به روز شده در: ۰۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۸
کد خبر: ۷۲۰۶۷۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۲ - ۰۷ آبان ۱۴۰۴

علت حساسیت به نام کوروش چیست؟

روزنو :ما نه‌فقط از شخصیتی مثل کوروش که همه به درستی و اهورایی بودنش اذعان و باور دارند، یاد نمی‌کنیم، بلکه تلاش می‌کنیم او را انکار کنیم!

چرا به نام کوروش حساسیت دارید؟

 کوروش نه به‌عنوان یک اسطوره یا یک نقطه‌ثقل تاریخ، بلکه به‌عنوان یک شخصیت بزرگ برای ایران حائز اهمیت است، نه فقط برای سرزمین ایران، بلکه برای مشرق زمین. این که چرا نام او تا این حد در تاریخ طنین دارد، به اقدامات و نوع نگاه او به حکمرانی برمی‌گردد؛ زیرا در دوره‌ای که شاهان و حاکمان با زبان زور و قتل و غارت صحبت می‌کردند، نظمی نو را بر مبنای احترام به ملت‌ها و اقوام پایه‌گذاری کرد. کوروش با درک دقیقی که از سرزمین ایران و پیرامون آن داشت، ساختار شاهنشاهی را به وجود آورد، به این صورت که هر منطقه، یک حاکم داشت که تحت نظارت شاه بزرگ به برقراری نظم و توسعه منطقه می‌پرداخت، روشی که پیش از او کسی به آن فکر نکرده بود. 

آنچه کوروش را از دیگر فرمانروایان دوره‌های باستانی متمایز می‌کند، تساهلی است که بر سر ادیان و اعتقادات مردمان امپراتوری ایران داشت. کوروش بعد از فتح بابل، تمامی‌ به بندکشیده‌شدگان اعتقادی را آزاد کرد و آن‌ها را به سرزمین خود بازگرداند، بدون این که تلاش کند تا در دیدگاه و ایدئولوژیشان تغییر ایجاد کند؛ روشی که در مورد همه اقوام و ادیان رعایت کرد، اما فرقه‌ای از یهودیان طی قرن‌های قرن از آن برای اثبات خود استفاده کرده و می‌کنند.

حساسیت نام کوروش

پس از انقلاب، برخی نگاه های کژتابانه به تاریخ ایران باستان باعث شد تا حساسیت‌هایی نسبت به نام شاهان باستانی ایران ایجاد شود. دکتر مصطفی ده‌پهلوان، دانشیار گروه باستان‌شناسی دانشگاه تهران می‌گوید: هفت آبان یا ۲۰ اکتبر ۵۳۹ پیش از میلاد مصادف با سوم «اَرَخسمنو» به یاد ورود کوروش بزرگ به شهر بابل برای بزرگداشت مقام و جایگاه کوروش درنظر گرفته شده که نامگذاری مناسبی است. شاید این نامگذاری عاملی شود تا از حساسیت‌های نابجایی که در مورد تاریخ ایران باستان وجود دارد کاسته شود.

وی می‌افزاید: بنده این افتخار را داشتم که در دوره مسئولیتم در پژوهشگاه میراث فرهنگی، با حمایت هر دو وزیر، آقای مهندس ضرغامی‌ و آقای دکتر صالحی امیری دو نشست علمی‌ تحت عنوان «کوروش از افسانه تا واقعیت» برگزار کنم. در این نشست‌ها استادانی بزرگ در رشته‌های مختلف از جمله زبان‌شناسی، باستان‌شناسی و تاریخ که در این مورد مطالعاتی داشتند، از زوایای مختلف، مقالاتی را ارائه کردند.

مباحث عالمانه‌ای در موزه ملی ایران شکل گرفت. هدفم این بود که بتوانیم در مورد کوروش، محتوای لازم و مفید برای فضای مجازی تولید کنیم، چرا که این روزها فضای مجازی مملو از خوراک‌های نادرست و ناپاکی است که در مورد ایران باستان دست به‌دست می‌شود. واقعیت این است که جامعه ما همیشه یا از این سوی بام می‌افتد و منکر خیلی از بدیهیات می‌شود یا از سوی دیگر بام می‌افتد و به صورت خیلی افراطی عمل می‌کند؛ مثل وصیت‌نامه‌های عجیب و غریب یا حرف‌هایی که به کوروش نسبت داده می‌شود و واقعیت و سندیت ندارد.

فقدان تریبون برای صاحب‌نظران

فقدان تریبون برای صاحب‌نظران ‌و نبود عزم لازم برای حضور آنان در رسانه ملی و رسانه‌های جمعی دیگر باعث شده تا متأسفانه محتواهای نادرستی تولید شود و به حساسیت‌های نادرست پیشین دامن بزند. دکتر ده‌پهلوان می‌گوید: کوروش می‌تواند برگ برنده بزرگی برای کشوری باشد که در عصر استعمار آسیب دیده است. این شخصیت حتما عامل وحدت و انسجام ملی ماست. در همین جنگ ۱۲روزه شاهد بودیم که همبستگی ملی مردم برای حفظ کشور چقدر می‌تواند مؤثر باشد. حیف است که شخصیت بزرگی مثل کوروش را در راستای هویت، وحدت و همبستگی ملی پررنگ نکنیم و از آن مهمتر، قدری ناشایست است که ما دقیقا هفتم آبان، مسیر پاسارگاد را ببندیم!

وی می‌افزاید: من به مسئولان گفتم موضوع پاسارگاد را به ما باستان‌شناسان بسپارید تا با زبان علم، کوروش را برای مردم توصیف و تفسیر کنیم. همچنین اگر کاوش‌های باستان‌شناسی شهر پاسارگاد از سر گرفته شود، می‌تواند رازهای ناگفته زیادی را برملا کند؛ رازهایی که در دل پاسارگاد نهفته است و حتما برای مردم جذابیت زیادی دارد.

رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری توضیح می‌دهد: می‌توانیم به زبان علم، حساسیتی را که نسبت به شخصیت کوروش و تاریخ ایران باستان وجود دارد از میان ببریم و با زبان اسناد تاریخی ‌با مردم و مسئولان صحبت کنیم تا جایگاه چنین شخصیت بزرگی که نه‌تنها در بین ایرانیان، بلکه در میان دشمنانش نیز محبوب است، تبیین شود.

سوء‌استفاده سیاسی از کوروش

در ماه‌های اخیر، سیاستمداران جنایتکار و بدنامی از نام و بزرگی کوروش به نفع خود بهره‌برداری سیاسی کرده‌اند که احتمالا باعث بالا رفتن حساسیت‌های غیرواقعی نسبت به این شخصیت می‌شود. 
دکتر ده‌پهلوان می‌گوید: این که یهودیان از شخصیت کوروش به نفع خودشان استفاده کرده‌اند، نوعی تحریف است. ما می‌دانیم در هیچ متن تاریخی و باستانی به این اشاره نشده که کوروش فقط یهودیان را آزاد کرد و آن‌ها را به سرزمینشان برگرداند، بلکه او تمامی مردمانی را که در چنگ بابلیان بودند آزاد کرد، حتی دستور داد پیکر خدایانی که در اسارت «نبونعید» بودند به میان مردم خودشان برده شود.  

برای همین از کوروش در منابع مختلف به نیکی یاد شده است. 

این استاد دانشگاه می‌افزاید: اگر تاریخ میان‌رودان و خاورنزدیک را در هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد بخوانید، گزارش‌های بسیاری از لشگرکشی‌ها، کشتارهای عظیم، پوست‌کندن‌ها، سربریدن‌ها و به نیزه کشیدن‌های اقوام وجود دارد.

این اتفاقات وحشتناک در خاورنزدیک نه‌تنها در میان آشوریان، بلکه در میان بابلی‌ها، اورارتویی‌ها و بسیاری از حکومت‌های دیگر عادی بود.

در این میان به یکباره شخصیتی ظهور می‌کند که اهل مدارا، عدالت و احترام به مردم است، حقوق مردم را در نظر می‌گیرد، به مذهب و خدایان دیگران احترام می‌گذارد و آن‌ها را تشویق می‌کند که به سرزمین خودشان بازگردند و معابدشان را بازسازی کنند. طبیعتا یاد و خاطره این شخصیت در میان اقوام، از جمله یهودی‌ها و حتی خود یونانی‌ها باقی مانده است.

ده‌پهلوان ادامه می‌دهد: آیسخولوس، هرودوت، کتزیاس، کسنوفون و دیگر مورخان و نویسندگان یونان همه از کوروش به نیکی یاد می‌کنند. 

چرا باید این همه یادهای خوب و درستی را که از کوروش وجود دارد انکار کرد؟ در مورد اسکندر مقدونی به نقل از منابع یونانی، حرف‌های زیادی وجود دارد، با این حال در غرب ۱۱۰۰ اسکندرنامه و هزاران مقاله نوشته و اسکندرپژوهی تبدیل به یک کرسی دانشگاهی شده است. در آنجا اسکندرپژوهان سال‌ها تحقیق می‌کنند تا ثابت کنند اسکندر، منجی مشرق‌زمین بود! اما «پیر بریان»، مورخ فرانسوی اذعان می‌کند که شخصیت اسکندر، چماقی بود به دست دنیای استعمارگر غرب که همیشه روی سر دنیای شرق بزند. بد نیست بدانیم همین غربی‌ها برای وضع قانون اساسی، قوانین اجتماعی و چارچوب‌های اداری خود، به کوروش و نوع نگاه او به دنیا تأسی کرده‌اند و این را در کتاب «کوروپدیا» اثر کسنوفون می‌توان دید.

با این اوصاف، ما نه‌فقط از شخصیتی مثل کوروش که همه به درستی و اهورایی بودنش اذعان و باور دارند، یاد نمی‌کنیم، بلکه تلاش می‌کنیم او را انکار کنیم!

باور به وحدانیت 

ایرانیان پیش از اسلام در زمان بت‌پرستی جوامع، به خدای واحد معتقد بودند، شاید برای همین به سرعت اسلام را پذیرفتند. دکتر ده‌پهلوان توضیح می‌دهد: مسأله حساس شدن به تاریخ ایران باستان با نگاه مذهبی اشتباهات بزرگی دارد. ما جزو طلایه‌داران سنت توحیدی هستیم و در عصری که همه بت‌پرست بودند، به وحدانیت اعتقاد داشتیم. از این رو، رجوع به ایران باستان، اتفاقا می‌تواند در راستای تقویت فرهنگ توحیدی ما باشد.

وی می‌افزاید: استاد خانم دکتر ژاله آموزگار در جایی اشاره کرده‌اند که کوروش «فراتر از قامت یک زمامدار» عمل کرد. کوروش بنیان سرزمینی را گذاشت فراتر از یک قومیت خاص و با ساختاری جدید ملت‌ها و اقوام مختلف را نظم داد و به هم نزدیک کرد.

دکتر ده‌پهلوان در پایان گفتگوی خود تأکید می‌کند: شخصیت درستی که به این شکل در حافظه تاریخی جهان ماندگار شده، امروز می‌تواند نماد وحدت ملی ایران در مقابل دنیای استعمارگر غرب باشد.

تصویر روز
خبر های روز