آشنایی با زندگی و فعالیت حرفهای سروش ستوده

سروش ستوده، مربی جوان و شناختهشدهٔ رشته بدنسازی و فیتنس، در تیرماه ۱۴۰۴ در حادثهای دلخراش جان خود را از دست داد. او که بیش از یک دهه در این عرصه فعالیت داشت و در شبکههای اجتماعی دنبالکنندگان زیادی داشت، در جریان یک سرقت خیابانی هدف حمله قرار گرفت و جانش را از دست داد. این رویداد، جامعهٔ ورزشی و افکار عمومی را در شوک فرو برد و بار دیگر هشدارهایی جدی دربارهٔ ناامنی خیابانها و خشونتهای خیابانی را مطرح کرد.
زندگی و فعالیت حرفهای سروش ستوده
سروش ستوده از کودکی علاقهای ویژه به ورزش داشت و از همان سالهای ابتدایی زندگی، رشتههای گوناگون ورزشی را تجربه کرد تا مهارتها و تواناییهای جسمانی خود را پرورش دهد. تحصیلات او در حوزه تربیتبدنی شکل گرفت و مسیر حرفهای خود را با تمرکز بر بدنسازی و فیتنس ادامه داد. سروش بیش از دوازده سال در این زمینه فعالیت کرد و در طول این سالها نهتنها مهارت خود را بهبود داد، بلکه تجربههای ارزشمندی در مربیگری به دست آورد.
او بهعنوان مربی در باشگاههای نیاوران و دیگر مناطق شمالی تهران مشغول بود و شاگردانش تحت راهنمایی او برنامههای تمرینی و رژیمهای غذایی مناسبی دریافت میکردند. سروش در شبکههای اجتماعی نیز فعال بود و با به اشتراک گذاشتن ویدیوهای آموزشی و نکات تغذیهای، ارتباط نزدیکی با دنبالکنندگانش برقرار کرده بود. محبوبیت او در فضای مجازی تنها حاصل مهارت ورزشیاش نبود؛ اخلاق حرفهای، صبر و انگیزهٔ بالای او در مربیگری، سبب شده بود تا بسیاری او را الگویی قابل اعتماد و مربیای با مهربانی و تعهد وصف کنند. شاگردانش همواره از شکیبایی و دقت او در آموزش و شیوه رفتار انسانیاش تعریف میکردند و حضورش در زندگی حرفهای آنها تأثیر مثبتی داشت.
شامگاه تلخ: درگیری سروش ستوده با سارقان
شامگاه هفتم تیرماه، هنگامیکه سروش ستوده پس از پایان کلاسهای باشگاه سوار بر موتورسیکلت خود در خیابانهای منطقه درکه منتظر دوستش بود، دو موتورسوار به او نزدیک شدند. یکی از آنها ناگهان گوشی سروش را قاپید و سوار موتور شد تا فرار کند، اما سروش بدون ترس، بهسرعت تلاش کرد مانع فرار آنها شود و گوشی خود را پس بگیرد. در همان لحظات، درگیری کوتاه اما شدید شکل گرفت و یکی از سارقان با چاقو ضرباتی به گردن و شانه او وارد کرد که شدت خونریزی و آسیب موجب شد سروش جان خود را از دست دهد. این حادثه تلخ در نزدیکی خیابان ولنجک رخ داد و تصاویر ثبتشده با دوربینهای مداربسته مسیر فرار سارقان، چگونگی درگیری و تلاش سروش برای دفاع از خود را به روشنی نشان داد.

پیگیری قضایی و دستگیری متهمان به سروش ستوده
پس از انتشار خبر قتل سروش، بازپرس جنایی پایتخت دستور تشکیل تیم ویژهای از اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ را صادر کرد تا هرچه سریعتر عاملان این جنایت شناسایی شوند. کارآگاهان با دقت تصاویر دوربینهای مداربسته را بررسی کردند و توانستند هویت دو متهم را شناسایی کنند. چند روز بعد، یکی از آنها در یکی از محلههای شمال تهران دستگیر شد. لحظه دستگیری با تنش همراه بود؛ متهم تلاش میکرد مقاومت کند، اما حضور نیروهای پلیس و هماهنگیهای دقیق مانع فرار او شد.
در بازجوییها، متهم اعتراف کرد که در این زورگیری حضور داشته و قتل را همدستش انجام داده است. او توضیح داد که قصد نداشت در ابتدا حادثه به این شدت پیش برود، اما مقاومت سروش سبب شد درگیری به مرگ منجر شود. همزمان، تلاشها برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت و پلیس با حساسیت کامل مسیرهای احتمالی فرار او را زیرنظر گرفت.
یکی از متهمان که قصد داشت از مرزهای شمال غربی کشور به ترکیه فرار کند، ناکام ماند و هماکنون در بازداشت به سر میبرد. بررسیهای پلیس نشان داد هر دو متهم پیشینه کیفری در زمینه سرقتهای مشابه داشتند و از شگردهای موبایلقاپی استفاده میکردند.
این حادثه تلخ، واکنشهای مردم و کاربران شبکههای اجتماعی را نیز برانگیخت. برخی شهروندان تصاویر محل دستگیری متهم و مسیر فرار او را در شبکهها به اشتراک گذاشتند و با همکاری پلیس، اطلاعات تازهای از محل اختفای قاتل فراری در اختیار مأموران قرار گرفت. کارشناسان پلیس بر اهمیت نظارت مستمر بر دوربینهای مداربسته، واکنش سریع و همکاری مردم با نیروهای امنیتی تأکید کردند و گفتند این اقدامات میتواند از تکرار فجایعی همچون قتل سروش جلوگیری کند.
خانواده سروش ستوده و آخرین وداع
منیژه علیجعفری، مادر سروش، هنوز روزهای سختی را میگذراند و هر بار که از پسرش سخن میگوید، اشک امانش را میبرد. او درباره فرزندش میگوید: سروش متولد سال ۱۳۷۵ بود و از همان کودکی شور و علاقه ویژهای به ورزش داشت. از فوتبال و دو میدانی گرفته تا ورزشهای رزمی و بدنسازی، همه را تجربه کرد و با هر رشته، علاقهاش بیشتر میشد. تحصیلاتش را در حوزه تربیتبدنی ادامه داد و مدارک بینالمللی مربیگری دریافت کرد تا بتواند دانش خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. تلاش سروش همیشه برای آن بود که مربی محبوب و انسانی با شخصیت باشد، کسی که شاگردانش نه تنها از دانش او بهره ببرند، بلکه از اخلاق و رفتار او هم الگوبرداری کنند.
پس از فوت پدرش حدود پنج سال پیش، سروش نقش مرد خانواده را بر عهده گرفت. مادرش میگوید: «از آن زمان سروش بود که بار مسئولیت خانه و خانواده را به دوش کشید. همیشه میگفت شما وظیفه خودتان را انجام دادید و حالا من باید از همه مراقبت کنم. نه تنها حمایت از من، بلکه سرپرستی و آرامش خانواده هم به او واگذار شد.»
مادر سروش به نامزدی او اشاره میکند و میگوید: «سروش تازه نامزد کرده بود و قرار بود سال آینده ازدواج کند. این موضوع انگیزههایش را بیشتر کرده بود. همیشه درباره آیندهاش صحبت میکرد؛ میخواست تجربه پدر شدن را داشته باشد و زندگی سالم و ورزشیاش را ادامه دهد. با اینکه همواره برنامههایش پرمشغله بود، اما همیشه از شادی و آیندهٔ خانواده حرف میزد.»
مراسم خاکسپاری سروش با حضور بیش از ۶۰۰ نفر برگزار شد؛ افرادی که شاگردان، همکاران و دوستانش بودند و برای ادای احترام به او آمده بودند. مادرش با صدای لرزان میگوید: «حضور این همه نفر نشان داد که سروش چه محبوبیتی داشت و چه تاثیری بر زندگی دیگران گذاشته بود. اما ما هنوز با این غم بزرگ روبهرو هستیم و روزهایمان بیپایان و پر از خاطرات اوست.»

روایت شب حادثه از زبان مادر سروش ستوده
شب حادثه، نامزد سروش با مادرش تماس گرفت و گفت که سروش از روی موتورش افتاده است. مادر با دلشوره و اضطراب راهی بیمارستان شد، اما وقتی به واقعیت روبهرو شد، باورش نمیشد آنچه رخ داده است. هیچ تصور ذهنی نمیتوانست شدت فاجعه را نشان دهد؛ سروش نه بهخاطر افتادن، بلکه هدف ضربات چاقو قرار گرفته و جان خود را از دست داده بود. در سردخانه، مادر پیکر فرزندش را در آغوش گرفت و با او سخن گفت؛ جملاتی که شاید دیگر هیچگاه شنیده نمیشدند. آن لحظات، مادر را در شوکی عمیق فرو برد و حس میکرد قلبش نیز با ضربات چاقو پاره شده است.
منیژه علیجعفری درباره جزییات حادثه میگوید: «آن شب، سروش تنها چند دقیقه زودتر به محل باشگاه رسیده بود و در همان فاصله کوتاه، گوشیاش را چک میکرد. ناگهان دو موتورسوار به او نزدیک شدند. یکی از آنها گوشیاش را قاپید و سوار موتور شد، اما سروش تلاش کرد مانع فرار آنها شود. در این لحظات، یکی از سارقان سه ضربه چاقو به بازو، سینه و شاهرگ او زد و شدت خونریزی باعث شد جانش گرفته شود.»
مادرش با بغض ادامه میدهد: «این قتل هیچ ربطی به تصادف نداشت. قاتل با پیشینه کیفری، به عمد و برای یک گوشی موبایل این جنایت را انجام داد. وقتی فکر میکنم که فرزندم در آن لحظات تنها بود و کسی نبود تا کمکش کند، قلبم از درد میشکند. هیچ مادری نباید چنین لحظاتی را تجربه کند.»
ابعاد قضایی و جنایی قتل سروش ستوده
تحقیقات پلیس نشان میدهد که همان شب حادثه، متهمان در جریان فرار با موتور زمین خوردند، اما با وجود آسیب دیدگی پای یکی از آنها، توانستند از محل گریخته و خود را نجات دهند. بازپرس جنایی مجوز انتشار تصویر یکی از قاتلان را صادر کرده تا در صورتی که شهروندان او را شناسایی کنند، مسیر دستگیری او هموار شود. بررسیهای تخصصی و فنی ادامه دارد و کارشناسان صحنهٔ جرم، آزمایشهای پزشکی قانونی و بازبینی فیلمهای دوربینهای مداربسته را برای روشن شدن جزئیات دقیق قتل و نقش هر یک از متهمان در جریان ماجرا پیگیری میکنند.
یکی از متهمان در اعتراف خود گفت که درگیری ابتدا برای پسگیری گوشی رخ داده و قصد قتل نداشته است، اما مقاومت و مقابلهٔ سروش باعث شد که ضربهٔ چاقو به گردنش برخورد کند. این روایت، هنگامیکه با شواهد پزشکی قانونی و شدت خونریزی ترکیب میشود، نشاندهندهٔ خشونت شدید این سرقت و نتیجهٔ مرگبار آن است. بررسیها همچنین تأکید میکند که برنامهریزی و اجرای این جنایت، با شتاب و وحشیگری همراه بوده و نشان میدهد حتا یک سرقت کوتاه میتواند زندگی یک انسان را به نابودی کشاند.
واکنش جامعه به قتل سروش ستوده
اکنشها به قتل سروش گسترده و شایانتوجه بود؛ شاگردان، دوستان و همکارانش در شبکههای اجتماعی پیامهای تسلیت و یادبود منتشر کردند و خاطراتی از اخلاق و منش او به اشتراک گذاشتند. این حادثه پرسشهای جدی دربارهٔ امنیت خیابانها، کفایت اقدامات پیشگیرانه و نحوهٔ برخورد با جرایم خرد مطرح کرده است. فقدان سروش برای خانوادهاش تنها از دست دادن یک مربی نیست؛ از دست دادن نانآور، همراه روزهای سخت و امید آیندهای بود که برای آن برنامهریزی کرده بود.
این حادثه تلخ یادآور ضرورت افزایش ایمنی در محیطهای شهری، آموزش جامعه برای مقابله با جرایم خرد و توجه جدی به نظام قضاییست تا از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.
سروش ستوده رفت، اما پرسشهایی که مرگ او بر جای گذاشت، همچنان باقیست: چگونه میتوان از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کرد؟ چه برنامههایی برای حمایت از خانوادههای قربانیان وجود دارد؟ و چه اقداماتی برای کاهش خشونتهای خیابانی و حفاظت از شهروندان ضروریست؟ پرونده سروش نه تنها باید بهصورت قضایی پیگیری شود، بلکه باید بهعنوان یادآوریِ ضرورت تقویت امنیت شهری و آموزش جامعه در رویارویی با جرایم خرد جدی گرفته شود.