پژمانی که مجرم است و در قزلحصار بود تا جمشیدی که در کانادا زبان باز کرد!

پژمان جمشیدی- بیستونهم مهرماه خبری درباره یک شخصیت معروف که حالا بیشتر مردم او را بازیگر میشناسند تا فوتبالیست، به صدر اخبار مجازی و رسانههای رسمی تبدیل شد. پژمان جمشیدی به جرم تجاوز به عنف، بازداشت و به زندان قزلحصار منتقل شد.
به گزارش روز نو خیلی زود اخبار مرتبط با این موضوع در فضای مجازی و رسمی پیچید. عدهای مصاحبه کردند و از صحت ماجرا گفتند و زوایای دیگری از آن را نقل کردند، اما خیلی زود موجی در فضای مجازی به راه افتاد که این اتهام علیه جمشیدی را «پاپوش» خواند.
در همان ساعات اولیه خبر بازداشت جمشیدی یک تهیهکننده سینما که نامی از او برده نشد اتهامات وارد شده به این بازیگر را تائید کرد. تا چند روز بعد خبرها حول این موضوع در دو دسته منتشر میشد، آنهایی که سوابقی از جمشیدی ارائه میدادند که زوایای دیگری از پرونده که ادعای شاکی را تائید میکرد و عدهای که جمشیدی را از این کار مبرا میدانستند. ازجمله چهرههای هنری و ورزشی نظیر علی دایی، بیژن بنفشهخواه، نعیمه نظام دوست و پژمان بازغی به حمایت از جمشیدی پرداختند.
وزیر فرهنگ در حاشیه جلسه هفتگی دولت در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره بازداشت جمشیدی این طور پاسخ داد که این پرونده شاکی خصوصی داشته و پیگیری خاصی نمیتواند داشته باشد.
چهرههای شاخص همچون علی دایی او را «قربانی توطئه و حسادت» توصیف کرد در دفاعی عجیب از او گفت: «پژمان جمشیدی مجرد است و به عنوان یک انسان مجرد روابطش با آدمهای متاهل فرق دارد.»
انتشار تصاویر و فیلمهایی شخصی از جمشیدی، صحبتهای همسایههای او و. اتفاقات دیگری بود که در ادامه این موج خبری افتاد. دو روز بعد نیز پژمان جمشیدی با قید وثیقه آزاد و باز هم فیلمهایی از آزادی او و حضور در جمع افرادی که برای آزادی او تلاش کرده بودند وایرال شد.
سهشنبه ششم مهرماه روزنامه هممیهن مصاحبهای از شاکی پرونده و مادرش منتشر کرد. حالا افکار عمومی با صحبتهایی روبهرو بودند که جریان تجاوز به عنف را شرح میداد و قسمتهایی از شایعات روز اول بازداشت جمشیدی را تایید میکرد.
در این گزارش دختر قربانی تجاوز با جزئیات از روز حادثه و نحوه ثبت شکایتش در مراجع قضایی گفت. وی از مراجعهاش به پزشکی قانونی و این که نمونههای لازم از او گرفته شده روایت تلخی ارائه داد تا این پرسش مطرح شود که اگر صحبتهای شاکی صحیح است چرا پژمان جمشیدی اکنون آزاد است و اگر این صحبتها از اساس صحبت ندارد، ماجرای بازداشت اولیه او آن هم در زندانی که مخصوص جرائم سنگینی، چون تجاوز به عنف است، چه بود و این بازداشت با چه مستندانی صورت گرفت؟ و اصولا ماجرا از چه قرار بود که جمشیدی با قید وثیقه توانست از بازداشت بیرون بیاید؟
قطعات پازل درباره ماجرای جمشیدی تا اینجای کار درست کنار هم نمینشست و رفته رفته بیشتر به ابهامات ماجرا اضافه میشد تا اینکه رسانهها نوشتند جمشیدی عازم ترکیه شده است.
فارغ ازینکه به نظر میآمد از نظر حقوقی منعی برای خروج از کشور جمشیدی وجود ندارد، اما این خروج تنها ساعاتی پس از آزادی با قید وثیقه، ورق را برای حامیان او برگرداند و حالا ظن فرار از محکمه و عقوبت اتهام هم به پرونده آقای بازیگر اضافه شد.
اگرچه رسانهها نوشتند که وکلا هم تاید کردند «این بازیگر بهصورت قانونی از کشور خارج شده و موضوع فرار یا خروج غیرقانونی از کشور در میان نیست. تا این لحظه هیچ منع قضایی (ممنوع الخروجی) برای سفر وی اعلام نشده است.»، اما افراد زیادی این موضوع را مطرح کردند که بهتر بود برای مشوش نشدن افکار عمومی و ظن فرار جمشیدی از کشور در این مورد خاص برای او ممنوعالخروجی در نظر گرفته میشد.
حتی حساسیت پرونده پژمان جمشیدی و انتظار افکار عمومی برای روشن شدن ابعاد ماجرا در کنار زمزمههایی از عدم بازگشت او به ایران باعث شد تا قوانین مربوط به «ممنوعالخروجی» با انتقادات گسترده از سمت مردم و برخی وکلای دادگستری مواجه شود.
خود جمشیدی در پاسخ به حواشی خروج از کشورش متنی در فضای مجازی منتشر کرد و نوشت که فقط برای دیدن خانواده به ترکیه رفته است و زود هم بازخواهد گشت. درحالی که در صحبتهای اولیه او اشارهای به دیدن خانوادهاش در کانادا نشده بود، روز گذشته فیلم دیگری از او در فضای مجازی پخش شد که او را در کانادا نشان میدهد.
اگرچه پژمان جمشیدی در گزارش اولیه متهم است و جرم او هنوز اثبات نشده و اگرچه باز هم طبق قانون ظاهرا خروج او از کشور منعی نداشته است، اما توالی این حوادث ذهن مخاطب پیگیر ماجرا را سمت فرار او میبرد و اینکه شاید اتهاماتی که به او زده شده صحت داشته باشد و الا دیدار با خانواده میتوانست با روشهای دیگری هم انجام شد.
صبح امروز امین چلبیانلو، پزشک و تهیه کننده سینما، یک فایل صوتی را به عنوان اولین دفاعیه پژمان جمشیدی بعد از حضور در کانادا منتشر کرد. پژمان جمشیدی در این فایل صوتی گفته است: «من بدترین گناه دنیا را هم بکنم، دوست دارم در سیستم قضایی کشور خودم قضاوت شوم. من کشوری جز ایران نمیشناسم و برای گرفتن حق خودم برمیگردم.»
جمشیدی همچنین در این فایل صوتی گفت: «بعد از اینکه خانوادهام را دیدم برمی گردم و حقم را میگیرم. مگر کاری کردهام که ترسیده باشم؟ وی با گلایه از برخی افراد گفت: «همانها که داعیه دموکراسی دارند به راحتی با شرف و آبروی آدمی که در طول ۲۵ سال شهرت خود جمع کرده بازی میکنند.»
خواهر جمشیدی هم با گفتن اینکه او با ویزایی که از قبل داشته راهی کانادا شده گفت پژمان به زودی به ایران برمیگردد. وی همچنین دلیل سفر به کانادا را با توجیه «ریکاوری انرژی از دست رفته برادش» این طور توضیح داد: «در مواجهه با اینجور شرایط و اتهامها و ناجوانمردیها خانواده اولین و آخرین پناه هست برای این که انرژی از دست رفتهمون ریکاوری بشه»
نکته قابل توجه در ماجرای پیش رو ابهاماتی است که افکار عمومی درگیر آن شده است. طبیعی است که وقتی در هر ماجرایی یک سر آن یک سلبریتی قرار بگیرد موج اخبار سریعتر دهان به دهان میچرخد. اما این ماجرا سر دیگری هم دارد. تجاوز به عنف و زنی که در این بین دنبال حق و حقوق خود است. موضوع تجاوز به خودی خود دارای حساسیت زیادی در کشور ماست و آنچه این پرونده دو سر حساسیت را حالا در ابهام نگه داشته عدم شفافیت و سوالهای بیپاسخ است. مستندات شاکی چه بود که برای جمشیدی قرار بازداشت صادر شد؟ مستندات وکلا چه بود که قرار بازداشت به وثیقه تبدیل شد؟ صحبتهای شاکی چقدر صحیح بود و چرا کسی از مسئولین پرونده در رد یا تایید آن صحبت نکرد؟ چرا موجی در فضای مجازی راه افتاد که علیرغم ندانستن پاسخ این سوالها ماجرا را با جدیت برای جمشیدی یک پاپوش توصیف کرد؟ چرا در این پرونده حساس قید عدم خروج از کشور برای کم کردن حواشی اضافه نشد و چندین سوال دیگر.