
هر آنچه باید از کنسرسیوم مشترک هستهای بدانیم!
تشکیل کنسرسیوم مشترک هستهای که آمریکاییها در آخرین پیشنهادشان آن را مطرح کردند، از تشکیل یک برنامه مشترک هستهای با کشورهای حوزه خلیجفارس و همچنین آمریکا میگوید.
به گزارش روز نو، پیش از این به نقل از مجله «آگاهینو» به این موضوع اشاره کردیم که آمریکاییها این پیشنهاد را به مثابه قالبی برای ادامه غنیسازی مطرح کردند. به این معنی که غنیسازی ایران تنها در همین چهارچوب ادامه پیدا کند و تمامی فعالیتهای غنیسازی در ایران به جز کنسرسیوم، تعلیق شود. اما این ایده به دلایل متفاوت، قابل پذیرش و اجرا نیست:
۱- اگر برمبنای گمانهزنیها، هدف تشکیل این کنسرسیوم در خارج از خاک ایران باشد با این فرض که تنها قرار است در این قالب غنیسازی ادامه پیدا کند، طبیعتاً ایران آن را نخواهد پذیرفت. اگرچه ممکن است ایران به همکاری برای تشکیل کنسرسیوم هستهای با کشورهایی مثل عربستان بپردازد و از آن استقبال کند، اما این همکاری جایگزین فعالیت هستهای ایران نخواهد شد.
۲- اگر مبنا بر این باشد که غنیسازی ایران تنها در همین چهارچوب، یعنی تشکیل کنسرسیوم مشترک هستهای ادامه پیدا کند، این به معنی تعطیلی کامل برنامه غنیسازی و بومی ایران است که جزء خطوط قرمز ایران است و آن هم مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
۳- علاوه بر این ابهام و تجربه سالهای پیشین همچنان مورد توجه قرار دارد که اگر ایران برنامه غنیسازی خود را در همین چهارچوب هم محدود کند، این احتمال وجود دارد که با اعمال فشار و شیطنت آمریکاییها، محدودیتهای بیشتری اعمال کنند. با توجه به این نکات، بهنظر میرسد ایده تشکیل کنسرسیوم هستهای، ابتکار قابل اجرا و پذیرشی از جانب ایران در همه ابعاد نیست و طبعاً نمیتواند خروجی قابل توافقی برای دو طرف داشته باشد.
ابهامات کنسرسیومی
با این حال اگر از زاویه دیگری طرح پیشنهادی آمریکاییها را مورد بررسی قرار دهیم با این فرض که ایران حاضر به پذیرش پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم شود، طرح مطرح شده در ابعاد مختلف، ابهامات و سؤالات دیگری نیز مطرح میکند که جزئیات و چهارچوب دقیق آن مشخص نیست.
۴- هنوز مشخص نیست، محل دقیق تشکیل کنسرسیوم کجا خواهد بود؟ از آنجا که ایران حاضر به تشکیل کنسرسیوم در خارج از خاک خود نخواهد شد، تشکیل این کنسرسیوم در یکی از مکانهای فعلی که ایران در آن غنیسازی میکند مثل فردو، نطنز و اصفهان خواهد بود یا مکان جدیدی برای تشکیل این کنسرسیوم در نظر گرفته خواهد شد؟
۵- در طرح پیشنهادی آمریکا به این موضوع اشاره نشده که بازرسی و نظارت بر فعالیت هستهای مشترک در چه چهارچوبی صورت خواهد گرفت، درواقع چهارچوب دقیقی از فرایند بازرسیها در این فعالیت هستهای مشترک ارائه نشده است؛ آیا نظارت کمافیالسابق برعهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود؟ بازرسیها تنها از جانب آمریکا انجام خواهد شد یا کشورهای عضو هرکدام، سهمی از بازرسی خواهند داشت یا ترکیبی از تمام این موارد در بازرسیها اجرایی خواهد شد؟
۶- نکته دیگری که محل ابهام و سؤال است، این است که سهام کشورهای عضو چگونه و به چه شکل خواهد بود، در حوزه تقسیم سهام کشورها، دو نکته مورد توجه قرار دارد؛ اول آنکه باید مشخص شود که سهم کشورهای عضو از هزینه تأمین و ساخت زیرساختهای لازم چه میزان خواهد بود؟ و دوم آنکه، فناوری غنیسازی اورانیوم و تولید سوخت توسط کدام کشورهای عضو تأمین خواهد شد و سهم هرکشور چه میزان خواهد بود؟
۷- موضوع دیگری که در تشکیل این کنسرسیوم، چهارچوب مشخصی ندارد این است که بر فرض تشکیل این کنسرسیوم، سهم هرکشور از تولید سوخت و غنیسازی اورانیوم، چه میزان خواهد بود و فروش اورانیوم غنیشده، در چه قالبی انجام خواهد شد و سود هرکشور از فروش مواد تولیدی با در نظر گرفتن سهم آنها در تأمین هزینه زیرساختها و تأمین فناوریها، چگونه محاسبه خواهد شد؟
۸- علاوه بر آن مشخص نیست منابع انسانی لازم برای تولید و فناوری هستهای چگونه تأمین خواهد شد، با فرض اینکه کنسرسیوم هستهای در خاک ایران تشکیل شود، تأمین منابع انسانی و کارشناسان لازم را تماماً ایران تأمین خواهد کرد یا در این مورد نیز هر کشور سهم مشخصی خواهد داشت؟ مجموع این ابهامات نشان میدهد طرح مطرح شده هنوز پختگی لازم را ندارد و بهنظر میرسد، آمریکاییها، همچنان ایده مشخصی در مورد روند و چگونگی اجرای طرح پیشنهادی کنسرسیوم ندارند.