جهانی که با جنگها محاصره شده است!

مهم این است که هزینه فایده این جنگها شناسایی و از افتادن در تله آنها خودداری شود. دولتها، چون خود را منتخب مردم میدانند وظیفه خود را تأمین رفاه، آسایش و امنیت برای شهروندان میدانند و به همین دلیل است که دولتها از همه اشکال جنگ پرهیز میکنند تا زندگی مردم به مخاطره نیفتد.
نکته قابل تأمل این که چین و روسیه که متحد ایران هستند در مواقع حساس در برابر آمریکا کرنش میکنند وجاخالی میدهند. آنها به پای میز مذاکره مستقیم میروند ولو آنکه نتیجه نگیرند. معلوم نیست چرا، به چه دلیل و با چه انگیزه و منطقی ایران بیش از چند دهه درگیر انواع جنگها شده و هزینه داده و فایده نبرده است! اکنون که مردم پرسشگر شدهاند بیش از هر زمان دیگری از حاکمیت میپرسند چرا ما باید برای مناقشه عبری عربی غربی هزینه بدهیم و فایده نبریم و با غرب نیز سرشاخ باشیم. وقتی تمرکز حاکمیت به بیرون است، شیادان، گرگها، کلاهبرداران، دزدان و غارتگران به جان مردم میافتند و دست در جیب آنها میکنند و کسانی که سهمی در سوء استفاده ندارند و در هفت آسمان ایران یک ستاره هم ندارند هزینه این چرخه معیوب را پرداخت میکنند.
*سایه جنگ نه تنها از بین نرفته بلکه احتمال وقوع آن وجود دارد مگر این که اتفاقی در داخل، خارج یا منطقه رخ دهد.
*فشار آمریکا باعث شده که نفت ایران بدون مشتری روی دریاها بماند. وقتی کشور نتواند نفت بفروشد دچار کسری بودحه شده و گرانی و تورم اجتناب ناپذیر است.
*ایران به لحاظ سیاسی به روسیه که در بین مردم ایران منفور است تکیه زده و از منظر اقتصادی نیز به چین امید بسته است. روسیه که دومین قدرت نظامی جهان بود در طول ۴۴ ماه گذشته نتوانست از پس ارتش کوچک اوکراین برآید. چطور این کشور میتواند در رز مبادا به کمک ایران بیاید؟ چین هم از تداوم جنگ روسیه علیه اوکراین سود میبرد و هم از تحریمهای غرب علیه ایران. وقتی روسیه و ایران زیر تیغ تحریم باشند چین نفت ارزان و با تخفیف ویژه از این دو کشور میخرد و کالاهای بنجل خود را با نفت تهاتر میکند. روسیه دوست دارد ایران زیر تیغ تحریم باقی بماند و در فروش نفت و گاز رقیب او نشود.
*کشورهای عربی از اتمی شدن ایران، قدرت منطقهای، موشکی و حمایت از محور مقاومت ترس و واهمه دارند به همین دلیل به دامن آمریکا و اسرائیل پناه بردهاند.
* ائتلاف آمریکا، اروپا، اسرائیل کشورهای عربی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران شکل گرفته است.
این ائتلاف، قدرتمند و سنگین است و ایران به تنهایی نمیتواند از پس آن برآید. اگر دوباره جنگ شود این ائتلاف یکپارچه در برابر جمهوری اسلامی قرار خواهد گرفت که خطرناک است و میتواند مخرب باشد. پشت صحنه این اتفاقات تغییر نقشه ژئوپلیتیک منطقه و کسب درآمد از طریق سرمایهگذاری در خاورمیانه است.
سرمایهگذاری نیاز به آرامش، ثبات سیاسی و نظامی دارد. تحلیل غرب و اسرائیل این است که ایران به دلیل حمایت از گروههای محور مقاومت مانع ثبات و امنیت خاورمیانه بوده است. اگر تهران به روش گذشته بخواهد در منطقه حضور داشته باشد، به زعم غرب و اسرائیل امکان سرمایهگذاری و توسعه کشورهای عربی امکان پذیر نخواهد بود. این بهانهای برای جنگ دیگر خواهد بود مگر اینکه دیپلماسی و سازش با طرف اصلی یعنی ترامپ صورت بگیرد. این خطر بالقوه و بالفعل وجود دارد مگر این که ایران با طرف اصلی یعنی ایالات متحده توافق و مصالحه کند که امکانش ضعیف است.
باید دانست خطر رفع نشده و در کمین ایران است. این در حالی است که مردم با شرایط سخت اقتصادی، زیست محیطی و... دست و پنجه نرم میکنند.