
معمای جنایی لواسان فاش شد
رکنا: اواسط سال ۱۴۰۱، خانواده زن ۴۵ سالهای به نام شیرین با نگرانی از مفقود شدن ناگهانی او به پلیس مراجعه کردند. فرزندان شیرین در همان اظهارات اولیه گفته بودند: مادرم بدون اطلاع جایی نمیرفت. او میدانست ما چشمانتظارش هستیم و هرگز تماسهایمان را بیجواب نمیگذاشت. حتی بیمارستانها را گشتیم، اما خبری از او نشد. حالا فکر میکنیم اتفاق بدی برایش افتاده باشد.
کمی بعد جسدی با مشخصات مشابه شیرین در نقطهای پرت در حاشیه جاده لواسان کشف شد. رهگذران موضوع را به پلیس اطلاع دادند و تیم جنایی بلافاصله وارد عمل شد. بررسیهای اولیه نشان داد که زن بر اثر انسداد راه تنفسی با شیئی نرم خفه شده است. با دستور بازپرس، جسد به پزشکی قانونی منتقل و پس از شناسایی قطعی، راز یک قتل مرموز در دستور کار پلیس قرار گرفت.
بازداشت مظنونان
کارآگاهان در بررسیهای خود متوجه شدند که شیرین حدود یک سال با مرد افغان ساکنی به نام کریم ارتباط داشته و همچنین تماسهایی با دو دوست او، عیسی و نورعلی برقرار کرده است. از آنجا که آخرین تماس شیرین ساعتی قبل از مرگ با تلفن همراه کریم بوده، پلیس او و دوستانش را بازداشت کرد.
اما هر 3 متهم در بازجوییها منکر هرگونه دخالت در قتل شدند.
کریم ادعا کرد: شب حادثه مهمانی داشتم و اصلاً متوجه چیزی نشدم. یکی از مهمانهایم به نام لطیف چند دقیقهای گوشیام را گرفت تا تماس بگیرد. احتمال دارد او با شیرین تماس گرفته باشد.
به این ترتیب لطیف نیز تحت بازجویی قرار گرفت.
شهادت تکاندهنده لطیف
لطیف در اظهاراتش گفت: آن شب در خانه کریم مهمان بودیم. وسط مهمانی ناگهان زنی آمد که عیسی و نورعلی او را شیرین صدا زدند. او سر کریم داد و بیداد میکرد و میگفت سر مسائل مالی اختلاف دارند. بحث بالا گرفت و کریم او را به انتهای باغ برد. بعد فهمیدم همانجا او را خفه کرده است.
او همچنین ادعا کرد که نیازی به استفاده از گوشی کریم نداشت: من خودم تلفن همراه داشتم و اگر لازم بود تماس بگیرم، با گوشی خودم میگرفتم.
با وجود این اظهارات، لطیف پس از مدتی آزاد شد اما مظنونان اصلی همچنان منکر جرم بودند.
مرگ مرموز شاهد
چهار ماه بعد، خبر مرگ ناگهانی لطیف معادلات پرونده را پیچیدهتر کرد. پزشکی قانونی اعلام کرد او بر اثر بلعیدن بستههای حاوی مواد مخدر و انتشار آن در بدن جان باخته است. اما خانوادهاش در شوک بودند و تأکید داشتند که او هیچگاه اعتیاد نداشته است.
این مرگ مشکوک، فرضیه دست داشتن کریم و دوستانش در قتل شیرین را تقویت کرد.
دادگاه
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در آغاز جلسه، فرزندان شیرین بهعنوان اولیایدم اعلام کردند که خواستار دریافت دیه هستند.
سپس کریم در جایگاه حاضر شد و گفت: بیگناهم. من فقط میزبان یک مهمانی بودم. تماس با شیرین کار لطیف بود. اما قاضی با اشاره به تماسهای مکرر او با مقتول گفت: آخرین تماس شاید توسط لطیف گرفته شده باشد، اما بقیه تماسها از سوی خودت بوده است. کریم همچنان اصرار داشت که شاید دیگران از گوشیاش استفاده کرده باشند.
دو متهم دیگر نیز منکر شناخت شیرین شدند و گفتند: «شخص دیگری از تلفن ما استفاده کرده است.»
در پایان جلسه، قضات پس از شنیدن دفاعیات متهمان برای صدور حکم وارد شور شدند.