
اصلاحطلبان نباید از الان بر طبل شکست بکوبند
کمکم آرایش سیاسی در ایران متناسب با انتخابات ریاست جمهوری سال آینده میشود. آنهایی که میخواهند نامزد شوند، بیش از گذشته فعالیتهایشان را در جامعه زیاد میکنند و خود را بیشتر از سایرین در معرض افکار عمومی و رسانهها قرار میدهند. جریانهای سیاسی حالا تمرکز خود را بر تحلیل این رویداد مهم قرار دادهاند. اصولگرایان در این میان تحرک بیشتری دارند هرچند که اصلاحطلبان هم در حال رایزنی هستند، اما آنگونه که از فعالیتها بر میآید جبهه اصلاحطلبی همانند رقیب خود خیلی در این زمینه فعال نیست. از جمله چهرههای پرکار جریان اصولگرایی پرویز فتاح است. او چند روز پیش به عنوان رئیس بنیاد مستضعفین در گفتوگویی تلویزیونی که از شبکه یک سیما پخش شد، موضوعاتی را در باره املاک این بنیاد مطرح کرد که در این بین اسامی تعدادی از شخصیتهای سیاسی نامآشنا مانند غلامعلی حدادعادل، احمدینژاد، علیرضا زاکانی، معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی به میان آمد. اما بسیاری معتقدند که این صحبتهای فتاح صرفا جنبه تبلیغاتی داشته است و بسیاری میگویند او یک گزینه جدی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است و با طرح موضوعات جنجالی در بنیاد مستضعفان به دنبال کسب محبوبیت بیشتر است. اما پرویز فتاح سیاستمدار اصولگرا و رئیس بنیاد مستضعفان تاکید میکند به این حرفها توجهی ندارد و کارش را انجام میدهد. در مقایسه با این تحریکات تحلیلگران بر این نظرند که هنوز اصلاحطلبان دچار رخوت هستند و وارد فاز عملیاتی نشدهاند.
به گزارش روز نو :در ارتباط با این موضوع رسول منتجبنیا، دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و عضو سابق حزب اعتماد ملی به «همدلی» میگوید: «در بلوک اصولگرایان همانطور که میبینید رقابت شدید است.
این روزها برخی دارند خودشان را مطرح میکنند و بعضیها هم با تبلیغات بسیار وسیع و سرسامآور رسانهای که هر شب و هر روز سخنرانی و مصاحبه میکنند، وعده وعید میدهند و مردم را علاقهمند میکنند. به اشکال مختلف کسانی که در معرض کاندیداتوری هستند، فعالیت میکنند.»
منتجبنیا ادامه میدهد: «اما در نهایت اصولگراها به وحدت میرسند، کما اینکه در دورههای گذشته هم شاهد بودیم که در روزهای آخر با تصمیم واحدی که بر آنها تحمیل میشود، به یک کاندیدای واحد میرسند. اصلاحطلبها چنین وضعیتی ندارند.
بهیژه این روزها که شورای سیاستگذاری که ارزشش را از دست داده است، سازمانی نیست که از بالا دستور بدهد یا فرمان بدهد که به وحدت برسند، مگر اینکه ساختار جدیدی باشد و احزاب وارد صحنه شوند که در مجموع به یک ائتلاف و وحدت نظر دست پیدا کنند.
این هم شدنی است. چرا که از اوایل انقلاب و از دوره اول مجلس شاهد بودهایم که نیروهای اصلاحطلب یا خط امامی به این جمعبندی میرسند.»
او اضافه میکند: «یعنی اختلافنظرها را خودشان حل میکنند.
یعنی فرمانبری در بین اصلاحطلبها نیست که این از افتخارات اصلاحطلبی است که با هم تبادل نظر میکنند تا به یک مصلحتی برسند. درست مانند سال 92 یا 96 که تصمیم بگیرند، نه اینکه تصمیم بر آنها القا شود.
من هم معتقدم که اصلاحطلبها نباید فرصت را از دست بدهند و باید دنبال کار باشند. ممکن است برخی نامزدها به صورت شخصی دنبال انتخابات باشند، اما این کافی نیست.»
به گفته این فعال سیاسی «احزاب باید به صورت جدی وارد عرصه شوند و به طور کاملا جدی روی نامزدها برنامهریزی و کارتبلیغاتی انجام دهند. باید نامزد مورد نظر را آرامآرام معرفی کنند تا با کمک احزاب به یک وحدت نظر برسند.
من معتقدم که نه تنها اصلاحطلبها در این صحنه شرکت کنند و کنار نکشند بلکه باید یک نامزدی که ایدهال همه احزاب و از جنس اصلاحطلبان را به میدان بیاورند. یعنی باید به صورت قطعی نامزد اجارهای را فراموش کنند، چرا که در این زمینه تجربه جالبی نداشتیم.
آن روزها بنابر ضرورت خودش یک ضرورت بود و یک اضطرار وجود داشت.»
قائممقام و عضو سابق حزب اعتماد ملی توضیح میدهد: «اصلاحطلبها باید دنبال این باشند که نیروهای خودشان را پرورش دهند و آماده کنند و برای آنها تبلیغ کنند. به هر حال انتخابات هم برد و باخت دارد. این طوری نیست که از همین الان بشود تضمین کرد که این نامزد حتما رای خواهد آورد. بخش بسیار زیادی از آرا مرهون حمایتهای همهجانبه است.
شما به سال 76 که آقای خاتمی وارد صحنه شد، نگاه کنید. مگر عامه مردم او را میشناختند؟ قطعا نمیشناختند. آقای خاتمی را خواص میشناختند.
اما چون نیروهای خط امامی اتفاق نظر پیدا کردند و وارد صحنه شدند و خوب هم کار کردند، موفقیت به دست آوردند.» دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی میافزاید:«شرایط آن موقع هم بهتر از شرایط کنونی نبود، یا الان شرایط بدتر از آن موقع نیست و همان روزها هم ما در شرایط خاصی قرار داشتیم.
دوستان باید در نظر داشته باشند وقتی آقای خاتمی رئیس جمهور شده بود، یک فضای خفقان شدید و سانسور بر جامعه حاکم شده بود. اما در عین حال همه تلاش کردند و آقای خاتمی رئیس جمهور شد.
نباید از همین الان بر این ساز بکوبیم که اصلاحطلبها موفق نیستند و نمیتوانند و رقبای قوی دارند، نه اینطور نیست.
اینکه دوستان موفق شدند که در انتخابات مجلس کرسیها را به دست بیاورند یا در نهادهایی قدرت را در اختیار دارند، دلیل نمیشود که در انتخابات 1400 هم موفق شوند.»
حضور در حاکمیت رمز موفقیت در انتخابات نیست
او تشریح میکند: «تجربههای گذشته نشان داده است که حضور فعال در حاکمیت و در اختیار داشتن قدرت رمز موفقیت در انتخابات نیست، بلکه عوامل دیگری است که صاحبنظرها باید بررسی و تحقیقات میدانی دقیقی انجام دهند. من خواهش میکنم از بزرگان اصلاحات و احزاب اصلاحطلب دست به کار شوند، نگذارند دست آخر یک عده جمع شوند و بگویند باید چنین و چنان شود. به همه نیروها در سراسر کشور احترام بگذارند. شخصیتها و گزینههای مطرحی را که مردمدار هستند، بررسی و مطرح کنند. امید داریم که همچون گذشته که با سیاستگذاری موفق شدند، باز هم شاهد موفقیت در این انتخابات باشیم.»
منتجبنیا در اقبال عمومی به فتاح توضیح میدهد: «ببینید در این زمینه چند مسئله مطرح است. یکی مسئله اقبال عمومی است که اکنون چنین اقبالی وجود ندارد. اینکه من یا شما، مسئول یک نهادی بشویم و امکاناتی هم در اختیار داشته باشیم، دلیل بر موفقیت نمیشود.
مورد داشتیم کسانی را که چهره تلویزیونی بودند و چهره ملی بودند و قدرت داشتند، اما در انتخابات شکست خوردند.
این دلیل نمیشود. به ویژه اینکه در سابقه آنها خدمات ارزشمند و پیشینه درخشانی در ذهن مردم نداشته باشند، آنها اگر فاقد این باشند که موفقیتشان ضعیفتر است. مسئله دیگر اینکه در بلوک اصولگرا اشخاص تصمیمگیر نیستند.
اشخاص ممکن است خودشان داعیه داشته باشند، اما در نهایت تصمیم جای دیگری گرفته میشود. ما در دوران گذشته شاهد بودهایم که از پنج نامزد به یک باره تبدیل میشدند به یک نفر. یعنی همه اینها خواهی نخواهی کنار میروند و به نفع دیگران استعفا میدهند و فضا را برای حضور یک نفر آماده میکنند.
جریان اصولگرایی فرآیند انتخاباتش با اصلاحطلبان کاملا متفاوت است. در جریان اصولگرایی تصمیم جای دیگری گرفته میشود و آنها ناچارند که مطیع باشند و در صورت لزوم کنارهگیری کنند. همان آقایی که گفتید ممکن است کسی باشد که تصمیم برای او گرفته شده است.
هر وقت چنین تصمیمی گرفته شود لازم نیست که اقبال عمومی به او وجود داشته باشد. آنها تمام امکانات را برایش فراهم میکنند تا موفق شود. آقای احمدینژاد تصور نمیکرد که چنین تصمیمی برای ریاست جمهوری او گرفته شود، اما این تصمیم گرفته شد و شرایط را برای او فراهم کردند و زمین و زمان به هم دوخته شد تا آقای احمدینژاد در دورهای مسئولیت اجرایی کشور را برعهده بگیرد.»
اصلاحطلبها میتوانند برنده 1400 باشند
منتجبنیا در باره پیشبینیاش از انتخابات 1400 میگوید: «درست است که اصلاحطلبها به خاطر عملکرد دولت ضربه خوردند، اما میتوانند خودشان را برای تغییر شرایط کنونی آمادهسازی کنند. اگر اصلاحطلبها خوب عمل کنند و اگر از تجربه گذشته استفاده کنند، بیایند عوامل ناکامی را بررسی کنند و از نگاه مردم به انتخابات بیندیشند و کسانی درصدد این نباشند که به جای همه اصلاحطلبها تصمیم بگیرند، من فکر میکنم اصلاحطلبها بتوانند برای انتخابات 1400 فضا را تغییر بدهند.»