
كلاهبردار از مردن خودش نقشه اخاذي طرح كرده بود
تيزبيني جوان سرمايهگذار، پرده از كلاهبرداريهاي پنهان مرد ميانسال برداشت. رسوايي مرد ميانسالي كه كلاهبرداري پنهاني ميكرد زماني براي پليس فاش شد كه مرد جواني از ماموران درخواست كمك كرد. دوم ارديبهشتماه امسال فردي با مراجعه به پايگاه سوم پليس تهران به كارآگاهان گفت: چند مدت قبل تصميم گرفتم درمانگاه شبانهروزي احداث كنم اما به دليل اينكه پول كافي نداشتم آگهي درخواست سرمايهگذاري به روزنامه دادم. همان روز مردي با من تماس گرفت و گفت كه وام ميلياردي دارد و حاضر است تا آن را براي كار من بدهد. بعد از چند جلسه ملاقات قرار شد تا امروز به دفتر بيمه بيايد و وام را بيمه كنيم اما مسالهيي كه نگرانم كرد اين بود كه او از من خواسته تا 8 ميليون تومان حتما همراه خودم بياورم. بنابراين تصميم گرفتم تا موضوع را با شما در ميان بگذارم.
با مراجعه اين فرد كارآگاهان تيم مبارزه با كلاهبرداري پايگاه سوم پليس براي بررسي اين خبر مرد ميانسال را به اداره پليس بردند. در تحقيقات اوليه مرد ميانسال با ارائه شناسنامهيي خود را محسن گودرزي معرفي كرد اما در ادامه بررسيها معلوم شد كه اين فرد چند شناسنامه و هويت مجعول دارد. پس از تحقيقات و اينكه اين فرد هويت معلومي ندارد، پليس به بررسي بانك اطلاعات مجرمان سابقهدار پرداخت و موفق به شناسايي هويت واقعي متهم 46 ساله به نام محمدحسين شدند اما آنچه موضوع را جالبتر ميكرد، اعلام فوت محمدحسين در سال 1389 همزمان پس از آزادي وي از زندان بود.
با شناسايي هويت واقعي محمدحسين به عنوان يكي از مجرمان سابقهدار در زمينه كلاهبرداري، وي كه چارهيي جز اعتراف نداشت در اظهارات خود گفت: تا به حال دو بار به اتهام كلاهبرداري بازداشت شدم و ميدانستم كه اگر بار ديگر بازداشت شوم، به علت سابقهدار بودن مدت زمان بيشتري را در زندان به سر خواهم كرد. به همين دليل و به تصور اينكه در زمان بازداشت شدنم هويت اصليام برملا نشود، پس از آخرين آزادي از زندان در سال 89، با تهيه مدارك مجعول اقدام به ثبت فوت خود كردم و در ادامه با هويت جعلي محسن گودرزي شناسنامهيي مجعول تهيه كردم. متهم در ادامه اظهاراتش به كارآگاهان گفت: حدود شش ماه قبل تصميم گرفتم تا مجددا كلاهبرداريهاي خود را، اينبار در تهران آغاز كنم. به همين دليل در آگهي روزنامه به دنبال افرادي ميگشتم كه نياز به مشاركت داشته باشند. با آنها تماس ميگرفتم و سپس به تهران ميآمدم. چندين بار با اين افراد قرار ميگذاشتم و مدعي سرمايهگذاري در قالب ارائه وام ميشدم و بعد از به توافق رسيدن، به دفتر بيمه ميرفتيم تا وام را بيمه كنم. خيلي مواقع نيز نقشهام با بنبست مواجه ميشد چراكه يا به توافق نميرسيدم يا اگر هم ميرسيدم، اگر افراد ميخواستند تا پول را از طريق سيستم شتاب يا بانكي جابهجا كنيم، قرارمان به هم ميخورد اما وقتي همهچيز مطابق نقشه من پيش ميرفت، زماني بودكه وارد دفتر بيمه ميشديم به بهانه گرفتن كپي از مدارك آن فرد را دنبال كاري ميفرستادم و خودم هم پولي را كه وي براي بيمه به همراه خود آورده بود برميداشتم و فرار ميكردم. بدون آنكه مدركي نشان دهم پولها را ميگرفتم و از همانجا به سمت ترمينال ميرفتم و راهي شهر خودم ميشدم.
مرد ميانسال با اشاره به دهها فقره كلاهبرداري به همين شيوه و شگرد و متفاوت بودن مبالغ كلاهبرداريهاي خود گفت: براي اين كار
هيچ گونه مدركي را به افراد نشان نميدادم و فقط با چرب زباني آنها را قانع ميكردم تا وام مرا بيمه كنند. مبالغ كلاهبرداري نيز به تناسب ميزان سرمايهگذاري متفاوت و از 2 تا 8 ميليون تغيير ميكرد.
سرهنگ جان پرور، رييس پايگاه سوم پليس آگاهي تهران در اين باره گفت: با توجه به سوابق متهم در كلاهبرداري به همين شيوه و شگرد و احتمال ارتكاب جرايم مشابه از سوي متهم در تهران و ديگر شهرهاي كشور، قرار قانوني از سوي مقام قضايي صادر و متهم جهت ادامه تحقيقات در اختيار پايگاه سوم پليس آگاهي تهران قرار گرفته است لذا از كليه شكات و مالباختگاني كه به اين شيوه مورد كلاهبرداري قرار گرفتهاند دعوت ميشود تا جهت پيگيري شكايات خود به پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ واقع در خيابان خرمشهر- ميدان نيلوفر مراجعه كنند.
با مراجعه اين فرد كارآگاهان تيم مبارزه با كلاهبرداري پايگاه سوم پليس براي بررسي اين خبر مرد ميانسال را به اداره پليس بردند. در تحقيقات اوليه مرد ميانسال با ارائه شناسنامهيي خود را محسن گودرزي معرفي كرد اما در ادامه بررسيها معلوم شد كه اين فرد چند شناسنامه و هويت مجعول دارد. پس از تحقيقات و اينكه اين فرد هويت معلومي ندارد، پليس به بررسي بانك اطلاعات مجرمان سابقهدار پرداخت و موفق به شناسايي هويت واقعي متهم 46 ساله به نام محمدحسين شدند اما آنچه موضوع را جالبتر ميكرد، اعلام فوت محمدحسين در سال 1389 همزمان پس از آزادي وي از زندان بود.
با شناسايي هويت واقعي محمدحسين به عنوان يكي از مجرمان سابقهدار در زمينه كلاهبرداري، وي كه چارهيي جز اعتراف نداشت در اظهارات خود گفت: تا به حال دو بار به اتهام كلاهبرداري بازداشت شدم و ميدانستم كه اگر بار ديگر بازداشت شوم، به علت سابقهدار بودن مدت زمان بيشتري را در زندان به سر خواهم كرد. به همين دليل و به تصور اينكه در زمان بازداشت شدنم هويت اصليام برملا نشود، پس از آخرين آزادي از زندان در سال 89، با تهيه مدارك مجعول اقدام به ثبت فوت خود كردم و در ادامه با هويت جعلي محسن گودرزي شناسنامهيي مجعول تهيه كردم. متهم در ادامه اظهاراتش به كارآگاهان گفت: حدود شش ماه قبل تصميم گرفتم تا مجددا كلاهبرداريهاي خود را، اينبار در تهران آغاز كنم. به همين دليل در آگهي روزنامه به دنبال افرادي ميگشتم كه نياز به مشاركت داشته باشند. با آنها تماس ميگرفتم و سپس به تهران ميآمدم. چندين بار با اين افراد قرار ميگذاشتم و مدعي سرمايهگذاري در قالب ارائه وام ميشدم و بعد از به توافق رسيدن، به دفتر بيمه ميرفتيم تا وام را بيمه كنم. خيلي مواقع نيز نقشهام با بنبست مواجه ميشد چراكه يا به توافق نميرسيدم يا اگر هم ميرسيدم، اگر افراد ميخواستند تا پول را از طريق سيستم شتاب يا بانكي جابهجا كنيم، قرارمان به هم ميخورد اما وقتي همهچيز مطابق نقشه من پيش ميرفت، زماني بودكه وارد دفتر بيمه ميشديم به بهانه گرفتن كپي از مدارك آن فرد را دنبال كاري ميفرستادم و خودم هم پولي را كه وي براي بيمه به همراه خود آورده بود برميداشتم و فرار ميكردم. بدون آنكه مدركي نشان دهم پولها را ميگرفتم و از همانجا به سمت ترمينال ميرفتم و راهي شهر خودم ميشدم.
مرد ميانسال با اشاره به دهها فقره كلاهبرداري به همين شيوه و شگرد و متفاوت بودن مبالغ كلاهبرداريهاي خود گفت: براي اين كار
هيچ گونه مدركي را به افراد نشان نميدادم و فقط با چرب زباني آنها را قانع ميكردم تا وام مرا بيمه كنند. مبالغ كلاهبرداري نيز به تناسب ميزان سرمايهگذاري متفاوت و از 2 تا 8 ميليون تغيير ميكرد.
سرهنگ جان پرور، رييس پايگاه سوم پليس آگاهي تهران در اين باره گفت: با توجه به سوابق متهم در كلاهبرداري به همين شيوه و شگرد و احتمال ارتكاب جرايم مشابه از سوي متهم در تهران و ديگر شهرهاي كشور، قرار قانوني از سوي مقام قضايي صادر و متهم جهت ادامه تحقيقات در اختيار پايگاه سوم پليس آگاهي تهران قرار گرفته است لذا از كليه شكات و مالباختگاني كه به اين شيوه مورد كلاهبرداري قرار گرفتهاند دعوت ميشود تا جهت پيگيري شكايات خود به پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ واقع در خيابان خرمشهر- ميدان نيلوفر مراجعه كنند.