
اصلاحطلبان دنبال کاندیدای نیابتی نروند
در انتخابات سال 1392 و 1396 بيشترين سبد راي حسن روحاني را اصلاحطلبان تشکيل دادند، از اين رو انتظار ميرفت رويکردها و نحوه عملکرد دولت تدبير و اميد با رويکردهاي جريان اصلاحات همسويي بيشتري باشد، البته که برجام و برخي ديگر از دستاوردهاي دولت از اين دست هستند اما آنطور که پيداست اصلاحطلبان نقدهايي به عملکرد رئيسجمهور بهخصوص در دولت دوم دارند و بخشي از سرمايه اجتماعي آنها در اين بين از دست رفته است. براي بررسي شرايط فعلي اصلاحطلبان و سازوکارهاي دروني با رسول منتجبنيا به گفتوگو پرداخته است که ميخوانيد.
به گزارش روز نو :در شرايطي که امروز جريان اصلاحطلب با آن روبهرو است و بخشي از سرمايه اجتماعي خود را از دست داده فکر ميکنيد چه ميزان ميتوان به موفقيت اين جريان براي جلب اعتماد مردم و پيروزي در انتخابات آتي اميدوار بود؟
بخشي به عملکرد اصلاحطلبان در اين يک سال بستگي دارد. اصلاحطلبان نبايد حالت انفعالي پيدا کنند و نبايد حالتي از وادادگي براي آنها عارض شود. کشور ما بعد از انقلاب نشان داده که نوساناتي سياسي دارد و گاهي اصلاحطلبان و گاهي اصولگرايان در صحنه هستند. گاهي با وجود تمام امکانات براي اصولگرايان ديدهايم که اصلاحطلبي پيروز شده است، مثل دوم خرداد 76 و گاهي اصلاحطلبي برخلاف انتظار شکست ميخورد. کشور و ملت ما امروز در حال بررسي و تحليل و رصد عملکرد دو طيف است. البته بخشي از اقبال مردم به اصلاحطلبي به عملکرد دولت برميگردد. متاسفانه دولت آقاي روحاني دين خود را نسبت به اصلاحطلبان ادا نکرد من با صراحت ميگويم که اصلاحطلبان رمز پيروزي آقاي روحاني در سال 92 و 96 بودند ولي اصلاحطلبي نتوانست در سايه اين دولت به ايدهها و آرمانهاي خود نائل شود. اگر در فرصت باقيمانده از دولت تصميماتي جدي و کارساز گرفته شود و دولت آقاي روحاني گامهاي بلندي بردارد، اين تلاش براي مردم ملموس خواهد بود و در رويکرد مثبت مردم به اصلاحطلبي نيز تاثير خواهد داشت.
چه اقدامات و تغييراتي در رويکرد و عملکرد اصلاحطلبان ميتواند در اعتمادسازي براي اين جريان موثر باشد؟
عمده مساله به سازماندهي اصلاحطلبان برميگردد. اصلاحطلبها از سال 94 تا 96 و تا الان تجربهاي ناموفق و تلخ داشتند. امروز بايد اصلاحطلبي تجارب تلخ را کنار بگذارد و به اصلاح رويکردهاي خود بپردازد. بايد فرمانبري و حالت دستوري موجود در شورايعالي را کنار بگذارند. به نظر من اگر احزاب اصلاحطلب با قدرت وارد صحنه بشوند و از امروز شروع به برنامهريزي کنند، اميد است جامعه متحول شود و وضعيت اصلاحطلبان از اين حالت خارج شود. من عقيده ندارم اصلاحطلبي از دور خارج شده باشد اکثريت مردم محتوا و آرمان اصلاحطلبي را قبول دارند و به دنبال اصلاحات هستند. اصلاحطلبان بايد اصلاحات را ابتدا از خود شروع کنند و بعد به اصلاح جامعه و کمک به مردم بپردازند. قطعا اين زمينهاي براي حضور بيشتر مردم در صحنه و موفقيت اصلاحطلبان در 1400 و ساير دورهها خواهد بود.
با اين وجود فکر ميکنيد چه ميزان اين امکان وجود داشته باشد که مردم بازهم براي فرار از يک کانديدا به کانديداي ديگري روي بياورند؟
ما يک شرايط عادي داريم و يک شرايط اضطراري. شرايط عادي آن است که انسان بتواند مطلوب و ايدهآل خود را دنبال کند. يا يک جناح کانديدايي کاملا موردتاييد خود را که کارآمدياش تجربه شده معرفي و حمايت کنند. شرايط اضطراري يعني قرار گرفتن در وضعيتي که بايد بين بد و بدتر انتخاب کنند. ما نبايد اجازه بدهيم شرايط ما شرايط اضطراري باشد، بايد ديد در بين اصلاحطلبان چه کسي بهترين است و از جميع جهات نمره بالاتري کسب ميکند، بايد چنين فردي را براي 1400 مطرح کرد. به نظر من، ما زمان داريم و نبايد تا لحظات آخر صبر کنيم و بعد بگوييم ما ناچار شديم و بين بد و بدتر گزينه بد را انتخاب کرديم. اگر فرصت امروز را از دست بدهيم ناچارا وارد شرايط اضطراري ميشويم و بايد کانديداي نيابتي پيدا کنيم تا شخصيتي تندرو راي نياورد اين قرار دادن خود در تنگناست ولي امروز فرصت وجود دارد. بايد بدون تعصب کار کرد و کسي که اصلاحات را قبول دارد و سابقه او بر موفقيتش شهادت ميدهد پيدا و مطرح کنيم.
در نهايت با توجه به انتخابات اسفندماه آيا امکان دارد در شرايط مشابهي از مشارکت مردم پاي صندوقهاي راي پيش بيايد؟
مردم ما انسانهاي باشعوري هستند و بهخوبي ميفهمند و درک ميکنند. اصلاحطلبها بايد به خود برگردند و سازماندهي متين و معقول و دموکراتيکي داشته باشند و براساس محتوا و مفهوم اصلاحطلبي باشد. بايد با مردم باشند و دغدغه مردم را داشته باشند و براي کانديدا شدن بايد فردي واجد شرايط را از ميان خود مطرح و برنامههاي خوبي ارائه کنند، اگر چنين شود قطعا مردم رويکرد مثبت بيشتري نسبت به اصلاحطلبان پيدا ميکنند. چون زمينه فراهم ميشود. نميتوان از امروز گفت چون در اسفند 98 اصولگرايان موفق بودند در 1400 نيز اصولگرايي پيروز خواهد شد. در 98 شرايط به گونهاي چيده شد که اصلاحطلبي هيچ توفيقي به دست نياورد ولي مساله 1400 فرق ميکند و مقايسه کردن رياستجمهوري با انتخابات مجلس صحيح نيست. عقيده دارم اگر اصلاحطلبان به درستي به اين نکات عمل کنند حتي ميتوانند مردم را بيش از گذشته وارد صحنه کنند و نيازي نيست به سمت کانديداي نيابتي بروند و بعد نتوانند جوابگو باشند. به هر حال ما بايد پاسخگوي مردم باشيم. مردم ميگويند ما به شما اعتماد کرديم و شما بايد پاسخگو باشيد؛ از اين نظر ما امروز نمـــــيتوانيم عمـلکرد دولت را بـــه طـــور صددرصد قبول کنيم ولــي بايد پاسخگوي اعتماد مردم باشيم.