به روز شده در: ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
کد خبر: ۷۲۴۶۰۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۸ - ۰۱ آذر ۱۴۰۴

روزنامه نزدیک به قالیباف: اختلاف بین عارف و قائم پناه جدی است؛ استعفای عارف شایعه نیست

روزنو :شایعات مربوط به استعفای محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور، اگرچه در نخستین ساعات انتشار از سوی دولت تکذیب شد، اما اثرش در فضای سیاسی باقی ماند؛ نه به عنوان یک شایعه رسانه‌ای گذرا، بلکه به‌عنوان بازتاب اختلافاتی که مدت‌هاست در سطح عالی دولت رسوب کرده است.
روزنامه نزدیک به قالیباف: اختلاف بین عارف و قائم پناه جدی است؛ استعفای عارف شایعه نیست
روزنامه خراسان نوشت: این ‌بار ماجرا به گفت‌وگوهای پشت‌پرده و تحلیل‌های بی‌پایه محدود نبود؛ نشانه‌های میدانی، از جمله حاشیه‌های سفر استانی رئیس‌جمهور و اختلافات شناخته‌شده میان عارف با حاجی‌میرزایی و جعفر قائم‌پناه، بستر این گمانه‌زنی‌ها را شکل داد و به آن وزنی بیش از یک هیجان خبری داد.
 
هرچند رئیس‌جمهور فعلاً استعفا را نپذیرفته، اما اصل طرح آن نشان می‌دهد گره‌هایی درون دولت شکل گرفته که نمی‌توان صرفاً با تکذیب از کنارشان گذشت.در واقع ریشه تنش، نه در یک اختلاف شخصی، بلکه در ناهماهنگی ساختاری و حس حاشیه‌نشینی برخی چهره‌ها در بدنه اجرایی دولت است.
 
دولت چهاردهم، از همان ابتدای شکل‌گیری، ترکیبی ناهمگون از چهره‌هایی بود که نه سابقه همکاری منسجم با یکدیگر داشتند و نه نگاه مشترکی به سیاست‌گذاری. همین ناهمگونی اکنون در یکی از حساس‌ترین جایگاه‌ها، یعنی معاونت اول، خود را آشکار کرده است؛ جایگاهی که باید محور هماهنگی باشد اما در عمل با چالش‌هایی مواجه شده که تا سطح بی‌نظمی در برنامه‌ریزی یک سفر استانی نیز رسیده است.
 
اختلاف بر سر تقدم و نحوه تنظیم سفر رئیس‌جمهور، صرف‌نظر از ماهیت آن، سیگنالی روشن از نبود انسجام در حلقه اصلی اداره کشور است.اختلافات عارف با حاجی‌میرزایی و همچنین با قائم‌پناه که در ماه‌های گذشته در چند موضوع اجرایی مطرح شده بود، وقتی کنار این ناهماهنگی‌ها قرار می‌گیرد، تصویر دقیقی از چرایی شکل‌گیری شایعه استعفا ارائه می‌دهد: مجموعه‌ای از فشارهای متراکم، احساس محدودیت اختیارات و بی‌اعتمادی متقابل میان بخش‌هایی از بدنه عالی دولت.

قائم‌پناه؛ بازیگر کم‌سروصدا اما پرقدرت؟
یکی از چهره‌هایی که نامش در تحلیل این تنش‌ها برجسته شده، جعفر قائم‌پناه است؛ فردی که برای افکار عمومی چندان شناخته‌شده نیست، اما در ساختار دولت چهاردهم با عنوان معاون اجرایی رئیس‌جمهور نقش‌آفرینی می‌کند.
 
گزارش‌های مختلف نشان می‌دهد عملکرد او آن‌چنان کمرنگ بوده که تحلیلگران سیاسی به سختی می‌توانند ابتکار یا تصمیم شاخصی از او به یاد بیاورند. در مقابل، وجه پررنگ‌تر حضور او مربوط به نفوذ پشت‌صحنه و توان اثرگذاری بر چینش نیروهای دولت است.
 
مطابق برخی اطلاعات منتشرشده، جعفر قائم‌پناه با استفاده از رابطه قدیمی‌اش با پزشکیان از دوره وزارت بهداشت، نقش مشاوری در سایه یافته و حتی مانع ورود برخی چهره‌های شاخص مانند ظریف، طیب‌نیا و آذری‌جهرمی به دولت شده است. همین موج خبرهاست که برخی تحلیلگران را به مقایسه او با چهره‌هایی در دولت‌های گذشته رسانده؛ افرادی که نفوذشان بر تصمیمات اجرایی بیش از اختیارات رسمی‌شان بود و در عمل تبدیل به «مرکز تصمیم‌سازی غیررسمی» شدند.
 
در این شرایط، طبیعی است که معاون اول به‌عنوان شخصیت دارای سابقه و تجربه اجرایی، احساس کند بخشی از اختیاراتش نادیده گرفته می‌شود یا تصمیمات کلیدی بدون هماهنگی با او اتخاذ می‌شود. وقتی چنین احساساتی در سطح معاون اول شکل می‌گیرد، طرح استعفا خود به یک پیام سیاسی مهم تبدیل می‌شود: هشدار نسبت به برهم‌خوردن تعادل در هسته دولت و انباشت نارضایتی در سطحی که نباید نادیده گرفته شود.
 
عارف، با سابقه طولانی مدیریتی در دولت‌ها و نهادهای اجرایی، اکنون در موقعیتی قرار گرفته که احساس می‌کند نقش او محدود شده است. ماجرای سفر استانی، اختلاف با قائم‌پناه و تنش‌های تکرارشونده با حاجی‌میرزایی بخشی از این فشارهاست. استعفا، در چنین شرایطی، نه یک کنش هیجانی بلکه ابزاری برای بیان عملی اعتراض و جلب توجه حلقه اول دولت به ضرورت بازتعریف اختیارات است.

معاون اولی در بزنگاه؛ چه ویژگی‌هایی حیاتی است؟
افزایش شایعات، سکوت‌های پی‌درپی و تکذیب‌های پراکنده، علاوه بر آثار داخلی، ضربه مستقیمی بر اعتماد عمومی وارد می‌کند. در چنین فضایی، مردم وقتی با روایت رسمی منسجم مواجه نمی‌شوند، این احساس تقویت می‌شود که دولت در سطح عالی دچار چندصدایی است. مسئولیت پایان دادن به این ابهام بر عهده رئیس‌جمهور است؛ چراکه اگر هسته مرکزی دولت دچار تشتت باشد، طبیعی است که وزرا و معاونان نیز نتوانند سیاست‌گذاری منسجم ارائه دهند. ثبات دولت از درون آغاز می‌شود، از همان حلقه اول.
 
نکته مهم آن است که حتی گزینه‌هایی که این روزها در فضای مجازی و رسانه‌ها برای جانشینی احتمالی عارف مطرح می‌شوند، با نیازهای واقعی دولت همخوانی ندارند. دولت امروز در شرایطی است که چهره معاون اول باید پیش از هرچیز از تشدید تنش‌ها جلوگیری کرده و توان اجماع‌سازی میان دستگاه‌ها را داشته باشد. شاید واکنش صریح ومعروف رئیس جمهور با جمله «جعفر ول کن»  پیامی  به مدیران ارشد دولت برای عدم حاشیه سازی و چند صدایی نیز بوده باشد
 
 برخی از اسامی مطرح‌شده نه تنها چنین قابلیتی ندارند بلکه خود می‌توانند اختلافات را تشدید کنند. برای آنکه معاون اول دولت در شرایط حساس کنونی نقش‌آفرین باشد، باید مجموعه‌ای از ویژگی‌های مکمل نسبت به شخصیت و سبک مدیریتی رئیس‌جمهور داشته باشد.
 
پزشکیان چهره‌ای آرام، کم‌حاشیه و به‌دور از هیجان است اما در حوزه مدیریت کلان، چانه‌زنی سیاسی، اداره سازمان‌های بزرگ و هدایت پروژه‌های ملی تجربه گسترده‌ای ندارد. بنابراین معاون اول باید قطب مکمل او باشد؛ فردی که تجربه مدیریت بحران، تسلط بر بودجه، شناخت دقیق از سیاست‌های عمومی و قدرت اداره پروژه‌های بزرگ را در کارنامه داشته باشد. همچنین باید بتواند با بخش خصوصی گفت‌وگو کند، در فضای اقتصادی و اجتماعی پیچیده امروز کشور نقش‌آفرینی کند و در عین حال مشروعیت کافی نزد اعضای کابینه داشته باشد. از سوی دیگر، کشور در فضایی قرار دارد که نارضایتی اجتماعی، شکاف‌های قومی، حساسیت‌های امنیتی و فشارهای اقتصادی هم‌زمان بر میز دولت قرار گرفته‌اند. پزشکیان در ورود به برخی حوزه‌های امنیتی و اجتماعی، احتیاط و ملاحظه دارد؛ بنابراین معاون اول باید توان مدیریت این حوزه‌ها و ایجاد ثبات را داشته باشد.
 
نقش معاون اول تنها هماهنگ‌کننده میان وزارتخانه‌ها نیست؛ او شتاب‌دهنده همکاری‌های بین‌بخشی، طراح سیاست‌های اجرایی و در بسیاری موارد چهره‌ای فرابخشی است که باید میان ساختارهای مختلف تعادل ایجاد کند.در کنار این ویژگی‌ها، مشروعیت داخلی نیز مهم است. معاون اول باید سابقه‌ای در دولت داشته باشد تا هم انتظارات از این جایگاه را بفهمد و هم میان اعضای کابینه مقبولیت و اعتماد ایجاد کند؛ بدون این پشتوانه، امکان ایفای نقش هماهنگ‌کننده بسیار محدود خواهد شد.

ضرورت بازآرایی در هسته مرکزی دولت
 در جامعه‌ای که هزینه سیاسی هر اختلاف کوچک می‌تواند به سیگنالی از بی‌ثباتی تعبیر شود، نهاد ریاست‌جمهوری بیش از هر زمان نیازمند اصلاح ساختاری و هماهنگی داخلی است. شاید مهم‌ترین پیام شایعه استعفا همین باشد: دولت باید از درون ترمیم شود تا بتواند بیرون را بهتر اداره کند.در نهایت، مجموعه این تحولات نشان می‌دهد که در فضای سیاسی امروز ایران، حفظ چهره‌ای چون محمدرضا عارف در ساختار دولت و بازتعریف روشن اختیارات معاون اول، نه یک انتخاب سیاسی بلکه ضرورتی مدیریتی است.
 
تصویر روز
خبر های روز