
داستان ۸۰ سالگی سازمان ملل!
میراثی پر از آزمون و خطا
ریشه سازمان ملل متحد به شکست «جامعه ملل» بازمیگردد. جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول با پیشنهاد وودرو ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، تأسیس شد، اولین تلاش برای ایجاد یک نهاد بینالمللی جهت حل اختلافات جهانی بود، اما این سازمان به دلیل ضعف ساختاری، عدم حضور ماهوی قدرتهای بزرگ و ناتوانی در مقابله با تجاوزها، نتوانست مأموریت خود را انجام دهد و عملاً زمینهساز وقوع جنگ جهانی دوم شد. با پایان آن جنگ و تجربه تلخ فجایع انسانی، در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ سازمان ملل متحد پایهگذاری شد. اهداف این نهاد شامل حفظ صلح و امنیت جهانی، توسعه روابط دوستانه بین ملتها، همکاری در حل مشکلات بینالمللی همچون فقر و بیماری و همچنین پاسداری از حقوق بشر تعریف شد. این اهداف بهظاهر قرار بود جهان را از تکرار فجایع گذشته نجات دهد، اما اکنون، در آستانه هشتادمین سالگرد تأسیس، این پرسش مطرح میشود که آیا سازمان ملل توانسته به وعدههای خود وفادار بماند؟
کارشناسان معتقدند این سازمان در زمینههای انساندوستانه، توسعه پایدار و استانداردسازی حقوق بشر تا حدودی موفقیتهایی به دست آورده است. همچنین کمک به پناهجویان، مبارزه با بیماریهای همهگیر و تلاش برای تنظیم معاهدات زیستمحیطی از جمله این دستاوردها است ولی با این حال، عملکرد سیاسی سازمان ملل در حل بحرانها و جنگها، بارها زیر سؤال رفته است.
شورای امنیت: ساختاری ناکارآمد در برابر بحرانهای جهانی
یکی از اصلیترین دلایل ناکامی سازمان ملل به ساختار شورای امنیت بازمیگردد. وجود حق وتو برای پنج عضو دائم (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و بریتانیا) عملاً این شورا را فلج کرده و هر زمان که مسئلهای با منافع یکی از این قدرتها تعارض پیدا میکند، «وتو» به ابزاری برای جلوگیری از تصمیمات جمعی بدل میشود.
نمونه بارز این ناکارآمدی در بحران غزه نمایان شد. در حالی که جنگ اسرائیل علیه مردم غزه منجر به کشته شدن بیش از ۶۵ هزار نفر و زخمی شدن دهها هزار نفر شده، اما شورای امنیت به دلیل وتوهای مکرر آمریکا نتوانست حتی یک قطعنامه الزامآور برای توقف جنگ تصویب کند و این در حالی است که اکثریت قاطع کشورها خواستار برقراری آتشبس بودند.
این بیعملی، بار دیگر بحث ضرورت اصلاح ساختار شورای امنیت و بازنگری در حق وتو را برجسته کرده؛ تا جایی که برخی کشورها معتقدند شورای امنیت در شکل کنونی خود بیشتر نماینده منافع قدرتهای بزرگ است تا جامعه جهانی!
امنیتی شدن نیویورک
همزمان با برگزاری هشتادمین مجمع عمومی سازمان ملل، خیابانهای اطراف مقر این نهاد در نیویورک به شدت تحت تدابیر امنیتی قرار گرفت. پلیس و نیروهای امنیتی با بستن مسیرها، نصب نردهها و کنترل شدید، رفتوآمد را محدود کردند و حتی خبرنگاران و دیپلماتهای مقیم برای ورود به ساختمان سازمان ملل نیازمند کارتهای شناسایی ویژه شدند.
افزون بر این، کشف یک شبکه غیرقانونی ارتباطی در نیویورک توسط سرویس مخفی آمریکا بر نگرانیها افزوده است. بر اساس گزاش روز گذشته (سهشنبه) نیویورک تایمز، این شبکه شامل بیش از ۱۰۰ هزار سیمکارت و ۳۰۰ سرور بود که توانایی مختل کردن ارتباطات موبایلی و حتی خدمات اضطراری را داشت. هرچند مقامهای آمریکایی تأکید کردند که مدرکی از تهدید مستقیم نشست سازمان ملل وجود ندارد، اما کشف چنین شبکهای در آستانه اجلاس، ابعاد امنیتی این رویداد را برجسته کرده و موجب نگرانی شده است.
مکرون در برابر ترامپ
مجمع عمومی امسال صحنه تقابل دیدگاههای رهبران جهان بوده و خواهد بود. رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی مجمع عمومی تلاش کرد با برشمردن موفقیتهای ادعایی در میانجیگری بین کشورها خود را بهعنوان «منادی صلح» معرفی کند. دونالد ترامپ ایدئولوژی جهانیسازی را تهدیدی برای ملتها دانست و تلاش کرد کارنامه سیاست خارجی خود را بهعنوان الگویی برای ثبات جهانی به نمایش بگذارد. اما بسیاری از ناظران معتقدند سخنان ترامپ بیش از آنکه بیانگر واقعیت باشد، نوعی تبلیغ انتخاباتی و تلاش برای بازسازی وجهه مخدوش او بوده است؛ چراکه در پروندههایی، چون افغانستان، کره شمالی یا حتی روابط با متحدان اروپایی، سیاستهای ترامپ بارها با شکست و تناقض همراه بوده است.
در مقابل، رئیسجمهور فرانسه با موضعی متفاوت ظاهر شد. او اعلام کرد کشورش فلسطین را به رسمیت میشناسد؛ اقدامی که خشم واشنگتن و تلآویو را برانگیخت. امانوئل مکرون با این موضع، سنت «دوگُلیسم» (استقلالطلبی در برابر آمریکا) را زنده کرد، اما با این حال، منتقدان او میگویند سخنانش بیشتر جنبه نمادین داشت و راهکاری عملی برای پایان بحران غزه ارائه نکرد. ازسوی دیگر واکنش آمریکا و اسرائیل به سخنان مکرون تند بود. ترامپ مواضع او را «غیرمسئولانه» خواند و نتانیاهو تهدید کرد کنسولگری فرانسه در اورشلیم را تعطیل خواهد کرد. حتی برخی تحلیلگران در فرانسه نیز معتقدند مکرون بیش از آنکه به دنبال تغییر واقعی باشد، به دنبال آن بود تا مدتی از فشارهای داخلی رهایی یابد.
چرا سازمان ملل همچنان ناکام است؟
هشتادمین نشست سازمان ملل در شرایطی برگزار میشود که بحرانهای جهانی بر یکدیگر انباشته شدهاند. جنگ اوکراین همچنان ادامه دارد، تنشها میان ناتو و روسیه رو به افزایش است، بحران انسانی در غزه ابعاد بیسابقهای یافته و نزاعهای مزمن مانند کشمیر و افغانستان و حتی تنش میان چین و تایوان نیز حلنشده باقی ماندهاند.
منتقدان معتقدند دلیل اصلی ناکامی سازمان ملل در حل این بحرانها، تضاد منافع قدرتهای بزرگ و استفاده ابزاری آنها از این نهاد است. شورای امنیت به جای ایفای نقش داور بیطرف، اغلب به میدان رقابت ژئوپولیتیک میان آمریکا، روسیه و چین تبدیل شده است و این وضعیت باعث شده اعتماد عمومی به کارآمدی سازمان ملل کاهش یابد.