برتر از ملاحظات جناحی و داخلی عنوان میکند.
پیامدهای احتمالی دیدار پزشکیان و ترامپ
اگر این دیدار محقق شود، بدون شک پیامدهای فراوانی در سطح منطقه و جهان خواهد داشت. از یک سو، میتواند بهمثابه گشایش سیاسی و اعلام آمادگی ایران برای گفتوگوهای بیشتر تلقی شود و از سوی دیگر، ممکن است بهعنوان نشانهای از فشارهای وارده و موقعیت آسیبپذیر ایران تعبیر شود. این برداشت دوگانه، تصمیمگیران ایرانی را در موقعیتی دشوار قرار میدهد؛ زیرا هم باید به حفظ وجهه و منافع ملی توجه کنند و هم به فرصتهای دیپلماتیک احتمالی.
همچنین، این دیدار میتواند نگرانیهای اسرائیل و دیگر بازیگران منطقهای را افزایش دهد؛ زیرا هرگونه حرکت به سمت کاهش تنش میان تهران و واشنگتن، میتواند ساختارهای امنیتی موجود را دستخوش تغییر کند.
ضرورت اراده سیاسی و نگاه واقعبینانه
در نهایت، سفر پزشکیان به نیویورک و دیدار احتمالی با ترامپ، بیش از هر چیز نمایانگر پیچیدگیها و حساسیتهای پرونده هستهای ایران و روابطش با جهان است. موفقیت این تحرکات، نه در شعارها و وعدهها، بلکه در اراده سیاسی عمیق، هماهنگی داخلی و توانایی مدیریت پیچیدهترین معادلات منطقهای و بینالمللی نهفته است.
ایران امروز نیازمند نگاهی واقعبینانه به منافع ملی و تعامل هوشمندانه با بازیگران جهانی است تا از بنبست خارج شود و بتواند جایگاه خود را در عرصه بینالمللی حفظ و تقویت کند. در این مسیر، سفر پیشروی پزشکیان به نیویورک، جدا از گمانهزنیهای نهچندان منطقی از دیدار با ترامپ، میتواند بهعنوان یک نقطه عطف تاریخی مطرح شود؛ نقطه عطفی که بسته به اراده و تدبیر، گشایشها یا چالشهای جدیدی به همراه خواهد داشت.