درمان رایگان دیگر حق سالمندان نیست!

در شرایطی که قانون، درمان رایگان را حق مسلم بیمهشده میداند، اما اختلاف بر سر مبلغ ناچیز ۲۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان، سلامت میلیونها بازنشسته سالخورده را گروگان گرفته و تأمین اجتماعی با مدیریت مصطفی سالاری، به جای حمایت کامل، بار گرانی تورم را بر دوش ضعیفترین قشر تحت پوشش خود انداخته است که حالا، کمیسیون اصل نود مجلس برای مهار این بحران و جلوگیری از تلفات انسانی، به ماجرا ورود کرده است.
به گزارش روز نو، با اتمام تاریخ قرارداد بیمه تکمیلی بازنشستگان در تاریخ ۱٤۰٤/۰۸/۳۰، حجتالاسلام پژمانفر رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، با ارسال نامهای رسمی، سازمان تأمین اجتماعی را ملزم به انعقاد فوری قرارداد جدید کرد که این ورود قاطع مجلس، در پی شانه خالی کردن سازمان تأمین اجتماعی از پرداخت سهم عادلانه خود در حق بیمه ۵۰۹ هزار تومانی بود.
قطع بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین اجتماعی ناشی از اختلاف بر سر مبلغ سهم سازمان تأمین اجتماعی در قرارداد جدید و عدم توافق به موقع بین کانون عالی بازنشستگان، شرکت آتیهسازان حافظ به عنوان بیمهگذار و سازمان تأمین اجتماعی جنجال زیادی به راه انداخت و به دلیل نیاز مبرم بازنشستگان به خدمات درمانی، کمیسیون اصل نود به این مساله ورود کرد.

اخطار نهایی مجلس به تأمین اجتماعی
کمیسیون اصل نود قانون اساسی مجلس شورای اسلامی به این دلیل به اختلاف ورود کرد؛ چراکه وظیفهی اصلی این کمیسیون، رسیدگی به شکایات واصله از نحوه کار دولت یا سایر نهادها، از جمله سازمان تأمین اجتماعی است و طبق متن نامه، بیمه تکمیلی بازنشستگان از تاریخ ۱٤۰٤/۰۸/۳۰ به اتمام رسیده و بازنشستگان از ابتدای آذر فاقد بیمه شدهاند که این امر مشکلات جدی درمانی برای این قشر که عمدتاً به دلیل کهولت سن نیاز به درمان فوری دارند ایجاد کرده است و درمان آنها را تقریباً غیرممکن کرده است.
توقف خدمات درمانی برای میلیونها بازنشسته، نگرانی گستردهای در جامعه ایجاد کرده و کمیسیون برای رفع نگرانی جامعه هدف و جلوگیری از تبعات اجتماعی احتمالی، فوراً اقدام کرده است و مجلس و کمیسیون اصل نود، به عنوان نهاد نظارتی، برای احقاق حق بیمهشدگان و الزام سازمان به اجرای تعهدات خود وارد عمل شدهاند. البته پیشتر تابناک دررابطه با همین موضوع با عنوان شوک جدید به جیب و جان بازنشستگان/ بحران بیمه تکمیلی به نقطه جوش رسید گزارشی کار کرد.
آیا تأمین اجتماعی تسلیم میشود؟
ورود مجلس و کمیسیون اصل نود به ماجرا، فشار سیاسی و نظارتی سنگینی بر سازمان تأمین اجتماعی وارد میکند و احتمال تسلیم شدن و انعقاد قرارداد جدید را در کوتاهمدت بسیار بالا میبرد همچنین نامه رسمی حجتالاسلام پژمانفر رئیس کمیسیون اصل نود یک هشدار جدی و الزام قانونی است که سازمان تأمین اجتماعی را به انعقاد فوری قرارداد جدید مکلف میکند.
مصطفی سالاری مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، البته مدعی شد که اگر مبنای قرارداد بیمه تکمیلی درمان بر قیمت متعارف قرار نگرفت، خدمات قطع نمیشود که به نظر میرسد این اظهارات به معنای تغییر رویکرد سازمان و تلاش برای برقراری مجدد خدمات باشد؛ اما از آنجایی که فشار افکار عمومی و نهادهای نظارتی به این مساله زیاد شده است، انتظار میرود سازمان تأمین اجتماعی سهم بیشتری از مبلغ مورد اختلاف را بپذیرد یا مذاکرات با کانون بازنشستگان و بیمه آتیهسازان حافظ به سرعت به یک تعرفه میانی و قابل قبول برای هر دو طرف ایجاد شود تا خدمات درمانی به زودی برقرار شود.
قتل تدریجی بازنشستگان در انتظار یک امضا!
سازمان تأمین اجتماعی با مدیریت مصطفی سالاری در بحران قطع بیمه تکمیلی بازنشستگان، از چند جهت محل انتقاد جدی است؛ این سازمان از یکسو به دلیل شانه خالی کردن از مسئولیت قانونی و اخلاقی زیربار انبوهی از سوالات است و از سویی دیگر، به عنوان متولی اصلی بیمه پایه و حافظ منابع کارگران، در شرایطی که قانون، درمان رایگان را حق بیمهشده میداند، به جای حمایت کامل از بازنشستگان، سهم حمایتی خود را ثبیت کرده است که این عملاً بار گرانی تورم و افزایش هزینههای درمان را بر دوش ضعیفترین قشر تحت پوشش خود انداخته است.
همچنین عدم توافق بر سر مبلغی ناچیز (۲۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان اختلاف سهم) و به دنبال آن قطع بیمه، سلامت و زندگی میلیونها بازنشسته را به خطر انداخته و به کانون بازنشستگان این اجازه را داده است که به بازنشستگان توصیه به «تعویق جراحی» بدهند که این یک فاجعه در مدیریت درمان است.
ناتوانی مالی یا بیمسئولیتی عمدی؟
سازمان تأمین اجتماعی، به اذعان خود مدیرعامل آن (مصطفی سالاری)، با ناترازی شدید منابع و مصارف مواجه است و بخشی از مشکلات مالی را ناشی از عدم وصول دیون دولت و بازنشستگیهای زودهنگام میداند که با این حال، استفاده از بازنشستگان برای اهرم فشار بر دولت یا به بهانه ناترازی، توجیهی برای عدم انجام تعهدات درمانی نیست و اولویت دادن به حفظ منابع به هر قیمتی، حتی به قیمت قطع اساسیترین نیاز درمانی بازنشستگان اولویتبندی نادرست را نشان میدهد.
ازسویی دیگر، اصرار بر انحصار در قرارداد با کانونهای بازنشستگی و یک شرکت خاص مانند «آتیهسازان حافظ»، آن هم باوجود نارضایتیها و ایجاد شرایطی که بازنشسته را به مهرهای بیاختیار تبدیل کرده است، یک نقص بزرگ در نظام عقد قراردادها و حذف رقابت در جهت ارائه خدمات بهتر است.
سازمان تأمین اجتماعی با اصرار بر تثبیت سهم ۱۵۰ هزار تومانی خود، عملاً بازنشسته را در جنگ با هزینههای سنگین درمان تنها گذاشت؛ این درحالی است که مصطفی سالاری مدیرعامل این سازمان، دلیل ناتوانی در پرداخت سهم کامل را «ناترازی شدید منابع» و «عدم وصول دیون دولت» میداند درحالیکه استفاده از سلامت بازنشستگان به عنوان اهرم فشار بر دولت، توجیهی برای مدیریت ضعیف نیست و این اولویتبندی فاجعهبار باعث شده است تا بیمه تکمیلی این قشر آسیبپذیر قطع شود و انحصار قرارداد با آتیهسازان حافظ، بازنشسته را به یک «مهره بیاختیار» تبدیل کند.