
اصلاحطلبان در دوراهی ائتلاف یا کنارهگیری
شايد اگر در دورههاي پيشين انتخابات رياستجمهوري ماهها قبل از مردم يا چهرههاي سياسي در خصوص انتخابات بعدي پرسش ميشد همه به اين نکته اذعان داشتند که ماهها تا انتخابات بعدي زمان باقي است و نميتوان نظري داد. اما شرايط جامعه، نارضايتيهاي اقتصادي و معيشتي به قدري است که از ماهها قبل بحث انتخابات 1400 و رئيسجمهور بعدي به ميان آمده است. در همين راستا، اصلاحطلبان نيز که انتخابات پيشين را به علل مختلفي واگذار کردند اينبار درصدند تا حد ممکن رقابت بر سر کرسي رياستجمهوري را به جريان رقيب نبازند. از اين رو از سويي درصدد تدوين برنامههاي کاربردي، عملياتي و منطبق با نيازهاي مردم برآمدهاند و از طرف ديگر به دنبال اقناع افکار عمومي و بازيابي سرمايه اجتماعي براي حضوري پرقدرت در انتخابات هستند. آذر منصوري قائممقام حزب اتحاد ملت در اين باره ميگويد: «هنوز هيچ بحث و جمعبندي در مجموعه اصلاحطلبان در مورد نوع و چگونگي ورود به انتخابات يا مصاديق آن صورت نگرفته است، اما آنچه روشن است و بر مبناي تجربهاي که در انتخابات 98 پشت سر گذاشتيم، بعيد است اصلاحطلبان بدون حضور کانديداي اختصاصي خود در انتخابات پيشرو مشارکت جدي داشته باشند.»
2 راهي انتخابات
به گزارش روز نو :معمولا فعاليتها براي فصول انتخاباتي نيمهدوم سالهاي پيش از انتخابات است و جريانهاي سياسي تلاش ميکنند تا آن زمان به يک جمعبندي نسبي نسبت به نحوه و چگونگي حضور در انتخابات دست يابند. مرور چندين دوره از انتخابات مثل انتخابات رياستجمهوري 88، 92 و 96 تاکنون مويد اين امر بوده است. اين در حالي است که فعاليتها براي انتخابات رياستجمهوري 1400 از ماههاي ابتدايي سال جاري آغاز شده و جريانات سياسي هرکدام فعاليتهاي انتخاباتي خود را به نحوي از انحا کليد زدهاند. هرچند که اين روند در ميان اصولگرايان بهصورت مشهودتري در حال پيگيري است و آنها در قالب شوراي ائتلاف خود درصدند تا نامزدهاي اصلي خود را بيابند. گرچه چندي پيش حميدرضا ترقي عضو حزب موتلفه گفته بود که به جهت عدم تخريب جريان رقيب تا زمان معين از اعلام نام کانديداهاي خود خودداري ميکنيم. اما ناگفته پيداست که قرار است چه چهرههايي در آوردگاه 1400 حاضر باشند. بااينحال روندها در جريان اصلاحات با شرايط آرامتري مواجه است و گرچه آنها جسته و گريخته درخصوص انتخابات پيشرو، حواشي و حضور يا عدم حضور خود اظهارنظر ميکنند اما هنوز بهطور عملياتي و ميداني وارد ماجرا نشدهاند و تمام برنامهها و ايدهها صرفا در حالت تئوري و اظهارنظر باقي مانده است. قدر مسلم آنطور که بخش گستردهاي از اصلاحطلبان معتقدند نگاه حاکميت و شوراي نگهبان به اصلاحطلبان تعيينکننده چگونگي حضور آنها در انتخابات است. اگر رويه مثل انتخابات 98 باشد و کانديداهاي اصلاحطلبان ردصلاحيت شوند آنها با 2 راه مواجه خواهند بود. نخست اينکه عطاي حضور در انتخابات را به لقايش ببخشند و پس از مجلس، دولت را نيز تحويل جريان رقيب دهند. دوم اينکه به ائتلاف با شخصي مرضيالطرفين ترجيحا با رويکرد اصلاحطلبي روي آورند و شانس موفقيت خود در 1400 را بيازمايند. هر چند بعيد اما شايد رويکرد سوم نيز اين باشد که شرايط حضور حداکثري کانديداي اصلاحطلبان فراهم باشد و آنها با تمام قوا وارد انتخابات شوند. اين در حالي است که اخيرا حسين مرعشي سخنگوي حزب کارگزاران از تشکيل سازوکار جديدي اصلاحطلبان در آبانماه خبر داده است. در هر صورت يک نکته مهم را نبايد ناديده انگاشت؛ آن هم اينکه اگر اصلاحطلبان ميخواهند بهجد در انتخابات حاضر باشند و موفقيتي حاصل کنند بايد در ماههاي باقيمانده تا انتخابات به هر نحو ممکن سرمايه اجتماعي ازدسترفته را بازگردانند و به مردم بقبولانند که حضور گسترده در انتخابات و حمايت از آنها ميتواند روندها را تغيير دهد و آيندهاي روشن برايشان به ارمغان بياورد.
به جمعبندي نرسيديم
قائممقام حزب اتحاد ملت درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري پيشرو و ورود جريان اصلاحات بهطور مصداقي به انتخابات اظهار داشت: اصلاحطلبان همواره نسبت به انتخابات رويکرد ايجابي داشته و عليالقاعده از اين به بعد هم اين نگاه نسبت به انتخابات وجود خواهد داشت. آذر منصوري گفت: ايجابي به اين معني که آنجا که احساس کنند حضورشان در انتخابات در تقويت منافع ملي، دور کردن تهديدهاي منطقهاي و بينالمللي از کشور و نيز تامين نظر و خواست مردم اثرگذار است، با همه توان خود در انتخابات مشارکت ميکنند. اين فعال سياسي اصلاحطلب با بيان اينکه طبيعي است اثرگذاري در هر يک از اين دو سطح، ارتباط مستقيم با جايگاه نهادهاي انتخابي دارد، ادامه داد: اين به اين معني است که اصلاحطلبان با مشارکت فعال خود در انتخابات بتوانند جايگاه نهادهاي انتخابي را در حدي ارتقا دهند که نقش اصلي را در سياست خارجي و سياست داخلي ايفا کند و از همه مهمتر اين اثرگذاري بايد به حدي باشد که اميد مردم به صندوق راي و انتخابات به نااميدي تبديل نشود. وي با اشاره به اينکه از انتخابات 92 به اينسو اصلاحطلبان با نظر اجماعي مقدورترين تصميم را گرفتند و ممکنترين راهبرد را انتخاب کردند، بيان کرد: انتخابات 1400 هم قطعا از اين قاعده مستثنا نخواهد بود و مساله مهم آن است که اصلاحطلبان بتوانند در اين دو سطح اثرگذار باشند که با توجه به تجربه سه انتخابات 92-94 و 96 و آنچه در انتخابات 98 اتفاق افتاد، اصلاحطلبان بايد ببينند با چه نوع سياستورزي ميتوانند پيشبرنده باشد. منصوري درباره نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات پيشرو اظهار کرد: هنوز هيچ بحث و جمعبندي در مجموعه اصلاحطلبان در مورد نوع و چگونگي ورود به انتخابات يا مصاديق آن صورت نگرفته است، اما آنچه روشن است و بر مبناي تجربهاي که در انتخابات 98 پشت سر گذاشتيم، بعيد است اصلاحطلبان بدون حضور کانديداي اختصاصي خود در انتخابات پيشرو مشارکت جدي داشته باشند.