
ریشه مشکلات اقتصادی کشور کشف شد و آن هم این که هیچ راهی ندارد!
مسعود روغنی زنجانی با اشاره به ریشه مشکلات اقتصادی کشور گفت: اقتصاد به نقطهای رسیده که راه حل اقتصادی جوابگو نیست. سیاست خارجی بر اقتصاد سیطره پیدا کرده است. با وجود آنکه برخی همچنان میخواهند بگویند سهم سیاست خارجی در اقتصاد نهایتاً ۲۰ درصد است، اما دیدن واقعیتها به ما نشان میدهد که ریشه مشکلات اقتصادی در سیاست خارجی و تصمیماتی که گرفته میشود بر میگردد.
به گزارش روز نو زنجانی افزود: ریشه تورم نقطه به نقطه ۴۵.۳ درصدی که اعلام شد به رشد نقدینگی بر میگردد. اقتصاددانی که علم اقتصاد را به خوبی خوانده باشد، با تجربه باشد و اقتصاد ایران و جهان را بشناسد متوجه است که ریشه تورم در رشد نقدینگی است که عامل اصلی آن دولت است. در حقیقت دولت مدیون مردم است، چون دولتها دلیل ایجاد و تشدید تورم و منشاء فشار بر مردم هستند.
وی با تاکید بر نقش دولت در تشدید تورم خاطرنشان ساخت: مساله فقط این دولت یا یک دولت خاص یا دولتهای بعد از انقلاب نیست. قبل از انقلاب هم دولتها تورم ایجاد میکردند. تا زمانی که ترجیحات دولت مسائلی غیر از اقتصاد و تورم باشد، وضعیت همین است. قبل از انقلاب به مقامات میگفتند خرج کردن این همه پول موجب تورم میشود و گوش نمیکردند. امروز هم بی توجهی به اصول اقتصادی عامل ایجاد و تشدید مشکلات است.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه اظهار داشت: قبل از انقلاب میلیونها دلار دموراژ میدادیم. چون ظرفیت بنادر کم بود و کشتیها نمیتوانستند بار اندازی کنند و جریمهای تحت عنوان دموراژ به اقتصاد ایران تحمیل میشد. بعد از انقلاب هم سیاستهای دیگری باعث استقراض و رشد نقدینگی شد.
وی با تاکید بر لزوم اصلاح ساختاری بودجه یادآور شد: زمانی تورم ما ۲۰ درصد بود ولی به دلیل بی توجهی به قواعد اقتصادی و به دلیل بارهای اضافی که دولت بر دوش میکشد، تورم به شکلی افسار گسیخته جهش پیدا کرده است. دولت وظایفی اضافی دارد و از عهده آنها بر نمیآید، منابع ندارد و مجبور به استقراض شده که به رشد نقدینگی و افزایش تورم ختم میشود.
زنجانی در ادامه سخنان خود اضافه کرد: این چرخه باطل ناشی از سیاستهای حاکمیت و اقدامات دولت است. برای چنین شرایط خود کردهای چه راه حلی میتوان از اقتصاد گرفت؟ مجلس و دولت مثل دوران جنگ به توزیع کالابرگ روی آوردهاند و این اقدام به شکل یک نسخه ارائه شده است. اینها راه حل نیست و نهایتاً در کوتاه مدت چند قلم کالا را بر سفره مردم حفظ میکند. اما با وجود تورم همین اقدام هم به زودی بی اثر میشود.
این استاد اقتصاد گفت: نمیتوان چند قلم کالا را به شکل جزیرهای محصور کرد و از تورم در امان نگه داشت، زیرا هنوز اجاره خانههای افزایشی اصلاح نشده، هزینههای حمل و نقل بالا است، هزینه درمان سرسام آور است، آموزش برای خانوار پر هزینه است و... تا وقتی این موارد بر سبد خانوار سنگینی میکند گرفتن روغن با کالابرگ دردی را دوا نمیکند!
معاون پیشین رئیس جمهور ضمن تاکید بر کوتاه بودن عمر مفید طرحهایی نظیر کالابرگ اظهار داشت: اگر چنین طرحهایی به منظور مدیریت معیشت خانوار در کوتاه مدت طراحی شده تا دولت زمان بخرد و در بلند مدت به اصلاح سیاست خارجی بپردازد؛ بله طرحی مفید است و میتوان به این شیوه از مردم فرصت گرفت. اگر مردم بدانند که دولت میخواهد ظرف شش ماه تا یک سال طرح کالابرگ را اجرا کند و در کنار آن برای اصلاحات ساختاری در سیاست خارجی و داخلی اقدام کند، شاید همراهی با دولت را بپذیرند.
وی با اشاره به لزومترمیم سرمایه اجتماعی حاکمیت گفت: مردم باید نسبت به سیاستهای دولت باورمند باشند، این باور باید از باور به حاکمیت بیاید. امروز این مؤلفه نیز آسیب دیده است وگرنه مردم مثل دوران جنگ با وجود فشارهای زندگی برنامههای حاکمیت را قبول میکردند و شرایط را دفاع از وطن میدانستند و تحمل میکردند، متاسفانه امروز مردم تردید دارند. اقدامات و طرحهای دولت برای شش ماه تا یک سال در تاریخ توسعه یک کشور کارهایی لحظهای است و به شرط نمود اصلاحات اساسی در افق توسعه، برای مردم قابل قبول خواهد بود.
رئیس پیشین سازمان برنامه و بودجه کشور در ادامه سخنان خود متذکر شد: رییس جمهور چندی پیش به تحمیل برخی بودجهها اشاره کرد. بعد از دوره آقای خاتمی برخی نهاد ها، سازمانها و مؤسسات ایجاد شد و گسترش پیدا کرد که به قول آقای پزشکیان خروجی ندارد! این مراکز نان دانی عدهای است و برای پول پاشی باقی ماندهاند. این غده تشخیص داده شده، چرا جراحی نمیکنند؟! پاسخ این است که ذینفعان اجازه نمیدهند! افرادی در این نهادها، سازمانها و مؤسسات مستقر شدهاند و خودشان برای خودشان جایگاهی قائل هستند و در مقابل اصلاحاتی که به نفع ملت و کشور است ایستادگی میکنند.
وی گفت: نمیشود کشور را با فروش اوراق قرضهای که کسی آنها را نمیخرد اداره کرد و بعد بانکها را مجبور کنند تا آنها اوراق قرضه را بخرند. ترازنامههای بانکها منفی شده و منابعی برای بخش خصوصی وجود ندارد. دههها است که این چرخه باطل تکرار میشود. اینها راه حل نیست، سخنرانی و حفظ ظاهر راه حل بلند مدت نیست. سرکوب قیمت راه حل نیست، اراده سیاسی نمیتواند متغیر قیمت را مهار کند. فرستادن تعزیرات راه حل نیست، تورم به تعزیرات گوش نمیدهد و کار خودش را میکند.
مسعود روغنی زنجانی در پایان گفتوگو تاکید کرد: یادمان هست که یک نفر را گرفتند و به او لقب سلطان سکه دادند و سپس وی به عنوان یک مفسد اقتصادی اعدام شد. سکه آن روز در چه قیمتی بود؟ پس آن بنده خدا برای چه چیزی اعدام شد؟ سکه به قیمت پیش از مجازات سلطان سکه برگشته است؟! روشهایی مرتباً در این کشور تکرار شده و به بخشی از جامعه آسیب زده است. مردم ناراضی هستند، اما راهکارها همان شیوههای غلط قبلی است.