به روز شده در: ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۲
کد خبر: ۶۹۲۵۵۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۸ - ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴

حجاب از دست پلیس خارج شد!

روزنو :در سخنان رئیس مجلس که نمایندگان هم سو با آن قانون حجاب و عفاف را تصویب کردند و خطاب به فرماندهانی که برخی تحت امر او در دوران فرماندهی نیروی انتظامی بوده‌اند اشاره‌ای به این موضوع نشنیدیم و چنان مسکوت ماند که بتوان نتیجه گرفت از دستور کار برخورد پلیسی خارج شده است.

سخنان دیروز محمدباقر قالیباف در بیست و هشتمین همایش سراسری فرماندهان، معاونان و مدیران عالی نیروی انتظامی (فراجا) از منظر ادبیات مداراجویانه او قابل توجه است؛ خاصه این که به رغم ۵ سال ریاست مجلس شورای اسلامی و رکورد ۱۲ سال شهرداری تهران، همچنان نزد افکار عمومی در جامۀ فرمانده پلیس شناخته‌شده‌تر و آشناتر است.

حجاب از دست پلیس خارج شد!

تعابیر و عباراتی، چون «فراجا باید پلیس جامعه باشد، نه پلیس حاکم بر جامعه»، «سرمایه اجتماعی ایجاد کنید و نگاهی فرهنگ‌پایه و مردم‌پایه در خصوص امنیت داشته باشید»، «کاری کنیم متولدین دهه‌های ۸۰ و ۹۰ هم نگاه فرهنگ‌پایه را درک کنند»، «اگر قدرت را اجتماعی کنید به اقتدار تبدیل می‌شود»، «وقتی صحبت از مردم می‌کنیم اقشار مختلف را شامل می‌شود» و «سرمایه اجتماعی را باید با رعایت حقوق و حرمت مردم تعریف کرد»؛ شاید از نگاه برخی شعاری و تبلیغاتی یا انتخاباتی به نظر رِسد، اما انتخابات ریاست‌جمهوری را پشت سر گذاشته‌ایم و می‌دانیم از انتخابات ناگهانی تیر پارسال هم طرفی نبست و برای چهارمین مرتبه طی نزدیک به ۲۰ سال ناکام ماند (سال‌های ۸۴ و ۹۲ و ۱۴۰۳ و یک بار هم کناره‌گیری در سال ۹۶) اگرچه می‌توان به حضور او در مرحله اول از حیث شکافی که در اردوگاه اصول‌گرایان رادیکال انداخت با نگاه مثبت نگریست و حمایت از نامزد رادیکال‌ها در دور دوم را خلاف خواست قلبی یا تاکتیکی یا هیجانی دانست.

برای انتخاب دوباره به ریاست مجلس در ششم خرداد هم نیاز به طرح چنین سخنانی نیست، چون نمایندگان رئیس را با معیار‌های دیگر و بیشتر برای ادارۀ جلسات برمی‌گزینند. فراموش نکنیم رئیس مجلسی که در کنفرانس خبری آذر پارسال گفته بود اگر رئیس‌جمهوری قانون حجاب و عفاف را ابلاغ نکند خود او دست به کار خواهد شد و اگر بنا بر ابلاغ و اجرا بود پلیس باید اقدام می‌کرد در سخنان دیروز خود هیچ اشارتی به امری نکرد که ماه‌ها مجلس و نیروی انتظامی سرگرم آن بوده‌اند بر این اساس شاید بتوان گفت اکنون آن موضع را تعدیل کرده یا بیش از پیش دریافته چگونه می‌تواند سرمایه اجتماعی پلیس را بر باد دهد و خطرزاست.

به تعبیر رئیس‌جمهوری پیشین حسن روحانی اقدام پلیس باید به گونه‌ای باشد که مردم برای انجام عملیات کف بزنند و تنها مجرمین باید در مقابل پلیس قرار بگیرند نه آنکه شهروندان پلیس را در برابر خود ببینند.

آقای قالیباف که خود سال‌ها فرمانده پلیس بوده و اعتباری ایجاد کرده بود بهتر می‌داند پلیسی که سرمایه اجتماعی نداشته باشد از دو سو در مضیقه است و به همین خاطر بر «نگاه فرهنگ‌پایه» تأکید دارد.

این که متولی فرهنگ و آموزش کشور خود را سرباز فرمانده پلیس معرفی کند و رئیس مجلس که پیش‌تر فرمانده پلیس و قبل از آن هم فرمانده بخشی از سپاه بوده بر نگاه فرهنگ پایه تأکید ورزد البته از ناسازواره‌های ساختار حکم‌رانی ماست.

بخشی از سخنان آقای قالیباف در ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ چنان است که شاید اگر گوینده را نشناسی ما را به ۲۷ یا ۲۸ سال قبل ببرد و گمان کنی انگار سیدمحمد خاتمی است که می‌گوید: «حفظ کرامت شهروندان ضروری است. وقتی فردی دستگیر می‌شود، رعایت حقوق او مهم است. حتی اگر آن فرد مجرم باشد. همین رفتارهاست که قدرت را به اقتدار تبدیل کرده، سرمایه اجتماعی تولید می‌کند و در نهایت اعتماد عمومی را به همراه می‌آورد و هیچ سرمایه‌ای بالاتر از اعتماد نیست.»

یا این که «امنیت مهم‌ترین زیرساخت هر کشور است. اگر بخواهیم از انرژی، آب، راه یا هر موضوع دیگری سخن بگوییم، هیچ‌کدام بدون وجود امنیت پایدار، معنا ندارند. امنیت، به‌ویژه امنیت داخلی، محور اصلی ساخت کشور است.»

خاصه وقتی آشکارا پلیس را از اعمال خشونت به بهانۀ اقتدار برحذر داشته و راز این تحول یا صراحت را شاید هنگامی بتوان دریافت که بر بخشی از سخنان خود به متولدان دهه‌های ۸۰ و ۹۰ اشاره کرده است.

از منظری کلان‌تر و در سطحی بالاتر سخنان دیروز رئیس مجلس و به‌کارگیری ادبیات نرم و بر زبان آوردن جملات دقیق را می‌توان نشانی دیگر از «بلوغ پنهان» در جمهوری اسلامی دانست. تعبیری که به تازگی دکتر آزاد ارمکی به کار برده بود البته در توضیح مذاکره با آمریکا و این که «جمهوری اسلامی به یک بلوغ پنهان رسیده است. آن بلوغ پنهان است که او را به این عمل – مذاکره – وا‌داشته است نه ضعفی که برخی می‌گویند نیابتی‌هایش همه رفته‌اند و فلان و بهمان.»

در بروز این بلوغ پنهان می‌توان رفتار پزشکیان را هم مؤثر دانست که به جای جدل بر سر بحث‌های بی‌نتیجه تئوریک بر روی ناترازی‌هایی دست گذاشت که قابل انکار نیست و جنبشی از واقع‌گرایی و سیاست‌ورزی ناگزیر به راه انداخت و به نظر می‌رسد آقای قالیباف هم که رقیب او در انتخابات گذشته بود به آن پیوسته یا چاره‌ای جز آن نمی‌بیند.

اگر بخواهیم باز به جامعه‌شناس پیش‌گفته (آزاد‌ارمکی) ارجاع دهیم و انتخاب پزشکیان را یکی از تبعات وقایع سال ۱۴۰۱ بدانیم سخنان قالیباف هم بی‌تأثیر از اتفاقات ۱۴۰۱ نیست؛ خاصه آنجا که به دهه هشتادی‌ها اشاره می‌کند. بلوغ پنهان است که مذاکره با آمریکا -ولو فعلاً غیرمستقیم و با میانجی- را به جای نفی مطلق مذاکره می‌نشاند.

بلوغ پنهان است که به جای اجرای قانونی که موجی از نارضایتی را در جامعه دامن می‌زد آرام‌آرام به آزادی در انتخاب پوشش تن می‌دهد و نهایتاً به دنبال قانون دیگری خواهند بود که تنها برای برهنگی به مفهوم عرفی کلمه یا با اغراض خاص سیاسی مجازات تعیین کند نه برای سبک زندگی فرزندان این سرزمین.

همچنین بلوغ پنهان است که به جای خشونت و اقتدار، بر قدرت متکی به سرمایه اجتماعی تأکید می‌ورزد.

در چرایی این بلوغ پنهان البته سخن‌ها فراوان است. برخی از اقتضائات بقا می‌گویند، بعضی به اتفاقات ناباورانۀ منطقه در سال گذشته اشاره می‌کنند در حالی که نسبت دادن به ضعف، مقامات را از بیان جزئیات منصرف می‌کند. بلکه علت را باید در گذار از توهمات به واقعیات دانست و باز به تعبیر جامعه‌شناس تا دیروز: «همچنان سرمست آب‌های سرریزشده از سد‌ها بودیم، همچنان از بنزین مجانی استفاده می‌کردیم، هنوز آلودگی نداشتیم، هنوز نخبگان‌مان به این صورت نرفته بودند، هنوز تعارضات به این شکل عمیق در نظام سیاسی نیامده بود تا بتوانند برای حاکمیت منشأ خطر و حادثه شوند» و همین مجموعه عوامل بلوغ پنهان و اعلام‌نشده‌ای را شکل داده که بلوغ دستور می‌دهد و کمک می‌کند یا حداقل فضایی ایجاد می‌کند تا در جامعه بمانیم. چون اگر نمانیم آخرین فرصت تاریخی ما است و اگر اقدام نکنیم دچار فروپاشی می‌شویم.»

محمدباقر قالیباف البته جامعه‌شناس نیست، اما به گمانم می‌خواسته همین بلوغ پنهان را عیان و اعلام کند یا دست‌کم نیروی انتظامی را از اعمال خشونت برحذر دارد تا هوای جامعه با نماد طبقه متوسط را داشته باشد کما این که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ هم طبقه متوسط عقلانیت به خرج داد و از جایی به بعد دیگر اجازه نداد بیش از آن گسترش یابد.

اگر بخواهیم سخنان آقای قالیباف را به بیانی صریح‌تر ترجمه کنیم او خواستار بازگشت پلیس به وظایف مصرح و تفکیک مجرمین خطرناک از شهروندان احیاناً خاطی است و باز اگر بخواهیم ساده‌سازی کنیم: سر به سر مردم نگذارید!

اتفاق کوچکی نیست. تا همین چندی قبل فرماندهان میانی و مدیران نیروی انتظامی هم گاه و بی‌گاه به بحث حجاب اشاره و تصور می‌کردند مهم‌ترین وظیفه آنان همین است که با جریمه و مجازات تصویر مطلوب خود را با نوع پوشش دختران و زنان بر جامعه بپوشانند.

در سخنان رئیس مجلس که نمایندگان هم سو با آن قانون حجاب و عفاف را تصویب کردند و خطاب به فرماندهانی که برخی تحت امر او در دوران فرماندهی نیروی انتظامی بوده‌اند اشاره‌ای به این موضوع نشنیدیم و چنان مسکوت ماند که بتوان نتیجه گرفت از دستور کار برخورد پلیسی خارج شده است.

بلوغ پنهان جمهوری اسلامی که در سیاست خارجی و سخنان رئیس مجلس و هوشیاری مسعود پزشکیان درنیانگیختن حساسیت‌ها با تأکید برمحوریت رهبری به چشم آمده را شاید اندک زمانی بعدتر بتوان بی‌صفت «پنهان» هم توصیف کرد وقتی که عیان بودن آن بیشتر به چشم آید. بلوغی که با بهبود رفاه و امکان مشارکت سیاسی مشهودتر خواهد بود و نکته‌ای که آقای قالیباف دریافته یا شاید نخواسته به صراحت بگوید این است که چه مذاکرات به ثمر برسد و گره‌هایی گشوده شود و چه خدای ناخواسته به هیچ رو نتوان به خواست‌های آمریکا تن داد در هیچ‌یک از این حالات باطوم پلیس قادر به تحمیل سبک زندگی مورد نظر قرائت رسمی و حل مشکلات نیست و کار پلیس هم در هیچ جای دنیا این نیست.

با این همه بلوغ پنهان در سخنان دیروز رئیس کنونی مجلس و فرمانده پیشین پلیس سخنانی نبود که بر زبان آورد و بخشی از آنها در لابه‌لای همین متن نقل شد. سخنانی بود که تا قبل از اعتراضات ۱۴۰۱ و ریاست‌جمهوری پزشکیان یا تغییر فضای بین‌المللی با مذاکرات در هر نشست پلیسی به تصریح یا به تلویح و گاه با زبان تهدید می‌شنیدیم و رئیس مجلس هوشمندانه مطلقاً به آنها اشاره نکرد و شاید می‌خواست پایان نگاه پلیسی به حجاب را اعلام کند.

تصویر روز
خبر های روز