به روز شده در: ۰۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۷۱۰۳۱۳
تاریخ انتشار: ۲۳:۱۰ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۴

حسین علایی: در حال حاضر غنی‌سازی صفر است

روزنو :حسین علایی از فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه گفت: مهم‌ترین موضوع سیاست خارجی ایران در دولت چهاردهم موضوع هسته‌ای و تحریم‌های آمریکا علیه ایران بوده‌است.

جماران: حسین علایی با بیان این که «اسرائیل و آمریکا جنگ علیه ایران را بدون هیچ بهانه‌ای آغاز کردند و تمام تأسیسات هسته‌ای ایران را از بین بردند»، گفت: ایران بایستی همواره درها را برای مذاکره با شیطان بزرگ باز بگذارد و بهانه‌های آمریکا و اسرائیل را در حمله مجدد به ایران از دست آنها بگیرد و مسیر کاهش تنش را ادامه دهد»

231654

حسین علایی از فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه گفت: مهم‌ترین موضوع سیاست خارجی ایران در دولت چهاردهم موضوع هسته‌ای و تحریم‌های آمریکا علیه ایران بوده‌است. گرچه این دولت توانست مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا را شروع کند، اما در نهایت متأسفانه اسرائیل و آمریکا جنگ علیه ایران را بدون هیچ بهانه‌ای آغاز کردند و تمام تأسیسات هسته‌ای ایران را از بین بردند. از طرفی اسرائیل تعداد زیادی از دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان ارشد سپاه و انسان‌های ارزشمند کشور را به همراه خانواده‌هایشان ترور کرد.

علایی تاکید کرده است: به این ترتیب آمریکا بدون انجام مذاکره واقعی به هدفش برای نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران رسید و خسارات بسیار زیادی را بر مردم ایران تحمیل کرد.

مهمترین بخش های این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

* به نظر می‌رسد که آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ به دنبال مذاکره دوجانبه و سازنده با ایران نبود، بلکه هدف و انتظار ترامپ از نامه‌نگاری و گفت و گو این بود که ایران با نظرات ترامپ که مورد پسند اسرائیل بود، موافقت کند و با دست خود، برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خویش را تحت نظارت بازرسان آمریکایی برچیند.

*اسرائیل هم به دنبال یافتن فرصت برای شروع جنگ با ایران بود که متأسفانه ترامپ این مجوز را به نتانیاهوی جنایتکار داد و جنگ خونبار علیه ایران از ۲۳ خرداد ماه برای ۱۲ روز انجام شد که طی آن نزدیک به ۱۱۰۰ نفر از ایرانیان عزیز به شهادت رسیدند و حدود ۶۰۰۰ نفر هم زخمی شدند.

* دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران گرچه تلاش زیادی کرد و از هر نوع مذاکره‌ای استقبال نمود، ولی نتوانست جلوی جنگ و نیز تداوم تحریم‌ها را بگیرد و فرآیند اسنپ‌بک هم توسط اروپایی‌ها به جریان افتاد.

* بنابراین، گرچه در یک‌سال گذشته هماهنگی بین دیپلماسی و میدان برقرار بوده است؛ ولی دستگاه سیاست خارجی کشور نتوانسته است از تصمیم آمریکا و اسرائیل برای جنگ با ایران جلوگیری کند.

*در هر صورت اگر مهم‌ترین نقش هر دولتی را جلوگیری از تحمیل جنگ بر کشور بدانیم، وزارت امور خارجه در این حوزه موفق نبوده است. به همین دلیل شاید بتوان گفت که نقطه قوتی بجز تداوم دوستی‌ها با کشورهای همسایه و کشورهای منطقه از جمله مصر، در سیاست خارجی ایران، مشاهده نمی‌شود.

* استراتژی وزارت‌خارجه در طی مذاکرات با آمریکا با توجه به واقعیات تنظیم نشده بوده است. وزارت امور خارجه در عمل نتوانسته به درستی و به موقع دست آمریکا و نیت ترامپ را از مذاکرات بخواند.

* از ابتدا ابتکار مذاکرات در اختیار آمریکا بوده است و ویتکاف برای وادار کردن ایران به پذیرش غنی‌سازی صفر مذاکره می‌کرده است و حرفی از رفع تحریم‌ها در مذاکرات زده نشده است.

*آمریکا از موضع بالا و برای اِعمال زور وارد مذاکرات شده بود و ایران باید متناسب با استراتژی آمریکا و نقاط قوت و ضعف خودش و نیز منابع در اختیار، استراتژی مذاکره را تعیین می‌کرد تا بتواند در تله مذاکراتی آمریکا نیفتد.

*استراتژی مذاکراتی آمریکا «توافق یا بمباران» بود و اصلاً ترامپ به دنبال فرآیند مذاکره برای نیل به یک توافق «برنده- برنده» نبوده است، بلکه می‌خواسته تا یک نوع مذاکره «برنده- بازنده» را انجام دهد.

*در هر صورت آمریکا مذاکرات را به شکست کشاند و بدون توجه به تعیین وقت برای دور ششم مذاکرات، به اسرائیل اجازه داد تا جنگ را شروع کند.این در حالی بود که وزیر خارجه ایران پس از هر دور مذاکره، گزارشی حاکی از سازنده بودن مذاکرات برای مردم ایران ارائه می‌داد و چنین حسی را ایجاد می‌کرد که مذاکرات در مسیر به نتیجه رسیدن، جلو می‌رود که بعداً معلوم شد اینگونه نبوده است.

* وزیر خارجه ایران، احتمال برنامه قریب‌الوقوع آمریکا برای شروع جنگ با ایران از طریق ارتش اسرائیل را به درستی ارزیابی نکرده و نتوانسته فوری بودن آن را به موقع به مسئولین کشور منتقل نماید. بنابراین، خبری از اعلام هشدار جدی به مسئولین دفاعی به منظور افزودن بر ضریب امنیتی فرماندهان نیروهای مسلح و دانشمندان هسته‌ای در دست نیست.

*به نظر می‌رسد که ایران قبل از جنگ می‌توانست ابتکار جدیدی به خرج دهد و مثلاً با طرح بالا بردن سطح مذاکرات، پیشنهاد مذاکره مستقیم بین روسای جمهور ایران و آمریکا را به منظور رفع کامل تحریم‌ها در برابر تعلیق غنی‌سازی مطرح نماید و آمریکا را در وضعیت جدیدی قرار دهد.

*پس از جنگ و در حال حاضر، ایران عملاً هیچ‌گونه غنی‌سازی انجام نمی‌دهد و عملاً غنی‌سازی صفر رخ داده است. اما آمریکا دست از سر ایران بر نمی‌دارد.

*اروپایی‌ها به منظور جلب نظر رئیس‌جمهور آمریکا، موضوع اسنپ‌بک را به صورت جدی دنبال می‌کنند و مقدمات آن را نیز فراهم آورده‌اند. سه کشور اروپایی به طور مرتب به ایران توصیه می‌کنند تا با آمریکا مذاکره کند و به نتیجه برسد.

*آنها با زبان بی‌زبانی می‌گویند که اروپا در مسئله هسته‌ای ایران هیچ‌کاره است و اگر ایران با آمریکا به تفاهم برسد، مشکل اسنپ‌بک حل می‌شود و اروپا به اقدامات خود علیه ایران پایان می‌دهد.بنابراین، شاید بتوان گفت که راه‌حل دیپلماسی، همچنان پیدا کردن راهی جهت پایین آمدن آمریکا از خر شیطان است.

*جمهوری اسلامی ایران همواره از جنگ اجتناب ورزیده است و از مذاکره با دشمن نیز استقبال کرده است. اما متأسفانه آمریکا به ایران حمله کرده است و هیچ مسیر دیپلماتیکی را جز پذیرش خواسته‌های ترامپ پیش روی ایران نگذاشته است.الان نیز ترامپ سایه جنگ را بر سر ایران نگه داشته است و اسرائیل هم مثل یک سگ هار منتظر صدور مجوز ترامپ برای ادامه جنگ با ایران است.

* وظیفه اصلی دولت ایران، اتخاذ تدابیری است که آمریکا و اسرائیل نتوانند دوباره به ایران حمله بکنند. ایران بایستی تلاش کند تا نقاط ضعف خود در جنگ ۱۲ روزه، بویژه ضعف دستگاه‌های اطلاعاتی را کاهش دهد و نقاط قوت خود در آن جنگ را تقویت کند.

*به نظر من حاکمیت و دولت ایران می‌توانند یک تجدیدنظر اساسی در سیاست داخلی خود انجام دهند و ایران را متعلق به تمامی ایرانیان بدانند و جلب رضایت مردم را در رأس برنامه‌های خود قرار دهند. حاکمیت تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کند، حصر را برچیند و محدودیت‌های فضای مجازی را کنار بگذارد و توسعه اقتصادی را عملاً در رأس برنامه‌های خود قرار دهد تا انسجام اجتماعی بالا رود و سرمایه اجتماعی افزایش یابد.

* ایران بایستی همواره درها را برای مذاکره با شیطان بزرگ باز بگذارد و بهانه‌های آمریکا و اسرائیل را در حمله مجدد به ایران از دست آنها بگیرد و مسیر کاهش تنش را ادامه دهد.

*جنگ آمریکا و اسرائیل علیه ایران، ضربه بسیار مهمی به دیپلماسی و مذاکره وارد آورد و بر بی‌اعتمادی جمهوری اسلامی ایران به رفتار آمریکا مهر تأیید زد و شکاف عمیق بین دو کشور را توسعه داد.

*در هر صورت ایران باید تلاش کند تا جلوی فعال‌سازی و اجرای اسنپ‌بک را بگیرد و بهانه را از آمریکا و اسرائیل برای شروع یک جنگ مجدد بگیرد. آرزوی اسرائیل همواره درگیر کردن آمریکا با ایران بوده است به طوری که آمریکا را نیز در کنار خود برای تضعیف ایران داشته باشد و از حل مسائل آمریکا با ایران جلوگیری کند.

ویژه روز
تصویر روز
خبر های روز