
گریم مردانه الناز شاکردوست و رازهایی که به ما نمیگویند
برترینها: در روزهای اخیر انتشار تصاویری از فیلم تازهی «کج پیله» با بازی الناز شاکردوست موجی از واکنشها را در شبکههای اجتماعی برانگیخته است. در این تصاویر، شاکردوست با گریمی مردانه دیده میشود؛ اما آنچه بیش از خود گریم بحثبرانگیز شده، صحنههای رقص اوست. همین موضوع بهانهای شده تا کاربران و منتقدان دوباره به سراغ پرسشهای قدیمی دربارهی مرزهای نمایش، جنسیت و سانسور در سینمای ایران بروند.
مرد باشد، اشکال ندارد؟
بیشتر واکنشها به ویدئویی مربوط میشود که در آن شاکردوست در هیبت مردانه میرقصد. برخی کاربران میپرسند: «آیا صرفِ گریم مردانه داشتن، رقصیدن را مجاز میکند؟»
سؤال ساده اما مهم است. قوانین نانوشتهی سینمای ایران دربارهی رقص و حرکات بدنی همواره بر اساس جنسیت بازیگر تفسیر شدهاند. حالا کاربران میپرسند:
«اگر او زن است ولی گریم مردانه دارد، پس در اصل یک زن رقصیده. این مجاز است؟ یا باید اساساً زنان هم بتوانند بدون پوششِ جنسیتی خاص، همان کاری را بکنند که مردان انجام میدهند؟»
موضوع فراتر از یک صحنهی فیلم است. بحث به اینجا میرسد که چگونه قواعد سینمای ایران چنان سیال و قابل تفسیرند که در یک اثر، کاری ممنوع با تغییر ظاهری، مجاز میشود.
فیلمفارسی اَخ است، فیلمفارسی بعدِ ۵۷ خوب است
در دهههای پیش از انقلاب، بسیاری از منتقدان سینمای تجاری را با برچسب «فیلمفارسی» میکوبیدند؛ فیلمهایی که به گفتهی آنان «سطحی، کابارهای و بیمحتوا» بودند. با این حال، امروز منتقدان شبکههای اجتماعی یادآور میشوند که وضعیت فعلی سینمای ایران نهتنها از آن دوران بهتر نشده، بلکه دچار نوعی دفرمگی فرهنگی است؛ جایی که زن باید گریم مردانه کند تا بتواند برقصد.
در واقع، همان کسانی که روزگاری از «پاکی و پیامداری» سینمای بعد از انقلاب سخن میگفتند، حالا با محصولاتی روبهرو شدهاند که میان سرگرمی، تبلیغات و جنجال رسانهای در نوساناند.
ترفندهای تبلیغاتی، خسته نشدید خودتان؟
همزمان با انتشار تصاویر فیلم، ویدئوی دیگری هم از مراسم فرش قرمز کج پیله در فضای مجازی دستبهدست شد. در آن، نعیمه نظامدوست و الناز شاکردوست در حین شوخی و گفتوگویی صمیمانه دیده میشوند. گفته میشود در فیلم، نظامدوست نقش همسر شاکردوست را بازی میکند. کاربران فضای مجازی به برخی از این لحظات جنبههای اروتیک نسبت دادهاند؛ موضوعی که بهگفتهی عدهای بخشی از ترفند تبلیغاتی فیلم است.
در بسیاری از نقاط جهان، چنین رفتارهایی بخشی از بدنهی طبیعی سینما و فرهنگ عامه است، اما در ایران که سینما سالها با شعار «پیاممحور و متعهد بودن» تعریف میشد، حالا مسیر فروش و دیدهشدن به سمت جنجال و نمایش حاشیهها میرود.
منتقدان میگویند این اتفاقها نشانهی فقدان نگاه منطقی به تحولات فرهنگی است؛ غفلت از بحث اصلی یعنی جایگاه زن در سینما و هنر. نتیجه آنکه امروز «دم خروس» بیرون زده: سینمایی که نهتنها قاعدهای مشخص ندارد، بلکه برای دیدهشدن، از هر حربهای از جمله گریم مردانه و رقص ممنوعه بهره میگیرد.