
راهبردهای اصلاحطلبان چیست؟
صادق زیباکلام: بدنه اجتماعی اصلاحطلبان احتمالا در انتخابات 1400 شرکت نخواهند کرد
هفته دولت امسال به پایان رسید و شمارش معکوس برای پایان عمر دولت حسن روحانی آغازشده است. این بدان معناست که تنها 9 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم که قرار است در خردادماه 1400 برگزار شود، باقی مانده است. جریانات مختلف سیاسی که با دقت به کاهش معنادار مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم نظر داشتهاند، کمکم فعالیت خود را برای انتخابات پیش رو آغاز کردهاند و بازار گمانهزنیها برای نامزدهای احتمالی جانشینی حسن روحانی در سال 1400 داغ شده است. در این میان اصلاحطلبان که با نگاهی به عملکرد دولت دوازدهم، مجلس دهم و شوراهای دوره پنجم (که این سه نهاد پایگاه اصلاح طلبان را تضعیف کردند)، در تلاش برای واکاوی علت ناکامیها، سردرگم هستند و نمیدانند چه سیاستی برگزینند و نمیخواهند بهسادگی بدنه اجتماعی خود را از دست بدهند، به دنبال بررسی راهبردها و راهکارهای جدید هستند تا بتوانند در انتخابات آتی با دستپر حاضر شوند. از یکسو برخی احزاب و چهرهها، همانند انتخابات مجلس یازدهم به دنبال آناند تا به هر شکل ممکن در انتخابات نامزد داشته باشند، از سوی دیگر برخی احزاب و چهرهها مخالف تکرار سیاستهای قبلی هستند و نمیخواهند این بار هم همانند انتخابات سال92، به گزینه بینابین و میانهرو برسند. استعفای محمدرضا عارف و عبدالواحد موسوی لاری از شورای عالی اصلاحطلبان هم مزید بر علت شده تا جریان اصلاحات فاقد نقشه راه دقیقی برای انتخابات پیش رو باشد. در همین ارتباط ضمن گفتوگو با دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، نظر چند فعال سیاسی را در گفتوگو با سایر رسانهها بررسی کرده که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : طیف تندروی اصولگرایان از جبهه پایداری، جریان اصلی حضور در انتخابات 1400 خواهد بود معصومه ابتکار: اگر همه طیفها در نظر گرفته نشوند، اداره کشور با مشکل مواجه خواهد شد محمد عطریانفر: اصلاح طلبان باید مشارکت در انتخابات داشته باشند، حتی اگر رأی سفید بدهند
اصلاحطلبان با اینکه در دوم اسفندماه سال ۹۸ شکست سنگینی از رقبای سنتی خود یعنی اصولگرایان خوردند کرکره فعالیت سیاسی خود را کامل پایین نکشیدهاند و جلساتی را در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برگزار میکنند. به گزارش حوزه احزاب خبرگزاری فارس، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات متشکل از بیش از ۲۰ حزب و تشکل سیاسی اصلاحطلب است که در سال ۹۲ وقتی شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات با شورای راهبردی جبهه اصلاحات حالت ادغام گونه به خود گرفته و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تأسیس شد، کمرنگ شد و خاصیت خود را عملاً از دست داد. محمدرضا عارف معاون اول رئیس دولت اصلاحات بلافاصله پس از شکلگیری شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بر کرسی ریاست آن تکیه زد و عبدالواحد موسوی لاری عضو ارشد شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات بهعنوان دست راست وی یعنی نائب رئیس شورا منصوب شد و نایبرئیس دوم را هم هر بار رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که هر سه ماه یکبار تغییر میکند، عهدهدار میشد.
زلزله سیاسی اصلاحات
بعد از انتخابات دوم اسفندماه ۹۸ که برخی از کارشناسان سیاسی از آن بهعنوان زلزله سیاسی یاد میکنند، جلسات شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بدون هیچ توضیح و دلیلی دیگر برگزار نشد و سید عبدالواحد موسوی لاری طی یک نامه سرگشاده استعفا کرد؛ چند ماه بعد هم داوود محمدی دبیرکل انجمن اسلامی معلمان که در مجلس دهم نماینده تهران بود به رسانهها گفته عارف هم از ریاست شورا استعفا کرده است. انتقادات درونگروهی جناح اصلاحطلب فقط به محمدرضا عارف خلاصه نشد صادق زیباکلام تئوریسین این جریان و غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران هرکدام در مصاحبههایی رئیس دولت اصلاحات را هدف اصلی انتقادات خود قرار دادند و تأکید داشتند که خاتمی رهبر جریان اصلاحات نیست. با اینکه جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات کموبیش به دلیل شیوع ویروس کرونا و برای قطع زنجیره انتقال آن به ریاست احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اراده ملت و رئیس دورهای وقت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برگزار میشد اما حکیمیپور در بیانیه اعلام کرد که از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خارج میشود.
راهبردهای سیاسی اصلی
حزب اراده ملت در بیانیه خروج خود از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات آورده بود: حزب در ۵ سال اخیر مؤکداً پیگیر شکلگیری مکانیسم نقد درون جریانی و آسیبشناسی جبهه اصلاحات بود ولی متأسفانه چون گذشته فرصتها یکی پس از دیگری از دست رفت و هر بار به بهانهای از این مسئولیتِ مهم و ضروری برای بازسازی جریان اصلاحات، غفلت و کوتاهی شد. درنتیجه حزب اراده ملت امید و آمالی که در پیوستن به شورای هماهنگی داشت ازدسترفته دید و آخرین فرصت مناسب نیز که پس از انتخابات سال ٩٦ دست داد، عملاً بر باد رفت. پس از استعفا و خروج احمد حکیمی پور و حزب اراده ملت از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، دبیرکل حزب جوانان ایران اسلامی ریاست دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات را برعهده گرفت و جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از سر گرفته شد. پیگیریهای خبرنگار فارس حکایت از این دارد که اصلاحطلبان هماکنون دو راهبرد سیاسی را در جلسات خود دنبال میکنند؛ نخست راهبرد «مشارکت حداکثری ـ مطالبه حداقلی» و دوم «مشارکت حداکثری ـ مطالبه حداکثری» است.
چهار محور راهبردها
یک عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به فارس گفت که البته ممکن است که ما درنهایت راهبرد دیگری را دنبال کنیم که آن در حوزه مطالبات و زمینه برای فعالیت است. وی گفت که ما در جریان بررسی این راهبردها محورهای ذیل آن را نیز بررسی میکنیم که به شرح زیر است: 1. آیا کاندیداهای شاخص و توانمند جریان اصلاحات حاضر هستند با وضعیت موجود خودشان را در معرض کاندیداتوری قرار دهند؟ 2. درصورتیکه نامزدهای شاخص جریان اصلاحات در معرض نامزدی قرار دهند آیا توسط شورای نگهبان تأیید میشوند یا خیر؟ 3. در صورت تأیید شدن نامزدهای شاخص جریان اصلاحات آیا با توجه به وضعیت سیاسی و اقتصادی که حسن روحانی برای کشور به وجود آورده آیا مردم در انتخابات شرکت میکنند؟ 4. آیا با توجه به جمیع جهات معرفی کردن نامزد اصلاحطلب برای ۱۴۰۰ به صلاح است یا خیر؟
گمانهزنی ورود چهرهها
بررسیهای خبرنگار فارس نشان میدهد که طیف رادیکال جریان اصلاحات در جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هر دو راهبرد مشارکت حداکثری ـ مطالبه حداقلی و مشارکت حداکثری ـ مطالبه حداکثری را رد کرده و بر این نکته تأکید داشت که ما باید راهبرد «مشارکت خیر، مطالبه حتماً» را دنبال کنیم که ناظر بر راهبرد جدید آنها مبنی بر اصلاحطلبی جامعهمحور است. در جلسات اصلاحطلبان اسامی برخی از نامزدهای احتمالی نیز زمزمه میشود که حجتالاسلام سید حسن خمینی، محسن هاشمی رفسنجانی، رضا اردکانیان، محمدرضا عارف، محمدجواد ظریف و آذری جهرمی ازجمله این افراد هستند. موضوع «تغییر گفتمان» از موضوعات عجیب و تازه است که هماکنون در بین اصلاحطلبان و جلسات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مطرحشده است و آنهم احتمال تغییر گفتمان اصلاحات به گفتمان «عدالت» است.
بحران جدی اصلاحطلبان
دکتر صادق زیباکلام، استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتوگو با ستاره صبح در خصوص وضعیت اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 1400 گفت: «اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 1400 با بحران جدی مواجه هستند. از میان آن 24 میلیون نفری که سه سال پیش به حسن روحانی رأی دادند، بیش از 90 درصد سرخورده و پشیمان هستند. نهتنها از اینکه به روحانی رأی دادهاند، پشیمان هستند، بلکه از اینکه در انتخابات شرکت کردهاند، پشیماناند. همانطور که شاهد بودیم، در انتخابات اسفندماه 98 مجلس، بخش زیادی از مردم در انتخابات شرکت نکردند. در تهران که چهار سال قبل از آن، یعنی در انتخابات اسفند 94 مجلس، محمدرضا عارف بیش از یک و نیم میلیون رأی آورده بود، سرلیست اصلاحطلبان، 70 هزار رأی هم کسب نکرد؛ یعنی حتی 10 درصد آن تعداد رأیی که اصلاحطلبان به عارف در سال 94 داده بودند، رأی نیاورد. این تصویر در شهرهای بزرگتر و مراکز استانها نیز هست. بنابراین بدنه اجتماعی اصلاحطلبان در انتخابات 1400 شرکت نخواهند کرد.»
ورود اصولگرایان تندرو
این استاد برجسته علوم سیاسی در ادامه گفتوگوی خود با ستاره صبح، به گزینههای احتمالی جریانهای سیاسی مختلف برای حضور در انتخابات آتی اشاره و تصریح کرد: «البته برخی از اصلاحطلبان مانند کارگزاران سازندگی و دیگران، ممکن است تلاشهایی کنند و کسانی را بهعنوان نامزد معرفی خواهند کرد؛ ولی تصور من بر این است که اصلاحطلبان هیچ حضور معنادار و جدی در انتخابات 1400 نخواهند داشت. حتی اصولگرایان معتدل و میانهرو نیز حضور جدی و فعالی در انتخابات پیش رو نخواهند داشت. انتخابات 1400 مانند انتخابات مجلس یازدهم، از آن جریان تندرو خواهد بود. طیفی از اصولگرایان تندرو، طرفداران محمود احمدینژاد، جبهه پایداری و... در انتخابات فعال حاضر خواهند شد. اگر اصولگرایان بتوانند موافقت حضور احمدینژاد را از شورای نگهبان یا مقامات ارشد نظام دریافت کنند، قطعاً نامزد آنان احمدینژاد خواهد بود؛ در غیر این صورت چهرههایی مانند سعید جلیلی، مهرداد بذرپاش و... بهعنوان نامزد اصولگرایان در انتخابات 1400 حضور خواهند یافت. البته صحبت از پرویز فتاح نیز در میان بود که با دستهگلی که اخیراً به آب داد، شانس وی برای انتخابات کمرنگ و احتمال حضور وی منتفی شد. بنابراین همان طیف تندروی اصولگرایان از جبهه پایداری، جریان اصلی حضور در انتخابات 1400 خواهند بود. اصلاحطلبان نیز حضوری نخواهند داشت.»
تغییر با صندوق رای؟
زیباکلام همچنین در بخش دیگری از این گفتوگو خاطرنشان کرد: «در تحلیل انتخابات ریاست جمهوری 96 میتوان گفت، چه روحانی مقصر بوده باشد یا جریان تندرو، بلایی بر سر صندوق رأی وزارت کشور آمد که اگر در سالهای 92، 94 و 96، همچنان بخشی از مردم، شامل اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه، مختصر امیدی به صندوق رأی داشتند و کورسویی از امیدواری داشتند برای اینکه ممکن است از طریق انتخابات، تغییر و تحولی به وجود آورند، انتخاب حسن روحانی در کنار عملکرد ضعیف اصلاحطلبان مجلس دهم نشان داد که هیچچیز از طریق صندوق رأی در شرایط فعلی قابلتغییر نیست و هیچچیز را نمیتوان تغییر داد و تمام سیاستهای کلی نظام، صرفنظر از اینکه چه کسی برای مجلس یا ریاست جمهوری انتخاب میشود، آن سیاستها به قوت خود باقی هستند و اجرا میشوند. بنابراین این باور برای آن 24 میلیون نفری که به حسن روحانی رأی دادند، از دست رفت که از طریق صندوق رأی وزارت کشور میتوان تغییری به وجود آورد و مثل سایر جوامع از طریق انتخاب یک جریان سیاسی، میتوان تغییراتی به وجود آورد. در ایران ثابتشده که هر چیزی که مردم انتخاب کنند، تغییری ایجاد نمیشود و همان سیاستهای قبلی ادامه پیدا میکند.»
نظر فعالان سیاسی
معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور زنان گفت: «اصلاحطلبان همیشه در جامعه ما خیرخواه بودند و خیرخواهی از این بابت بوده است که ما نباید مردم را از دست بدهیم، یعنی اگر یکطرفه در مناسبات ورود پیدا کنیم و یکطرف به سمت بحث سیاسی برویم، به نتایج خوبی نخواهیم نرسید. ما میگوییم باید در کشور انتخابها یکدست و یکسویه نباشد، شما الان مجلس را ببینید، یکدست شده است، آیا این خوب است؟ بنابراین اگر ما همه طیفها را در نظر نگیریم و ندانیم مردم کجا هستند، موفق نخواهیم بود.» همچنین محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: «اصلاح طلبان باید مشارکت در انتخابات داشته باشند، حتی اگر رأی سفید بدهند.»