مذاکره ادامه خواهد داشت؟ حضوری؟ غیر حضوری؟

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در این گفتوگو با اشاره به ابتکارها و رایزنیهای دیپلماتیک ایران با کشورهای منطقه در راستای صیانت از صلح و ثبات منطقه، بر اهمیت تقویت این روند با مشارکت همه طرفهای ذیمدخل تأکید کرد.
به گزارش روز نو عراقچی همچنین با اشاره به رویکرد سازنده و مسئولانه جمهوری اسلامی ایران در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بر ضرورت پایبندی آژانس به صلاحیتهای فنی این نهاد و پرهیز از رفتارهای سیاسی و اثرپذیری از فشارها و اعمال نفوذ سیاسی آمریکا و برخی دیگر از اعضای اروپایی تاکید کرد.
سرگئی لاوروف نیز ضمن استقبال از شکلگیری چارچوب مشورت و همکاری منطقهای، آمادگی مسکو را برای استمرار هماهنگیهای نزدیک با تهران اعلام کرد.
در این میان اما اما دو پرونده اکراین و ایران هم پیوندهای خاص خود را دارند. قبلا هم گفتهام به نوعی گشایش در مذاکرات ایران و آمریکا میتواند تابعی از حل و فصل جنگ اوکراین با طرفیت پوتین باشد.
به احتمال زیاد، دولت ترامپ با احیای تلاشها و تحرکات خود در پرونده اوکراین، قصد دارد با یک تیر چند نشان بزند. هدف او، از یکسو، پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق لحاظ کردن بخشی از خواستهها و ملاحظات روسیه است، و از سوی دیگر، طی زد و بندی ولادیمیر پوتین را به ایفای نقش فعال در شکستن بنبست مذاکرات میان ایران و آمریکا و پیشبرد «صلح مطلوب» ترامپ در خاورمیانه، همراه با تسهیل دیداری تازه با کیم جونگ اون ترغیب کند.
روسیه نیز به روابط نزدیک خود با پیونگ یانگ و تهران به مثابه دو برگ مهم در بازی دیپلماتیک با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین مینگرد. اما این بدان معنا نیست که همه چیز سهل و آسان پیش خواهد بود؛ چرا که کار برای ترامپ و پوتین بسیار دشوار و سخت است. از یک طرف، رئیس جمهور آمریکا با چالش اروپا و کییف مواجه است و به راحتی نمیتواند هر آنچه را پوتین در اکراین میخواهد به او بدهد تا از یک طرف توافقی برای پایان این جنگ حاصل شود و از طریق دیگر نیز پوتین ترغیب به همکاری برای گرفتن امتیازاتی از تهران و پیونگ یانگ شود.
اینجا آمریکا نمیتواند کلا بیخیال ملاحظات، خواستهها و شروط اکراین و اروپا شود و ناگزیر است که دستکم قسمتی از آنها را لحاظ کند و اگر این مانع نبود، ترامپ مدتها پیش اکراین را به روسیه فروخته بود و با افتخار از پایان این جنگ و دستیابی به توافق سخن میگفت.
در مقابل نیز این گونه نیست که پوتین برای جلب رضایت ترامپ هر آنچه را او از ایران میخواهد، بتواند تهران را به دادن آن مجاب کند. در مساله کره شمالی و تسهیل دیدار با رهبر آن مساله آسانتر است، اما در رابطه با ایران دشواریها و پیچیدگیهای خاصی وجود دارد و از این رو، پوتین هر چند توانایی ایفای نقشی جدیتر و موثرتر از بقیه میانجیگران میان آمریکا و ایران دارد، اما در نهایت او نیز ناچار است که دنبال راهحلهایی برود که هم ترامپ به آن رضایت دهد هم ایران.
در کنار این تحرکات، مصر نیز تلاشهای ویژهای را برای زمینهسازی ازسرگیری مذاکرات میان ایران، ایالات متحده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز و ظاهرا پیامهایی را نیز میان تهران و واشنگتن رد و بدل کرده است.
با این حال فعلا بعید به نظر میرسد که از این تحرکات نتیجه ملموسی حاصل شود؛ و دستکم در شرایط فعلی باید چشمانتظار نتایج تحولات مربوط به جنگ اوکراین و دیدار احتمالی پوتین و ترامپ ماند. پس از آن نقش مصر میتواند مکمل خروجی این دیدار درباره ایران باشد.
گشایش واقعی در مساله اکراین، میتواند به منزلهی نقطه آغاز شکسته شدن بنبست در گفتوگوهای تهران و واشنگتن تلقی شود.
اما فعلا باید دید اوضاع به کدام سو میرود. آیا تحرکات جدید دوباره به شکست میانجامد و بنبستها تعمیق مییابد یا ممکن است که این بار به گشایشی دیپلماتیک ختم شود؟