
فروش نفت از محرمانگی امنیتی به شفافیت بازدارنده تغییر ماهیت داد؟
برای اولین بار پس از هفت سالونیم موقعیت نفتکشهای ایرانی دوباره روی نقشه جهانی ظاهر شد. برهمین اساس از روز گذشته دادههای دریایی سامانه بینالمللی AIS نشان میدهد که بخش عمدهای از ناوگان نفتی موقعیت واقعی خود را بدون جعل یا خاموشی ناوبری مخابره میکنند.
به گزارش روز نو این اتفاق از سال ۲۰۱۸ و پس از آغاز تحریمهای نفتی علیه ایران رخ نداده بود و طی هفت سال اخیر ایران به صورت پنهان صادرات نفت خود را انجام میداد و اکنون با تغییر شرایط تحریمی و آغاز مکانیسم ماشه، ایران تصمیم به افزایش شفافیت صادرات نفت خود گرفته است که به نوعی میشود گفت پس از هفت و سال روند حملونقل نفت ایران دیده شد.
عبداله باباخانی، کارشناس حوزه انرژی نیز در همین خصوص نوشت: «اگر این روند پایدار بماند، باید آن را مهمترین علامت تغییر رفتار صادراتی ایران از ۲۰۱۸ تاکنون دانست. چنین حرکتی میتواند مقدمهای برای بازگشت محدود ایران به شفافیت دریایی، یا نشانهای از مذاکرات پشتپرده درباره امنیت مسیرهای انرژی در خلیجفارس باشد.»
از سال ۲۰۱۸ و هم زمان با آغاز تحریمها علیه ایران شاهد بودیم که مسیر صادرات نفت ایران تغییر کرد و از آن زمان تا به امروز مسیریابهای نفتکشهای ایرانی تا رسیدن به مقصد موردنظر خاموش شد و به نوعی مسیر نفتکشهای ایرانی به صورت پنهان درآمد. بیش از هفت سال صادرات نفت ایران، به صورت پنهانی و با هزینههای بسیار بالا صورت میگرفت و اکنون ایران تصمیم به شفافیت گرفته است.
طی سالهای گذشته خاموش کردن سیستم دادههای دریایی سامانه بینالمللی یک ابزار اساسی برای انتقال نفت و دور زدن تحریمها بود. در هفت سال گذشته کشتیها بدون موقعیت مکانی مشخص بین آبهای خلیجفارس، تعلقات آسیایی و مسیرهای طولانی به چین یا مالزی رفتوآمد میکردند که به واسطه مشخص نبودن موقعیت مکانی و دور زدن تحریمها از شرایط بیمه خوبی نیز برخودار نبودند و در صورت بروز مشکل باید هزینههای بالایی توسط کشور مبدأ یعنی ایران پرداخت میشد و به نوعی بیمه پوششدهی چندانی نداشت.
فعالان حوزه انرژی عقیده دارند که این شفافیت میتواند سیگنال مثبت ایران برای نهادهای نظارتی یا نشانهای از تعامل از آمادگی جهت تعامل رسمیتر در بازارهای جهانی یا پیامی سیاسی به غرب باشد. به گفته یک فعال حوزه انرژی شفافشدن موقعیت کشتیها میتواند پیششرطی برای شروع مذاکرات فنی یا نظارتی باشد؛ مثلاً در چارچوب کریدورهای انرژی یا توافقات محدود نفت در برابر کالا.
برای این شفافیت چندین فرضیه وجود دارد؛ نخست در سطح داخلی که برخی از دستور مستقیم برای هماهنگی با شرکت بیمه و کشتیرانی سخن میگویند و به نوعی برای کاهش ریسک توقیف شناورها در آبهای آزاد و بازسازی اعتماد خریداران آسیایی از جمله چین در تلاش هستند.
دومین فرضیه محتملتر این است که شامل توافق موقت و رفع جزئی تحریمها است؛ تغییری کاملاً رسمی که به ایران اجازه میدهد نفت خود را با هزینه کمتر و با امنیت بالاتر به بازارهای هدف برساند. برخی از کارشناسان حوزه انرژی عقیده دارند که دومین فرضیه در شرایط فعلی میتواند این باشد که ایران از این پس میتواند به نوعی به صورت غیررسمی نفتکشهای خود را در آبهای آزاد به حرکت درآورد.
اگر این روند ادامهدار باشد و دادههای نفتکشهای ایرانی طی روزهای آتی روی سیستم سامانه بینالمللی AIS نمایش داده شود، میتوان گفت که موقعیت ایران در مسیر صادرات و تحریمها تغییر کرده و کشور در یک شرایط اقتصادی و سیاسی جدید قرار گرفته است. در اصل بازگشت دادههای این نفتکشها میتواند اولین قدم برای شفافیت و بازسازی تدریجی کشور با بازارهای جهانی نفت پس از سال ۲۰۱۸ باشد و احتمالاً شاهد افزایش صادرات کشور در بلندمدت باشیم.
کارشناسان عقیده دارند که در حوزه سیاسی این موضوع را میتوان یک گشایش آزمایشی دانست که نخستین گام برای سنجش واکنش بازارهای بینالمللی است. در اصل کشور با سنجش نیاز جهانی در شرایط فعلی خود را برای افزایش صادرات آماده میکند.
همچنان خبرهای رسمیای درخصوص این موضوع منتشر نشده و مشخص نیست که این روند تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؛ آیا نفتکشهای ایرانی همچنان در نقشهها باقی خواهد ماند یا خیر؟ اما اگر این روند طی هفتههای پیش رو ادامهدار باشد میتوان گفت که کشور یکی از سختترین و پیچیدهترین دوران تحریم خود را به پایان رسانده است و اگر این روند ادامهدار باشد ایران میتواند بیشترین صادرات را در کشورهای منطقه داشته باشد.
البته در این بین یک فرضیه دیگر نیز وجود دارد؛ آن هم احتمال عقبنشینی ایران. یعنی طی روزهای آتی شاهد آن باشیم که موقعیت نفتکشهای ایرانی روی نقشهها پنهان شود و کشور به همان استراتژی سابق خود یعنی صادرات پنهانی بازگردد. حال باید صبور بود و دید چه موقعیتی در انتظار کشور است و موقعیت نفتکشهای ایرانی طی روزهای آتی چه شرایطی به خود خواهد گرفت، همچنین مقامات ایرانی نسبت به این موضوع واکنش نشان خواهند داد یا خیر؟
کاهش ریسک توقیف نفتکشهای ایرانی
عبداله باباخانی، کارشناس انرژی در گفتوگو با «هممیهن» گفت: بهنظرم ایران وارد فاز جدیدی از بازی شفافیت کنترلشده شده است، نه بهخاطر اعتماد، بلکه برای کاهش ریسک برخورد نظامی و تحریم ثانویه، و نیز برای حفظ کانالهای صادراتی قانونی از طریق بازیگرانی، چون چین، هند یا حتی برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا پس از فعالسازی مکانیزم ماشه، ایران تصمیم به آشکارسازی موقعیت نفتکشهای خود گرفت؟ توضیح داد:پاسخ به این پرسش بسیار مهم و چندلایه است، چون هم بُعد فنی دارد، هم سیاسی، و هم امنیتی. برای پاسخ باید چند سناریو را کنار هم دید تا روشن شود چرا درست پس از فعال شدن مکانیزم ماشه، ایران (یا شبکه کشتیرانیاش) تصمیم گرفته تا پس از هفتوینم سال پنهانکاری، موقعیت نفتکشها را آشکار کند.
این کارشناس انرژی توضیح داد: تحلیل در سه سطح است؛ نخست، سطح فنی و عملیاتی که در سه بخش است؛ اول، بازگشت به داده واقعی AIS ممکن است نشانهای از تغییر دستورالعمل عملیاتی کشتیرانی جمهوری اسلامی یا شرکتهای مرتبط با نفت ایران باشد. دوم، هدف فنی ممکن است کاهش ریسک توقیف یا اشتباه در شناسایی توسط نیروهای دریایی غربی یا کشورهای ثالث باشد. در دوره تحریمهای سخت، نفتکشها با جعل، موقعیت (spoofing) خود را در مسیرهایی مثل عمان یا اندونزی نشان میدادند؛ این کار باعث خطا و در برخی موارد توقیف اشتباه میشد و سوم، در شرایط فعلی، ممکن است ایران بخواهد نشان دهد که نفتکشهایش در آبهای بینالمللی و در چارچوب قوانین IMO حرکت میکنند تا از منظر حقوق دریایی، قابل استناد در نهادهای بینالمللی باشند.
باباخانی با اشاره به دومین سطح گفت: دومین سطح، سطح سیاسی و حقوقی است که این موضوع نیز شامل سه بخش میشود. اول، فعال شدن مکانیزم ماشه بهمعنای بازگشت رسمی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران است؛ در چنین وضعی هر اقدام «پنهانکارانه» در صادرات نفت میتواند دلیل جدیدی برای اعمال تحریمهای ثانویه باشد. دوم، آشکارسازی موقعیت نفتکشها میتواند حرکت پیشدستانهای از سوی تهران برای اثبات «رفتار شفاف» در تجارت انرژی باشد؛ نوعی مانور دیپلماتیک برای اینکه بگوید: «ما چیزی برای پنهان کردن نداریم»، همچنین این تغییر میتواند در راستای مذاکره یا پیام غیرمستقیم به اروپا و چین تفسیر شود؛ نوعی سیگنال که ایران مایل است بخشی از تجارت انرژیاش را بهصورت رسمی و قابل رهگیری نگه دارد شاید برای جلوگیری از تحریم کامل یا نشان دادن حُسننیت محدود.
وی آخرین سطح را امنیتی و بازدارندگی دانست و تشریح کرد: هفته پیش نوشته بودم که از این هفته بازرسی کشتیها از/به مقصد ایران در دستور کار آمریکا و اروپا است، به همین خاطر احتمال رهگیری یا توقیف نفتکشهای ایرانی در مسیر آسیا یا آمریکای لاتین بالا بود. در چنین وضعی، شفافیت در مسیر و موقعیت میتواند بازدارنده باشد: وقتی موقعیت شناختهشده است، هرگونه اقدام علیه آن فوراً قابل ثبت در سطح جهانی میشود.
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: ایران ممکن است با این کار بخواهد مسئولیت هر حادثه احتمالی را از خود سلب کند؛ یعنی اگر کشتی توقیف شد یا هدف قرار گرفت، جامعه جهانی بداند که در حال فعالیت قانونی بوده است. بهعبارت دیگر، این شفافیت شاید نه از سر اعتماد، بلکه از محاسبه دقیق در مواجهه با محیط جدید امنیت انرژی پس از مکانیسم ماشه باشد.
وی تاکید کرد: این تغییر ناگهانی در AIS احتمالاً بخشی از تلاش ایران برای بازآرایی بزرگتر شبکه صادرات انرژی است که پس از ماشه و تهدید تحریمهای ثانویه در حال اجراست.
باباخانی در پاسخ به این سوال که آیا شفافسازی باعث افزایش ریسک (توقیف یا رهگیری نفتکشها) نمیشود؟ توضیح داد: در ظاهر بله، اما در عمل نه لزوماً. وقتی کشتی موقعیت واقعی خود را مخفی میکند با spoofing)، بهصورت خودکار در دستهی «کشتیهای مشکوک» یا «تحریمگریز» قرار میگیرد. این باعث میشود شرکتهای بیمه، بنادر، و ناوگانهای بازرسی بینالمللی آن را در فهرست سیاه قرار دهند، اما وقتی کشتی موقعیت واقعی را مخابره میکند، اگر هم حامل نفت ایران باشد، میتواند ادعا کند در چارچوب مقررات IMO و SOLAS عمل کرده و هیچ رفتار غیرقانونی نداشته است.
وی افزود:در فضای پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، این تمایز حیاتی است: کشتی «شفاف» اگر توقیف شود، ایران میتواند در سطح بینالمللی پرونده باز کند و طرف مقابل را متهم به دزدی دریایی یا نقض آزادی کشتیرانی کند. در واقع، این شفافیت نه کاهش ریسک فیزیکی، بلکه افزایش هزینهی سیاسی توقیف است. بهبیان دیگر، ایران با دیدهشدن، خود را «در سایهی قانون بینالملل» قرار میدهد.
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا این روند در میانمدت باعث افزایش قیمت نفت ایران میشود؟ گفت: احتمالاً بله، اندک، ولی مثبت که سه دلیل فنیاقتصادی دارد نخست شفافیت دادهها، کاهش ریسک معامله. خریداران آسیایی (بهویژه شرکتهای کوچک و خصوصی در چین یا هند) وقتی بدانند منبع و مسیر کشتی روشن است، هزینه بیمه و حملونقلشان کمتر میشود.
وی ادامه داد: دومین دلیل افزایش قابلیت رهگیری، اعتماد بیشتر بازار خاکستری. در بازار نفت غیررسمی، نبود داده باعث تخفیف شدید میشود. وقتی اطلاعات دقیقتر و قابل اعتماد باشد، ایران میتواند تخفیف کمتری بدهد. سومین دلیل نیز پیام دیپلماتیک، کاهش نگرانی از تحریم ثانویه فوری. ممکن است برخی خریداران برداشت کنند که ایران در حال هماهنگی محدود با نهادهای بینالمللی است، بنابراین ریسک تعامل با آن کمتر است.
باباخانی تاکید کرد: در واقع میتوان پیشبینی کرد که در میانمدت ممکن است تخفیف نفت ایران نسبت به برنت یا دوبی کاهش یابد (مثلاً از ۱۰ دلار به ۶–۷ دلار).
به گفته این کارشناس حوزه انرژی این شفافیت میتواند به صورت محدود و با قیدهای زیادی سهم فروش نفت ایران را در مقایسه با سایر رقبا افزایش دهد.
وی اظهار کرد:این اقدام میتواند دسترسی ایران به مسیرهای رسمی بیمه و حملونقل را آسانتر کند. در رقابت با روسیه (که خودش پس از جنگ اوکراین در بازار خاکستری فعال است)، شفافیت نسبی ایران میتواند امتیاز سیاسی کوچکی ایجاد کند. همچنین برخی پالایشگاههای کوچک آسیایی ترجیح میدهند از فروشندهای خرید کنند که دادههای AIS آن روشن و غیرمشکوک است.
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: با این حال، نباید انتظار جهش بزرگ داشت؛ زیرا ظرفیت صادرات ایران بیش از سقف تحریمشده نیست، و مسیرهای مالی هنوز بستهاند. خلاصه سخن اینکه سهم فروش ممکن است کمی تثبیت یا حتی افزایش جزئی یابد، اما نه بهصورت جهشی.
باباخانی توضیح داد: در سالهای گذشته، سیاست ایران بر «پنهانسازی مسیر و مالکیت» نفتکشها استوار بود. دادههای AIS یا خاموش میشد (dark fleet)، یا جعل موقعیت میشد (spoofing)، مالکیت کشتیها نیز از طریق شرکتهای پوششی در پاناما، هنگکنگ یا دبی پنهان میشد که این کار مزیت تاکتیکی کوتاهمدت داشت و اجازه میداد نفت بدون رهگیری از تحریم عبور کند.
وی افزود:، اما عیب راهبردی بلندمدت داشت که نخست بازار بینالمللی بیمه و کشتیرانی بهکلی ایران را از شبکه خارج کرد و دوم، دادههای جعلی باعث افزایش احتمال خطا، تصادف و توقیف اشتباه میشد و سومین مورد نیز در سطح سیاسی، ایران را در موقعیت پنهانکار و غیرقانونی نشان میداد.
این کارشناس حوزه انرژی گفت: شفافسازی کنونی نیز مزایا و معایبی دارد که مزیت آن بازگشت جزئی به قواعد رسمی دریانوردی و مشروعیت حقوقی و عیب آن نیز افزایش احتمال رهگیری توسط ماهوارهها و تحلیلگران تحریم است.
باباخانی تاکید کرد: اگر بخواهم همه جمعبندی پرسشهای هممیهن را خلاصه کنم، پاسخ کلی من، ایران از «محرمانگی امنیتی» به «شفافیت بازدارنده» تغییر مسیر داده است. این راه از اجبار بود و نه اختیار مانند تایید CFT پس از بازگشت ماشه بهصورت فوری و تلاش برای بازگشایی راهی دیگر بعد از فعال شدن تحریمهای سازمان ملل علیه بانک مرکزی و سیستم بانکی کشور. البته اینجا بیشتر کار میکند تا FATF، چون که آنجا بدون حل مشکل تحریمهای ۱۹۲۹، عملاً امکان استفاده از FATF فراهم نخواهد شد.
کاهش هزینه صادرات نفت
حمید حسینی، کارشناس انرژی و سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی به «هممیهن» گفت: اتفاقات اخیر کاملاً به شرایط جدید تحریمها و رفتار کشورهای مقابل ایران برمیگردد. طی سالهای گذشته خاموشکردن سامانه شناسایی خودکار (AIS) برای ما یک راه دفاعی بود تا از ریسک توقیف نفتکشها جلوگیری کنیم. وقتی کشتی شناخته نمیشود و موقعیتش جعلی است، کشور مقابل نمیداند چه بار و با چه مقصدی در حرکت است و فشار سیاسی برای توقیف کاهش پیدا میکند. اما حالا شرایط تغییر کرده ما به مرحلهای رسیدهایم که باید شفافتر باشیم، چون هم تهدیدها کمتر شده، هم هزینههای پنهانکاری بالا رفته است.
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: ایران در چند سال گذشته نشان داده اگر کشتیاش توقیف شود، پاسخ متقابل میدهد؛ مثل مورد توقیف نفتکش کرهجنوبی در خلیجفارس. همین واکنشها باعث شد کشورها محتاطتر شوند و در عمل خطر توقیف تا حدی پایین بیاید. حالا ما میتوانیم با کاهش پنهانکاری، هزینههای بیمهای و لجستیکی را کم کنیم. وقتی موقعیت واقعی مخابره میشود، بیمهها راحتتر مجوز میدهند و هماهنگی با شرکتهای حمل بینالمللی سادهتر میشود.
حسینی با اشاره به مکانیسم ماشه نیز توضیح داد: بعد از فعالسازی مباحث مربوط به مکانیزم ماشه، ایران میخواست نشان دهد تأثیری عملی بر رفتار صادراتی ندارد. به زبان دیپلماتیک، ارسال موقعیت واقعی تانکرهای نفتی خود یک پیام است: اینکه ایران مسیر فروشش را حفظ کرده و با وجود تهدیدهای سیاسی، خاموش نمیماند. در واقع این اقدام میتواند پاسخی نرم به فشارهای سیاسی غرب باشد و در عین حال یادآور این نکته که ایران بدون تغییر رسمی در تحریمها هم میتواند راههای قانونیتر برای صادرات بیابد.
وی تاکید کرد: ما در دوره پنهانکاری، هزینههای بالایی برای ریسک حمل، بیمه، و تغییر مسیر پرداخت میکردیم. حالا وقتی کشتی موقعیت واقعی دارد، میتواند مستقیماً وارد شبکه فروش رسمیتر شود، بهویژه در بازارهای آسیایی. این موضوع سودآورتر است و در عین حال باعث کاهش هزینههای عملیاتی میشود. به بیان ساده، نفتکش حالا خودش به ما کمک میکند تا هزینههای تحریم را پایین بیاوریم.
این کارشناس حوزه انرژی افزود: این نگرانی واقعی است ولی باید درک کنیم که ما وارد فاز جدیدی شدهایم. وقتی تحریمها و نظارت جهانی اینقدر پیچیده شده، پنهانکاری مطلق خودش میتواند دردسرسازتر باشد. امروز جهان انرژی دنبال تعادل است، نه حذف بازیگران. با این وضعیت، ایران میتواند با شفافسازی نسبی، هم در بازار بماند و هم پیام سیاسی بدهد که ساختار صادراتیاش قابل اعتمادتر شده است. این دقیقاً همان چیزی است که خریداران آسیایی و بهویژه چین دنبال آن هستند.
حسینی در نهایت گفت: اگر تداوم یابد، نقطه عطفی خواهد بود. از سال ۲۰۱۸ تاکنون هیچ علامت رسمی از بازگشت ایران به نقشه دریایی دیده نشده بود. حالا این بازگشت میتواند مقدمهای برای اصلاحات ساختاری در نحوه فروش و تعامل با بازار جهانی باشد. شاید بهطور رسمی هنوز تحریمها لغو نشده باشند، اما واقعیت میدانی در حال تغییر است. نفت ایران دوباره دارد دیده میشود، و این برای بازارهای جهانی بهمعنای بازگشت یکی از بازیگران مهم خلیجفارس است ولو بهصورت تدریجی و محتاطانه.