به روز شده در: ۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۰
کد خبر: ۷۱۷۶۴۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ - ۱۹ مهر ۱۴۰۴

فاجعه‌ای به نام سد کرج!

روزنو :سد کرج، یکی از منابع اصلی تأمین آب شرب استان‌های تهران و البرز، اکنون تنها ۱۶ درصد ظرفیت خود را دارد؛ کارشناسان هشدار می‌دهند ادامه این روند می‌تواند به بحران شدید آب در مناطق مرکزی ایران منجر شود.

فاجعه‌ای به نام سد کرج!

میزان آب ذخیره سد کرج به‌عنوان یکی از منابع کلیدی تأمین آب شرب استان‌های تهران و البرز، نسبت به سال گذشته ۷۳ درصد کاهش یافته است؛ مسئله‌ای که در کنار مصرف بی‌رویه، بارگذاری بیش از توان اکولوژیکی منابع آبی و ضعف در مدیریت مصارف، زنگ خطر جدی بحران آب را در پایتخت و استان‌های مرکزی کشور به صدا درآورده است.

به گزارش روز نو بررسی‌های میدانی و گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که ذخایر آبی سد کرج، یکی از مهم‌ترین منابع تأمین آب شرب در استان‌های تهران و البرز، با کاهش شدید روبه‌رو شده و اکنون تنها ۱۶ درصد از ظرفیت مخزن آن پر است. این کاهش در حالی رخ داده است که تهران و کرج، با جمعیتی بالغ بر ۱۷ میلیون نفر، به‌شدت به منابع آب سطحی از جمله سد کرج وابسته هستند.

سد امیرکبیر (سد کرج) امروز دیگر تنها یک سازه بتنی برای ذخیره‌سازی آب نیست، بلکه به نمادی از وضعیت هشداردهنده منابع آبی ایران در منطقه البرز مرکزی بدل شده است. این سد که یکی از اصلی‌ترین منابع تأمین آب شرب کلانشهر‌های تهران و کرج به‌شمار می‌رود، در شرایطی قرار دارد که طبق گزارش شرکت آب منطقه‌ای، تنها ۱۶ درصد از ظرفیت مخزن آن باقی مانده است.

کاهش ۷۳ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، نه‌تنها یک افت آماری، بلکه نشانه‌ای از نزدیک‌شدن به فروپاشی منابع آب سطحی در منطقه است. با ادامه این روند، حتی تأمین آب در فصل‌های غیرگرم نیز با مخاطره مواجه خواهد شد. بر اساس داده‌های شرکت آب منطقه‌ای البرز، ذخیره فعلی سد به سطحی رسیده که در صورت تداوم روند فعلی، ممکن است به زودی به نقطه بحرانی یا کف مفید برسد.

با توجه به سهم این سد در تأمین آب شرب دو استان، این وضعیت بحرانی، نشانه‌ای از فشار بی‌سابقه بر منابع آبی کشور است. شرایط بحرانی آب در سد کرج تنها محدود به آن نیست؛ اغلب سد‌های اصلی کشور نظیر لار، لتیان، طالقان و ماملو نیز با کاهش شدید ورودی و ذخیره مواجه‌اند. سد لار که نقش مهمی در تأمین آب شرب شرق تهران دارد، بار‌ها با خشکی کامل کف مخزن روبه‌رو شده و مخزن آن اغلب کمتر از ۳۰ درصد ظرفیت واقعی خود را در اختیار دارد.

فرونشست زمین در پی کم‌آبی

سد طالقان نیز با افت شدید ورودی‌ها مواجه بوده و فشار مصرفی بالای تهران، از طریق انتقال آب از آن جبران می‌شود. این کاهش همزمان در منابع سطحی، هشدار جدی درباره پایداری بلندمدت سیستم تأمین آب کل کشور است. یکی از مسائل نگران‌کننده در مورد کاهش ذخایر سد کرج، تأثیر آن بر کیفیت آب شرب است.

با کاهش سطح آب، مواد معلق، آلاینده‌ها و فلزات سنگین باقی‌مانده در آب غلظت بیشتری پیدا می‌کنند. همین موضوع باعث می‌شود فرآیند تصفیه آب دشوارتر، پرهزینه‌تر و زمان‌برتر شود. در نتیجه، کیفیت آب آشامیدنی کاهش می‌یابد و حتی در مواردی ممکن است سلامت شهروندان در معرض خطر قرار گیرد، به‌ویژه در مناطق حاشیه‌نشین که زیرساخت‌های تصفیه ضعیف‌تر هستند.

کاهش ذخایر سد کرج، افزون بر تأمین آب شرب، اثر مستقیمی بر آبدهی رودخانه کرج و زیست‌بوم اطراف آن دارد. بخش‌هایی از رودخانه در برخی فصول تقریباً خشک می‌شود و گونه‌های بومی گیاهی و جانوری وابسته به این رود، در معرض تهدید قرار می‌گیرند. خشک‌شدن بستر رودخانه‌ها نه‌تنها یک هشدار زیست‌محیطی است، بلکه باعث نابودی منظر طبیعی، گردشگری بومی و حتی افزایش خطر آتش‌سوزی در مناطق خشک حاشیه‌ای می‌شود.

در استان البرز، جمعیت در حال انفجار، توسعه بی‌ضابطه مسکن، شهرک‌سازی‌های گسترده و احداث صنایع پرمصرف بدون توجه به ظرفیت آبی، وضعیت را وخیم‌تر کرده است. طبق اعلام مسئولان، بارگذاری آب در البرز ۱۶ برابر ظرفیت طبیعی منابع آبی استان بوده که این به‌معنای برداشت بیش از حد از آب‌های سطحی و زیرزمینی و وابستگی خطرناک به منابع سد کرج است.

این منبع اکنون در حال فرسایش کامل است. کاهش سطح آب‌های زیرزمینی در استان به شکل محسوس در حال رخ دادن بوده و پدیده فرونشست نیز در برخی مناطق گزارش شده است. این بدان معناست که مصرف، چندین برابر بیش از توان تجدیدپذیر منابع آب صورت می‌گیرد و سفره‌های زیرزمینی نیز به شدت در معرض افت قرار دارند. از سوی دیگر، در استان تهران نیز وضعیت بهتر نیست.

هدررفت ۳۵ تا ۴۵ درصدی آب در شبکه شهری

طبق گزارش‌های رسمی، متوسط مصرف آب شرب در تهران از مرز ۱.۱ میلیارد مترمکعب در سال عبور کرده است. در برخی از روز‌های تابستان، مصرف روزانه آب شرب تهران به بیش از سه میلیون مترمکعب رسیده که معادل مصرف روزانه چند استان دیگر است. مصرف بالای مناطق شمالی تهران که طبق اعلام شرکت آب و فاضلاب، بیش از دو برابر الگوی مصرف است، شرایط را وخیم‌تر کرده است.

در تهران، سرانه مصرف آب خانگی حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر در روز به ازای هر نفر است؛ در حالی که متوسط جهانی این شاخص بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ لیتر در روز است. به‌عبارت دیگر، ساکنان پایتخت ایران تقریباً دو برابر استاندارد جهانی آب مصرف می‌کنند. در مناطقی از شمال تهران، مصرف آب به بالای ۶۰۰ لیتر در روز نیز می‌رسد.

این در حالی است که بسیاری از شهر‌های بزرگ جهان از جمله پاریس، مادرید و استانبول با سرانه‌ای نزدیک به ۱۵۰ لیتر توانسته‌اند زندگی شهری مدرن را بدون بحران تأمین آب مدیریت کنند. شهروندان استان البرز نیز به‌دلیل توسعه بی‌ضابطه شهری، رفتار مصرفی مشابهی را از خود نشان می‌دهند. در مناطقی از کرج، طبق بررسی‌های میدانی، مصرف آب خانگی حتی به مرز ۳۵۰ لیتر در روز رسیده است.

در حالی که منابع آبی استان رو به کاهش است، هنوز درصد قابل‌توجهی از مصارف، مربوط به استفاده‌های غیرضروری، نشت‌های خانگی، آبیاری فضای سبز غیرمجاز و مصارف تفریحی آب‌بر هستند. آموزش عمومی و فرهنگ‌سازی بلندمدت در این زمینه به‌شدت مغفول مانده و نیازمند بازنگری فوری در سیاست‌گذاری‌هاست. مشکل دیگری که در هر دو استان به شدت محسوس است، هدررفت بالا در شبکه‌های توزیع آب شهری است.

در تهران، نشت و اتلاف آب در شبکه در برخی مناطق به ۳۵ تا ۴۵ درصد می‌رسد؛ این به معنای اتلاف صد‌ها هزار مترمکعب آب در روز است، در حالی که مخازن سد‌ها با سرعت نگران‌کننده‌ای رو به کاهش هستند. روند کاهش منابع آبی سطحی مانند سدها، وابستگی استان‌های تهران و البرز به چاه‌های آب زیرزمینی را افزایش داده و این وابستگی منجر به کاهش سطح سفره‌های زیرزمینی و در نهایت فرونشست زمین می‌شود.

بحران آب نیازمند اعلام وضعیت اضطرار است

استان تهران در برخی نقاط تا سالانه ۳۶ سانتی‌متر نشست زمین را تجربه کرده که طبق گزارش‌های ژئوتکنیکی، خطرناک‌تر از زلزله توصیف شده است. البرز نیز در معرض همین پدیده قرار دارد و در صورت تداوم برداشت، پیامد‌های زیرساختی جبران‌ناپذیری خواهد داشت. وضعیت فعلی منابع آبی، به‌ویژه در تهران و البرز، نیازمند اعلام رسمی وضعیت اضطرار است.

همان‌طور که در بحران‌هایی نظیر سیل یا زلزله ستاد مدیریت بحران تشکیل می‌شود، در بحران آب نیز باید نهاد‌های متمرکز برای اقدامات فوری، اطلاع‌رسانی، محدودسازی مصارف و اجرای پروژه‌های کوتاه‌مدت تشکیل شوند. بی‌تفاوتی به این وضعیت و ادامه شیوه‌های مصرف فعلی، در آینده‌ای نه‌چندان دور می‌تواند موجب آشفتگی اجتماعی گسترده شود.

یکی از خلا‌های موجود در سیاست‌گذاری آبی، نبود برنامه‌ای روشن برای بازچرخانی آب خاکستری در واحد‌های مسکونی و تجاری است. آب مصرف‌شده در ماشین لباسشویی، ظرف‌شویی یا حمام می‌تواند با تصفیه ساده برای آبیاری فضای سبز یا شست‌وشوی محوطه‌ها استفاده شود، اما فقدان قوانین مشوق یا الزامی، باعث شده هیچ اقدامی جدی در این زمینه در سطح شهر‌های تهران و کرج انجام نشود، در حالی که کشور‌هایی مانند سنگاپور از همین طریق، تا ۴۰ درصد نیاز آب شهری را تأمین می‌کنند.

نقش شهرداری‌ها در مدیریت مصرف آب تا امروز بسیار کم‌رنگ بوده است. بسیاری از شهرداری‌ها همچنان از آب شرب برای آبیاری فضای سبز شهری استفاده می‌کنند یا در توسعه فضای سبز، گیاهانی غیربومی و پرمصرف کاشته‌اند. توسعه فضای سبز اگرچه ظاهراً زیباست، اما در شرایط بحران آبی، باید بر پایه گونه‌های مقاوم، بومی و کم‌مصرف طراحی شود. شهرداری‌های تهران و کرج باید به سرعت برنامه‌های مدیریت فضای سبز را بازنگری کنند.

افزایش مصرف کولر‌های آبی و دستگاه‌های خنک‌کننده در تابستان، یکی از عوامل تشدید مصرف خانگی آب در تهران و البرز بود و در آینده هم دستگاه‌های گرمایشی مثل شوفاژ می‌تواند بر آن دامن بزند. بسیاری از ساختمان‌ها به‌ویژه در بافت‌های قدیمی فاقد عایق‌بندی مناسب هستند و همین موضوع باعث می‌شود سرمایش با مصرف بیشتر آب و انرژی انجام شود.

غفلت از فرهنگ‌سازی و آموزش صرفه‌جویی در مدارس و دانشگاه‌ها

توجه به معماری پایدار و استاندارد‌های بهینه‌سازی انرژی در ساختمان‌ها می‌تواند به کاهش قابل توجهی در مصرف آب غیرمستقیم منجر شود. توسعه بی‌رویه مراکز تجاری و برج‌سازی در استان البرز و تهران، بدون درنظر گرفتن زیرساخت‌های آبی، یکی از عوامل تشدید بحران آب است. هر مجتمع بزرگ تجاری یا مسکونی جدید، هزاران مترمکعب آب در ماه مصرف می‌کند؛ در حالی که بررسی طرح‌های اولیه این پروژه‌ها، نشان می‌دهد اغلب بدون ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و منابع آب مجوز گرفته‌اند.

مدیریت منابع آب باید در قلب سیاست‌گذاری‌های توسعه شهری قرار گیرد، نه در حاشیه آن. یکی از عوامل پنهان در اتلاف منابع آب، ساختمان‌سازی بدون استاندارد‌های لوله‌کشی و تأسیسات است. نشتی‌های پنهان، شیرآلات قدیمی و اتصالات غیراستاندارد در بسیاری از ساختمان‌های مسکونی و اداری باعث هدررفت میلیون‌ها لیتر آب در ماه می‌شود.

نوسازی زیرساخت‌های آبی و الزام استاندارد‌های نوین در ساخت‌وساز باید جزو اولویت‌های فوری شهرداری‌ها و وزارت راه و شهرسازی باشد. استخر‌های روباز و روبسته در مناطق شهری مانند تهران و البرز نقش قابل‌توجهی در هدررفت و مصرف بی‌رویه آب دارند. در استخر‌های روباز، به ویژه در فصول گرم و خشک، تبخیر آب می‌تواند روزانه حجم زیادی از آب را از بین ببرد.

اما در فصل سرد، گرچه تبخیر استخر‌های روباز کاهش می‌یابد، استخر‌های روبسته به دلیل نیاز به گرمایش دائمی و تعویض آب، مصرف انرژی و آب بالایی دارند که فشار مضاعفی بر منابع آب و برق وارد می‌کند. بسیاری از این استخر‌ها فاقد سیستم‌های بازچرخانی آب هستند و آبی که مصرف می‌شود به صورت مستقیم هدر می‌رود. این موضوع در شرایط بحران کم‌آبی، به عنوان یک مصرف غیرمنطقی و لوکس تلقی می‌شود.

بنابراین، اعمال محدودیت در احداث استخر‌های جدید، تجهیز استخر‌های موجود به سیستم‌های بازیافت و فرهنگ‌سازی برای کاهش مصرف آب و انرژی در این حوزه، به ویژه در فصل سرد، از ضروریات مدیریت بهینه منابع آب در استان‌های تهران و البرز است. با وجود تأکید بر لزوم صرفه‌جویی، تاکنون در مدارس و دانشگاه‌ها، آموزش کافی و مؤثری درباره رفتار‌های مصرفی آب ارائه نشده است.

صنایع تهران و البرز هنوز به آب خام و منابع زیرزمینی وابسته‌اند

اگر آموزش صرفه‌جویی از سنین پایین آغاز شود، نسل آینده می‌تواند با الگو‌های بهینه‌تری زندگی کند. لازم است آموزش و پرورش و وزارت علوم، با همکاری شرکت‌های آب و فاضلاب، برنامه درسی منسجمی را در خصوص بحران آب و مصرف صحیح آن در سطوح مختلف تدوین و اجرا کنند. از سوی دیگر، در بخش کشاورزی، نیز اوضاع نگران‌کننده است.

در حالی که کشاورزی تنها ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی را تشکیل می‌دهد، اما در استان‌های تهران و البرز، بیش از ۶۵ درصد از منابع آب تجدیدپذیر در این بخش مصرف می‌شود. اگرچه اقداماتی مانند تجهیز بخشی از اراضی به آبیاری تحت فشار و اصلاح الگوی کشت آغاز شده، اما همچنان هم بخش بزرگی از زمین‌های کشاورزی این دو استان با شیوه‌های سنتی آبیاری می‌شوند و در بسیاری از موارد محصولات پرمصرف مانند صیفی‌جات و برنج در مناطقی کاشته می‌شوند که با کم‌آبی شدید مواجه‌اند.

کارشناسان توصیه می‌کنند که برای اصلاح مصرف در بخش کشاورزی، اجرای هوشمندانه «الگوی کشت» امری ضروری است. این الگو باید با توجه به اقلیم، منابع آبی موجود، نیاز بازار و توان خاک، تدوین شود. استفاده از آبیاری قطره‌ای و نواری، کشت گلخانه‌ای، بهره‌گیری از فناوری‌های سنجش رطوبت خاک و ایجاد بانک‌های اطلاعاتی کشت برای کشاورزان، می‌تواند راندمان مصرف آب را افزایش و سهم کشاورزی را در بحران آبی کاهش دهد.

در حوزه صنعت نیز، با وجود تأکید بر بازچرخانی و استفاده از پساب تصفیه‌شده، بسیاری از صنایع بزرگ استان‌های تهران و البرز همچنان از آب خام و منابع زیرزمینی بهره می‌برند. طبق اعلام مسئولان، سالانه نزدیک به ۹۸ میلیون مترمکعب آب در صنایع استان تهران مصرف می‌شود که می‌تواند با اصلاح فرآیندها، تا ۳۰ درصد کاهش یابد.

محمود ناصری، استاد اقلیم‌شناسی دانشگاه در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم از کرج ضمن ابراز نگرانی از وضعیت فعلی سد کرج، گفت: روند فعلی کاهش ورودی سدها، در کنار برداشت بی‌رویه، می‌تواند در کمتر از یک دهه آینده منجر به بحران‌های جدی تأمین آب در مناطق مرکزی ایران شود. الگوی فعلی مصرف دیگر پاسخ‌گو نیست؛ ما باید به سمت برنامه‌ریزی برای تخصیص عادلانه، بازچرخانی و اصلاح ساختاری در کشاورزی و صنعت برویم.

راه حل بحران آب: مصرف صحیح، نه قطع مصرف

سعید نیک‌پی، کارشناس منابع آب نیز در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم از کرج اظهار کرد: راهکار بحران آب قطع مصرف نیست، بلکه مصرف صحیح و بهینه است. مردم باید با مشارکت فعال در کاهش هدررفت، استفاده از تجهیزات کاهنده مصرف و پرهیز از مصارف غیرضروری، در کنار دولت قرار گیرند.

در حوزه مدیریتی، اگرچه اقدامات محدودی در استان‌ها آغاز شده، از جمله توسعه تصفیه‌خانه‌های فاضلاب، اجرای برخی طرح‌های انتقال آب و مسدودسازی چاه‌های غیرمجاز، اما به اذعان کارشناسان، این اقدامات هنوز کافی نیستند و نیاز به برنامه‌ریزی ملی و یکپارچه احساس می‌شود. از منظر اقتصادی، کاهش منابع آبی بر قیمت تمام‌شده آب و هزینه‌های عمومی دولت نیز تأثیر مستقیم دارد.

تصفیه آب با کیفیت پایین‌تر، انتقال از منابع دوردست و جایگزینی منابع پرهزینه مانند آب‌شیرین‌کن‌ها، هزینه‌های هنگفتی بر دوش دولت و در نهایت مردم خواهد گذاشت؛ بنابراین صرفه‌جویی در مصرف آب نه‌تنها یک وظیفه اخلاقی، بلکه یک ضرورت اقتصادی برای کاهش فشار بر بودجه عمومی است. کارشناسان معتقدند اگر سیاست‌های فعلی اصلاح نشود، بحران کم‌آبی در تهران و البرز از سطح یک هشدار زیست‌محیطی فراتر رفته و به تهدیدی اجتماعی و اقتصادی تبدیل خواهد شد.

در این میان، مردم، دولت، صنایع و کشاورزان هر یک نقش مهمی در عبور از این بحران بر عهده دارند. نگاه امنیتی به مسئله آب نیز بسیار حیاتی است. بسیاری از تحلیل‌گران بین‌المللی، آب را محرک اصلی درگیری‌های آینده جهان می‌دانند. اگر استان‌هایی مانند البرز و تهران با رشد جمعیت کنترل‌نشده و منابع آب محدود مواجه شوند، تنش‌های اجتماعی، مهاجرت‌های درون‌استانی و حتی اختلافات میان استان‌ها بر سر منابع مشترک مانند سد کرج می‌تواند افزایش یابد.

پیشگیری از چنین سناریو‌هایی فقط از مسیر مدیریت هوشمندانه و مشارکت مردم ممکن است. رسانه‌ها نقش بزرگی در آگاهی‌رسانی عمومی دارند، اما در سال‌های اخیر، نسبت به موضوع بحران آب در ایران، عملکرد منسجم و قدرتمندی نداشته‌اند. برخلاف کشور‌های دیگر که با کمپین‌های خلاقانه مصرف را کاهش داده‌اند، در ایران همچنان تصویر آب به‌عنوان منبعی بی‌انت‌ها در ذهن بسیاری از شهروندان حک شده است.

رسانه‌ها وارد میدان تغییر نگرش عمومی به آب شوند

رسانه‌های رسمی و پلتفرم‌های اجتماعی باید در جبهه «تغییر نگرش» عمومی به آب وارد شوند، قبل از آنکه بحران به نقطه غیرقابل بازگشت برسد. برای کاهش مصرف خانگی آب، اقدامات متعددی قابل انجام است که نیازی به قطع کامل یا محدودسازی شدید مصرف ندارد. نصب شیرآلات کاهنده فشار، اصلاح سیستم لوله‌کشی داخلی، استفاده از دستگاه‌های بازچرخانی آب، تنظیم زمان دوش گرفتن، پرهیز از شست‌وشوی خودرو با شلنگ، و جمع‌آوری آب باران برای مصارف غیرآشامیدنی از جمله راهکار‌های ساده، اما مؤثرند.

دولت نیز باید با ارائه مشوق‌هایی برای تجهیز منازل به ابزار‌های هوشمند کنترل مصرف، مردم را به کاهش تدریجی و پایدار ترغیب کند. در شرایط فعلی، جای خالی نقشه راه شفاف و مرحله‌بندی‌شده برای مدیریت بحران آب در استان‌های البرز و تهران کاملاً احساس می‌شود. اینکه چه اقداماتی در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت باید انجام شود، با چه بودجه‌ای، توسط کدام نهاد و با چه نظارتی، هنوز به‌درستی مشخص نیست.

نبود این نقشه راه، باعث سردرگمی و انجام اقدامات جزیره‌ای شده که اثرات پایداری ندارند. مدیریت بحران آب صرفاً به معنی کاهش مصرف نیست، بلکه به معنای بازطراحی رابطه انسان با طبیعت است؛ رابطه‌ای که سال‌هاست بر پایه تسلط و استثمار شکل گرفته و امروز به نقطه انفجار رسیده است. برای نجات آب، باید الگوی زندگی، اقتصاد، آموزش، فرهنگ و حتی معماری را بازتعریف کرد. این، نه صرفاً یک بحران زیست‌محیطی، بلکه یک مسئله تمدنی است.

تصویر روز
خبر های روز