فشار سیاسی غرب پایانی نخواهد داشت!

نشست این هفته شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار است یکی از مهمترین نشانههای پایان یک عصر در پرونده هستهای ایران را رسمیت ببخشد؛ عصری که با قطعنامه ۲۲۳۱ و تعهدات برجامی تعریف میشد و اکنون پس از ۱۰ سال، رسما از دستور کار نشستهای آژانس کنار گذاشته شده است.
به گزارش روز نو در دستورکار منتشرشده از طرف دبیرخانه آژانس، موضوع ایران دیگر، نه در بخش برجام و نه در قالب گزارشهای مربوط به اجرای تعهدات ۲۲۳۱ حضور دارد. نام ایران صرفا در بخش مربوط به توافقنامه پادمان آمده؛ یعنی بازگشت پرونده به نقطهای که پیش از توافق ۲۰۱۵ قرار داشت؛ پیگیری در چارچوب انپیتی و پادمانهای جامع.
این تغییر، تنها یک جابهجایی فنی در فهرست موضوعات آژانس نیست؛ بلکه سندی است از پایان رسمی دورهای که در آن ایران تحت سازوکارهای ویژه و نظارتهای مضاعف قرار داشت. مدیرکل دیگر موظف به ارائه گزارشهای برجامی نیست و همانطور که نماینده روسیه در وین اعلام کرده، «از این پس آژانس فقط براساس پادمان با ایران کار خواهد کرد». در هفته گذشته نیز ایران، روسیه و چین طی دو نشست مشترک در وین، مواضع خود را درباره این مرحله جدید هماهنگ کردند؛ مرحلهای که در آن همه بازیگران از آمریکا و تروئیکای اروپایی تا روسیه و چین پذیرفتهاند که ۲۲۳۱ عمرش تمام شده است.
اما حذف نام ۲۲۳۱ از دستورکار، به معنای بیمسئلهشدن پرونده نیست؛ زیرا همزمان رافائل گروسی در گزارش جدید خود بار دیگر از ایران خواسته است اجازه دسترسی به ارزیابی ذخایر اورانیوم غنیشده را فراهم کند؛ درخواستی که پس از حملات غیرقانونی علیه تأسیسات ایران و محدودشدن همکاریها طبق قانون مجلس، عملا با پیچیدگی بیشتری روبهرو شده است. بااینهمه، گروسی در سخنان اخیر خود تأکید کرده «ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست». این جمله مهم در میانه فضای پرالتهاب منطقهای و موج عملیات اطلاعاتی علیه ایران، معنای بسیار روشنی دارد.
پایان ۲۲۳۱، آغاز دوران جدید اختلافات
حذف ۲۲۳۱ از دستورکار، ممکن است برای برخی ناظران سطحی یک نشانه از «کاهش فشار» یا «کاهش حساسیتهای غرب» درباره برنامه هستهای ایران تلقی شود، اما واقعیت درست در نقطه مقابل است. اکنون همان کشورهایی که با صراحت پذیرفتهاند ۲۲۳۱ پایان یافته است. از آمریکا تا اروپا و حتی روسیه و چین در یک موضوع اختلاف اساسی دارند که برجام تمام نشده است. ایران هم رسما اعلام کرده همچنان در برجام باقی است و خروج آمریکا و نقض تعهدات اروپاییها، دلیل پایان توافق نیست. اما طرف غربی، درحالیکه ۲۲۳۱ را پایانیافته میداند، تلاش دارد «خوانش جدیدی از ادامه حیات برجام» بعد از فعالسازی ماشه بسازد؛ خوانشی که اساس آن یک مفهوم مبهم است؛ ورود ایران به «نقطه بازگشتناپذیر» در برنامه هستهای. این ادعا، همان خطی است که واشنگتن و برخی پایتختهای اروپایی روی آن کار میکنند. اما در شرایطی که پرونده ایران رسما از حوزه برجامی خارج شده، غرب میدان تازهای پیدا کرده است؛ فشار در قالب پادمان. این تغییر زمین بازی، برای ایران بهمعنای ورود به مرحلهای است که در آن هر اختلاف فنی میتواند با سرعت بالاتری سیاسی شود.
درعینحال حذف گزارشدهی مدیرکل درباره تعهدات برجامی ایران، یک واکنش طبیعی و منطقی نیز ایجاد میکند. اگر آژانس دیگر وظیفه بررسی تعهدات برجام را ندارد، انتظار اجرای آن تعهدات از طرف ایران چه معنایی دارد؟ این نقطهای است که غرب بهخوبی از آن آگاه است و تلاش خواهد کرد خلأ نظارتی ناشی از پایان ۲۲۳۱ را با فشارهای پادمانی جبران کند. اما نکته مهمتر این است که پایان ۲۲۳۱ پایان حساسیتها نیست؛ پایان ابزارهای آن دوره است. درواقع غرب وارد مرحلهای شده که به جای استفاده از «ابزارهای برجام»، از «ابزارهای پادمان» بهره بگیرد و این تغییر تاکتیک، پرونده را پیچیدهتر میکند؛ نه سادهتر.
خاموشی اطلاعاتی و معادلات پیشرو
در پی حملات هوایی آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و توقف پنجماهه بازرسیها، بلومبرگ گزارش میدهد که غرب از «قطعی خطرناک در جریان اطلاعات» درباره وضعیت برنامه هستهای ایران نگران است. سه دیپلمات غربی گفتهاند نامشخصبودن محل و وضعیت ذخایر اورانیوم با غنای بالا که پیش از حملات برای ساخت حدود ۱۲ کلاهک کافی است، محور جلسه هفته آینده شورای حکام خواهد بود. این کشورها قصد دارند دستورالعملهای تازهای برای بازرسان آژانس تدوین کنند تا موقعیت مواد را مشخص کنند.
به گفته یک دیپلمات ارشد، ایران تأکید دارد سایتها پس از حملات هنوز «بسیار خطرناک» هستند و امکان بازرسی نیست؛ اما غرب معتقد است تهران عمدا فضای «بیخبری» ایجاد کرده تا از حملات بیشتر جلوگیری کند. برخی هشدار میدهند همین خلأ اطلاعاتی ممکن است نتیجه معکوس داشته و تصمیم به حمله را تسهیل کند. در داخل غرب، اجماع در حال فروپاشی است. بخشی خواستار محرومیت فنی ایران از همکاریهای آژانس، حتی در حوزه پزشکی هستهای برای افزایش فشارند و گروهی دیگر نگراناند این رویکرد ایران را به خروج از انپیتی سوق دهد.
آژانس محل ذخایر اورانیوم را «گمشده» اعلام کرده و تصاویر ماهوارهای فعالیتهایی را در اطراف سایتهای بمبارانشده نطنز، فردو و اصفهان نشان میدهد؛ بازرسان نمیدانند این فعالیتها صرفا پاکسازی است یا جابهجایی مواد. گروه هفت نیز از ایران خواسته همکاری کامل با آژانس و ازسرگیری مذاکرات مستقیم با آمریکا را بپذیرد؛ اما تهران بیانیه را رد کرده، چون در آن حملات محکوم نشده بود. به گفته یک دیپلمات، حتی در صورت همکاری فوری ایران، احیای اطمینان درباره سرنوشت مواد ممکن است سالها طول بکشد؛ حملات ژوئن نه پایان بحران، که آغاز «فصلی تازه» در پرونده هستهای ایران بوده است.
خبری از ارجاع پرونده به شورای امنیت نیست!
لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال که خودش پیشتر از احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت خبر داده، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «میدانم که این موضوع [ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت]بسیار بعید است. این طرح نیست. قبلا همانطور که گزارش داده بودم، تحت بررسی بود، اما اکنون دیگر اینطور نیست. هفته آینده یک قطعنامه چهارجانبه صادر خواهد شد. این قطعنامه برای گروسی درباره الزامات گزارشدهی مقداری شفافیت ایجاد میکند و ایران را به دلیل همکارینکردن با آژانس مورد سرزنش قرار میدهد. اما فضا به گونهای است که میگوید به دیپلماسی زمان بدهیم. درگیریهای ماه ژوئن هنوز تازه است، پس بهتر است تشدید تنش نکنیم، بنابراین فعلا نه ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل و نه قطعنامه «عدم پایبندی» مطرح خواهد شد». با این حال، این وضعیت برای همیشه باقی نخواهد ماند و یادآوری این نکته که اکنون دو گزینه مربوط به شورای امنیت در اختیار سه کشور اروپایی (E۳) قرار دارد. حتی میتوان این دو را با هم ترکیب کرد.
ارجاع پرونده به شورای امنیت به خاطر «عدم پایبندی» ایران در پرونده پادمانها درباره مواد هستهای اعلامنشده. موضوع گزارشندادن ایران و ارائهندادن دسترسی به آژانس از ماه ژوئن تاکنون. هر دو مسیر قابلیت تشدید دارند. اما انتخاب فعلی این است که این روند تشدید از هفته آینده آغاز نشود. تصور میکنم اگر در یکی، دو ماه آینده در زمینه دسترسی آژانس و گزارشدهی ایران تغییری ایجاد نشود، این تصمیم میتواند تغییر کند.
غرب فشار سیاسی را رها نخواهد کرد
با توجه به نوشته تازه نورمن حتی اگر پای شورای امنیت در میان نباشد، موضوع تلاش برای تداوم فشار و ایجاد تنش کنترلشده با تهران است. در شرایطی که چین و روسیه نیز به طور رسمی اعلام کردهاند ۲۲۳۱ پایان یافته و ایران هم در نامه مشترک با این دو کشور، پایان مأموریت آژانس تحت برجام را ثبت کرده، غرب همچنان دنبال زنده نگهداشتن پرونده سیاسی ایران است. این تفاوت رویکرد از کجا میآید؟ پاسخ کوتاه این است که ایران در منطقه یک بازیگر باثباتساز و اثرگذار است و غرب قصد ندارد هزینههای ژئوپلیتیک این واقعیت را بپذیرد، بنابراین درحالیکه از نظر فنی و حقوقی ۲۲۳۱ پایان یافته، از نظر سیاسی غرب تلاش دارد «حساسیتها» را حفظ کند؛ زیرا میداند حذف کامل پرونده ویژه ایران از آژانس، دست تهران را در تعاملات منطقهای بازتر میکند.
بهویژه پس از جنگ ۱۲روزه و حملات آمریکا و اسرائیل علیه تأسیسات ایران که منشأ محدودشدن همکاریهای ایران و آژانس شد، فضای غرب بیشازپیش به سمت «مدیریت سیاسی» پرونده حرکت کرده است. در همین دوره بود که تفاهم فنی تهران-آژانس نیز به دلیل اقدام اروپا برای فعالسازی سازوکار پسگشت، عملا متوقف شد. این توقف، نه نشانه کاهش حساسیتها، بلکه نشاندهنده تلاش اروپا برای حفظ ابزارهای فشار است. از سوی دیگر، پایان ۲۲۳۱ به این معناست که تنها سند معتبر همکاری ایران و آژانس، پادمان و قانون مصوب مجلس است؛ سندی که اتفاقا تکلیف را روشن کرده و چارچوبی شفاف تعیین میکند. اما همین شفافیت حقوقی، برای برخی طرفهای غربی «چالشساز» است؛ زیرا دیگر قادر نیستند از مباحث برجامی که عمدتا سیاسی بودند، برای فشار استفاده کنند. اینجاست که تلاش غرب برای «پادمانیکردن اختلافات» آغاز میشود.
در پیوست همین نکته، شبکه المیادین نیز اعلام کرد که به پیشنویس قطعنامهای دست یافته که کشورهای اروپایی قصد دارند آن را در نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کنند. براساس این پیشنویس، ایران ملزم است همه فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و بازفراوری، از جمله فعالیتهای پژوهش و توسعه را تعلیق کند. در این پیشنویس همچنین تأکید شده که ایران باید به طور دقیق مطابق با مفاد پروتکل الحاقی عمل کند. به نوشته المیادین، در این سند ادعا شده است که ایران طی پنج ماه گذشته هیچگونه اطلاعاتی درباره وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده خود به آژانس ارائه نکرده است.
پیام هشداردهنده این مرحله چیست؟ اول، فشارهای غرب کم نمیشود؛ فقط قالب آنها تغییر میکند. دوم، برجام از دستور کار آژانس خارج شده، اما از دستور کار سیاسی آمریکا و اروپا حذف نشده است. سوم اینکه غرب میداند که ادامه تنش هستهای، هزینههای منطقهای و امنیتی دارد؛ پس تلاش میکند اختلافات را کنترلشده و مدیریتپذیر نگه دارد. اما آنچه اکنون اهمیت دارد، این است که ایران، با تکیه بر مبانی حقوقی پادمان و سیاست اعلامشدهاش درباره ماندن در برجام، وارد دورهای شده که هرچند خلاصی از الزامات ۲۲۳۱ را به همراه دارد، اما همزمان نیازمند دیپلماسی فعال، دقیق و حسابشده در وین است؛ زیرا غرب هرگز نمیگذارد پرونده ایران بیصدا و بیاثر از صحنه بینالمللی کنار برود.