
نقش رافائل گروسی در نشست شورای حکام موافق ایران یا موافق با اهداف تروئیکای اروپایی!
در فاصله چند هفته تا نشست فصلی شورای حکام در نوامبر ۲۰۲۵ (آبان ۱۴۰۴) که نخستین نشست بعد از اتمام برجام و قطعنامه ۲۲۳۱خواهد بود، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتم، بار دیگر در مصاحبههای خود با تکیه بر همان رویکردهای گذشته، اظهاراتی علیه ایران و فعالیتهای هستهای این کشور مطرح کرد. این موضعگیریها که در آستانه نشست حساس شورای حکام صورت میگیرد، میتواند تحت تأثیر فشارهای سیاسی کشورهای غربی و تروئیکای اروپایی ارزیابی و زمینهساز افزایش تنشهای رسانهای و سیاسی شود. تحلیلگران معتقدند هدف گروسی حفظ نقش سیاسی آژانس و بهرهبرداری از فضای رسانهای برای فشار بر ایران است.
به گزارش روز نو در همین زمینه، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تازهترین گفتوگوی خود با روزنامه آلمانی «نویه زوریخه تسایتونگ» نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران را مورد بحث قرار داد و بر اهمیت دیپلماسی و دسترسی بازرسان آژانس تأکید کرد. گروسی تصریح کرد نگرانی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای هنوز بهطور کامل برطرف نشده است، اما بازرسان آژانس بر این باور نیستند که ایران مقادیر زیادی اورانیوم غنیشده را در مکانهای مختلف پنهان کرده باشد. او افزود: «اطلاعات موجود نشان میدهد بیشتر این مواد در تأسیسات شناختهشده اصفهان، فردو و تا حدودی نطنز نگهداری میشوند».
در پاسخ به پرسشی درباره حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد که ایران در اختیار دارد، گروسی توضیح داد: «شناسایی این مواد کاملا ممکن است و آژانس تقریبا میداند این اورانیوم کجا قرار دارد. مسئله اصلی، دسترسی به این مواد است و اینکه ایران چه تصمیمی برای آن خواهد گرفت؛ آیا قصد نگهداری، کاهش غنیسازی یا انتقال به خارج از کشور دارد». او تأکید کرد: «بخش اعظم اورانیوم همچنان در تأسیسات اصفهان و فردو و بخشهایی از نطنز قرار دارد؛ هرچند برخی تأسیسات آسیب دیده و بخشی از آنها در زیرزمین مستقر است. دسترسی کامل بازرسان فقط زمانی حاصل میشود که ایران این همکاری را در راستای منافع ملی خود ببیند».
گروسی درباره مذاکرات دیپلماتیک و نقش احتمالی ترامپ در آینده منطقه نیز باور دارد: «شنیدن سخنان ترامپ درباره راهحل دیپلماتیک و بازبودن پنجره مذاکرات برای تهران پیام قدرتمندی بود». او عنوان کرد: «اگر همه طرفها دوباره بر سر یک میز بنشینند، از خطر دور جدیدی از حملات جلوگیری خواهد شد؛ هرچند نگرانیها درباره گسترش تسلیحات هستهای هنوز پابرجاست». مدیرکل آژانس همچنین به مسائل امنیتی جهانی اشاره کرد و گفت: «سرنوشت منطقه به مسئله فلسطین و آینده ایران گره خورده است».
رافائل گروسی پیش از این و در گفتوگو با «بنیاد نوآوری برای توسعه» تأکید کرد: «گزارش آژانس بهصراحت نشان میدهد ایران هیچ برنامهای برای توسعه سلاحهای هستهای ندارد و ادعای اینکه این گزارش باعث حمله اسرائیل شده، اشتباه است». او افزود: «حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، شامل رآکتورها و دانشمندان، تأثیری بلندمدت بر توان هستهای کشور ندارد و قابلیتهای فنی و فناوری ایران قابل بازسازی است». این دیپلمات هستهای خاطرنشان کرد: «بازرسان آژانس بهتازگی به ایران بازگشته و بازدید از رآکتور بوشهر بهعنوان نخستین گام برای ازسرگیری بازرسیها انجام شده است، اما هنوز نیاز به توافق بر رویهها و روشهای فنی برای دسترسی به همه سایتها، بهویژه سایتهای آسیبدیده وجود دارد».
او تأکید کرد: «گزارشهای آژانس فقط وضعیت برنامه هستهای ایران را منعکس میکنند و هیچ اطلاعات شگفتانگیز یا محرکی برای توجیه اقدامات نظامی ارائه نکردهاند». مدیرکل آژانس افزود: «حلوفصل پایدار مسائل هستهای ایران فقط از طریق دیپلماسی ممکن است و اعتماد به گفتوگو و تعهد به مسیر دیپلماتیک ضروری است. بنابراین، حملات نظامی نمیتواند راهحلی واقعی ارائه دهد و گزارش آژانس نباید بهعنوان چراغ سبز برای اقدامات نظامی تلقی شود».
واکنش تهران
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در نشست خبری دوشنبه، واکنش خود را به اظهارات اخیر رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، درباره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران تشریح و بر نقش فنی و حرفهای آژانس در فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورها تأکید کرد. او تصریح کرد: «مادامی که آژانس براساس صلاحیتها و اختیارات خود و بدون تأثیرگذاری سیاسی برخی اعضا عمل کند، مورد احترام ایران است». بقایی با این حال یادآور شد: «اعتراض ایران نسبت به دخالت احتمالی قدرتهای خارجی در فعالیتها و گزارشدهیهای آژانس همچنان باقی است».
به گفته سخنگو: «آژانس باید شخصیت مستقل و عدم وابستگی خود را حفظ کند و اجازه ندهد اغراض و منافع سیاسی کشورهایی مانند آمریکا و سه کشور اروپایی در تصمیمگیریها و گزارشهای فنی این نهاد اعمال شود». بقایی این را هم گفت که «کشورهای غربی بارها نشان دادهاند در سوءاستفاده از سازمانهای بینالمللی هیچ حد و مرزی قائل نیستند و آژانس نباید به ابزاری برای منافع سیاسی آنها تبدیل شود». در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا تخریب تأسیسات هستهای ایران امکان مذاکره بر سر برنامه هستهای را از بین میبرد؟ سخنگوی وزارت خارجه تأکید کرد: «موضوع هستهای ایران اساسا اختلاف بینالمللی نیست».
او توضیح داد: «این مسئله با اصرار و فشار آمریکا و سه کشور اروپایی و به بهانه ادعای رژیم صهیونیستی از سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به دستور کار سازمان ملل تحمیل شد». او افزود: «ایران همواره بر حق قانونی خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، طبق معاهده منع اشاعه، تأکید داشته و این حق نیازی به رسمیت شناختن دیگران ندارد، بلکه حقی است که به موجب عضویت ایران در معاهده به ملت این کشور تعلق دارد». بقایی در عین حال خاطرنشان کرد: «مسیر دیپلماسی با ایران بسته نیست و هر زمان طرفهای مقابل آماده گفتوگوهای معقول و در چارچوب حقوق و منافع مشروع ایران باشند، امکان ادامه مذاکرات وجود دارد». او بر این نکته تأکید کرد که «گفتوگوها باید بر مبنای احترام به حقوق قانونی ایران و با دوری از اغراض سیاسی صورت گیرد تا به نتیجهای معنادار و متوازن دست یافت».
بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱، شکاف روایت حقوقی و آینده پرونده هستهای
نشست پیشروی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نوامبر، اولین نشست فصلی پس از پایان عمر ۱۰ ساله برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ محسوب میشود و از همین رو اهمیت فوقالعادهای در حوزه دیپلماسی هستهای ایران دارد. اختلاف دیدگاه میان جبهه غربی شامل تروئیکای اروپا و آمریکا و جبهه شرقی شامل ایران، روسیه و چین، در این نشست به اوج خود خواهد رسید. تروئیکای اروپا و آمریکا بر این باورند که از ششم مهرماه، با شش قطعنامه صادرشده، برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نتوانستهاند به پایان عمر خود برسند و پرونده هستهای ایران همچنان موضوعی حساس و تحت نظارت است.
در مقابل، ایران همراه با روسیه و چین از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) معتقدند که پایان اعتبار این قطعنامهها به معنای بازگشت پرونده هستهای ایران به مسیر عادی و غیرسیاسی است و از این پس، مدیرکل آژانس دیگر ملزم به ارائه گزارشهای مرتبط با برجام نخواهد بود. همانطور که کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی وزارت خارجه، شنبه هفته جاری برای آن تصریح کرده است.
محمدجواد ظریف هم از اقدام کشورهای جهان در اجرای بند ٨ قطعنامه ٢٢٣١ به معنای خارجشدن پرونده ایران از دستور کار شورای امنیت حمایت کرد. وزیر امور خارجه پیشین در حساب ایکس خود نوشت: «برجام از سه کشور اروپایی میخواست که تلاشهای مبتنی بر حسن نیت در زمینه حل اختلاف را توضیح دهند؛ در عوض، سه کشور اروپایی از تجاوز نظامی برای نابودی تأسیسات تحت پادمان و فشار حداکثری علیه اقتصاد ایران حمایت کردند. چین، ایران، روسیه و ۱۲۰ عضو جنبش عدم تعهد اظهار میکنند که سوءنیت سه کشور اروپایی در شورای امنیت ملل متحد نامعتبر است و بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱ (لغو ۲۲۳۱ و تداوم لغو همه قطعنامههای قبلی و پایان رسیدگی شورا) عملیاتی شده است».
اسماعیل بقایی نیز در نشست خبری خود تأکید کرد «روایت داخلی درباره اسنپبک در برجام درست است». به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه، «ایران به پایان قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پایبند است و این قطعنامه در ۱۸ اکتبر (۲۶ مهرماه) خاتمه یافته است. با این حال، حقوقی که ایران براساس این قطعنامه کسب کرده، همچنان برقرار است و برخی تعهدات و فعالیتهای هستهای کشور، مستقل از قطعنامه ادامه مییابد». این دیپلمات کشورمان یادآور شد: «برجام ماهیتی موقتی داشت و هدف آن رفع تحریمهای غیرقانونی علیه ایران در برابر پذیرش اقدامات شفافساز و اعتمادساز بود؛ بنابراین چارچوب حقوقی فعالیتهای هستهای ایران پس از پایان قطعنامه براساس حقوق قانونی کشور ادامه مییابد».
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اروپاییها بدون مبنای حقوقی، «مکانیسم ماشه» را فعال کردند. تفسیر مشترک ایران، روسیه و چین؛ این اقدام غیرقانونی و سوءاستفاده از اسنپبک است. ایران در ۱۰ سال گذشته همه تعهداتش را انجام داده و بازگشت تحریمها مشروعیت ندارد». در همین حال کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالملل وزیر امور خارجه، در واکنش به تحولات اخیر در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اظهار کرد: «در چارچوب توافق قاهره، پیشتر در عرض یک هفته به درخواستهای آژانس پاسخ میدادیم، اما اکنون دیگر چنین همکاریای انجام نمیشود».
او با اشاره به درخواست جدید آژانس افزود: «درخواستهای جدید آژانس به شورای عالی امنیت ملی ارجاع شده و تصمیمگیری درباره آنها در سطح ملی صورت خواهد گرفت». غریبآبادی همچنین به اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، اشاره و عنوان کرد: «گروسی روز یکشنبه در مصاحبهای مطبوعاتی اعلام کرد که نیازمند همکاری کامل با ایران هستیم، اما این شرایط زمانی فراهم میشود که ایران آن را در راستای منافع خود بداند».
با توجه به همین موضعگیریها و از منظر تحلیل سیاسی، نشست پیشرو با ویژگیهای خاصی همراه است. تجربه چند دوره گذشته نشان داده است که واکنشهای تهران پس از تصویب قطعنامههای شورای حکام عمدتا جنبه نمادین داشته و با توقف موقت برخی همکاریها همراه میشد، اما این بار، ایران قصد دارد رویکردی متفاوت اتخاذ کند. این رویکرد مبتنی بر حفظ حداقل سطح همکاریهای پادمانی و جلوگیری از بهرهبرداری سیاسی و رسانهای گروسی و متحدان غربی او است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، همچنان تحت تأثیر واشنگتن برای حفظ شانس خود در رقابتهای آتی دبیرکلی سازمان ملل و حمایت دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۶ عمل میکند؛ بنابراین پیشبینی میشود تلاش برای فشار رسانهای و سیاسی در نشست آینده ادامه یابد.
رویکرد تهران مبتنی بر تفکیک دقیق میان «پادمان» و «نظارت فراتر از پادمان» است؛ به این معنا که همکاری با آژانس ادامه مییابد، اما چارچوب آن محدود به تعهدات حقوقی و پادمانی میشود و از تبدیلشدن ابزار نظارت به اهرم فشار سیاسی جلوگیری خواهد شد. مقامهای ایرانی بارها تأکید کردهاند که سیاست کشور نه خروج از انپیتی است و نه تقابل با آژانس، بلکه همکاری در چارچوب تعهدات مشروع است. از نگاه راهبردی، تهران از تجربه گذشته آموخته که واکنشهای تند یا توقف ناگهانی همکاریها میتواند زمین بازی را به نفع مخالفان تغییر دهد و زمینه صدور قطعنامههای جدید علیه برنامه هستهای ایران را فراهم کند.
در نتیجه، پیشبینی میشود ایران در نشست نوامبر با رویکردی هدفمند، آرام، اما محکم وارد شود؛ هدفی که شامل کنترل بحران، خنثیسازی فشار رسانهای و بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی چندجانبه در بلوک شرق است. تهران تلاش خواهد کرد تا اجازه ندهد فضای رسانهای، زمینه تحرکات سیاسی علیه برنامه هستهای کشور را فراهم کند و نشان دهد که پرونده هستهای ایران اکنون از چارچوب سیاسی خارج شده و باید در مسیر قانونی و فنی خود ادامه یابد. این رویکرد، نقطه عطفی در تاریخ دیپلماسی هستهای ایران و آغاز فصل تازهای از تعاملات هستهای به حساب میآید که بر پایه منافع ملی و تعهدات بینالمللی تنظیم شده است.
افق مبهم مذاکرات
در این میان، بیشک مهمترین عاملی که میتواند همه معادلات جاری را تغییر دهد و حتی رویکردهای فنی و کارشناسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تحت تأثیر قرار دهد، روند مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکاست. هرگونه پیشرفت یا عقبنشینی در این مذاکرات، نهتنها بر چارچوب همکاریهای پادمانی و دسترسی بازرسان تأثیر میگذارد، بلکه میتواند خط سیر گزارشدهی و تحلیلهای آژانس را نیز دگرگون کند. تحلیلگران بر این باورند که نتیجه این گفتوگوها تعیینکننده ماهیت تعاملات دیپلماتیک، امنیتی و رسانهای منطقه خواهد بود و نقشی کلیدی در کاهش یا تشدید تنشها ایفا میکند. در این زمینه استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، در گفتوگویش با سیبیاس خبر داده «تماسهایی از ایرانیها هم دریافت میکنیم. میدانید امیدواریم که یک راهحل دیپلماتیک بلندمدت با ایران داشته باشیم.
داریم روی این مسئله کار میکنیم. ما داریم با ایران کار میکنیم. با آنها صحبت میکنیم». در مقابل، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، درباره اظهارات استیو ویتکاف مبنی بر اینکه تماسهایی از ایران دریافت کرده است، خبر داد: «تماسهای غیرمستقیم و با واسطه بین ایران و طرفهای مقابل، مانند گذشته کموبیش ادامه دارد و در این چارچوب واسطهها پیامهایی میان طرفین تبادل کردهاند. با این حال، نمیتوان گفت که ایران در آستانه ورود به یک روند مذاکراتی قرار دارد؛ فعلا شرایط لازم برای آغاز مذاکرات رسمی و جدی هنوز فراهم نیست».
اسماعیل بقایی بر این نکته هم تأکید کرد که «تماسهای ایران با طرفهای مقابل از طریق واسطهها مانند مصر ادامه دارد، اما این به معنای آغاز مذاکرات رسمی نیست. مذاکره تنها زمانی معنا دارد که طرفین به درک مشترک و احترام متقابل برسند و شرایط برابر فراهم باشد، درحالیکه مطالبات زیادهخواهانه مانع از این امر است». او افزود: «مصر در یک سال اخیر تلاش کرده با استفاده از ظرفیتهای خود به کاهش تنشها کمک کند و در گفتوگوها با ایران، تمرکز اصلی بر تحولات غزه و توقف جنایات رژیم صهیونیستی بوده است؛ جایی که نقش مصر بهعنوان ضامن تفاهم آتشبس اهمیت دارد».
با توجه به همین اظهارات اسماعیل بقایی به نظر میرسد دیپلماسی ایران با بنبست جدی مواجه شده است. بازگشت قطعنامههای ششگانه علیه کشور، مسیر مذاکرات رسمی را تا اطلاع ثانوی مسدود کرده و هیچ نشانهای از آغاز گفتوگوهای مستقیم میان تهران و طرفهای غربی مشاهده نمیشود. این وضعیت، بازتابی از توازن پیچیدهای است که در صحنه بینالملل و منطقه شکل گرفته و نشان میدهد که اختلافات بر سر چارچوب مذاکرات و مطالبات غیرمنطقی طرفهای مقابل هنوز به هیچ توافق عملی منجر نشده است. در چنین شرایطی، تحولات منطقهای، مانند مسئله غزه یا تحرکات دیگر بازیگران کلیدی و همچنین تغییرات در سیاستهای آمریکا و اروپا میتواند نقش تعیینکنندهای در شکستن این بنبست ایفا کند. با این حال، در کوتاهمدت، معادلات موجود به وضوح نشان میدهد که گفتوگوها تنها در صورت ایجاد شرایط برابر و احترام متقابل به حقوق و امنیت ایران ممکن خواهد بود.