به روز شده در: ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۵
کد خبر: ۷۰۳۹۳۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۴

اپوزیسیون یعنی چه و شامل چه افرادی می‌شود؟

روزنو :وقتی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در دیدار با جبهه اصلاحات در تیرماه ۱۴۰۴ از «آمادگی برای گفت‌و‌گو با اپوزیسیون بر مبنای انصاف و عدالت» سخن گفت، گویی آینه‌ای مقابل جامعه ایرانی گرفت. این دعوت، مانند دعوت به یک مهمانی است که نه میزبان دقیقا می‌داند چه کسانی دعوت شده‌اند و نه مهمانان مطمئن‌اند که دعوت شده‌اند یا نشده‌اند، اصلا نمی‌دانند مخاطب این مهمانی بوده‌اند یا نبوده‌اند و به فرض که بدانند نمی‌دانند اگر برای گفت‌و‌گو به این مهمانی بیایند در باز است یا کسی در را باز خواهدکرد. این در حالی است که خود اپوزیسیون هم با همدیگر در تخالف‌اند و خود اپوزیسیون هم اپوزیسیون دارد.

اپوزیسیون یعنی چه و شامل چه افرادی می‌شود؟

این جمله، در ظاهر نرم و امیدوارکننده، در بستر سیاسی پیچیده ایران، لایه‌های متعددی از ابهام و تناقض را در خود نهفته دارد.

به گزارش روز نو تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف می‌تواند نوری بر این موضع ریاست‌جمهوری بیاندازد و نقش آن را در بازتولید یا چالش ساختار‌های قدرت در ایران کنکاش کند.

اپوزیسیون: واژه‌ای در هاله ابهام

واژه «اپوزیسیون» در گفتمان سیاسی ایران و از منظر جمهوری اسلامی مانند کلیدی است که قفلی برایش تعریف نشده است و آنها که خود را اپوزیسیون می‌دانند نیز معتقدند کلیدی هستند که قرار است قفلی را باز کنند، اما هنوز آن قفل را نیافته‌اند. در نظامی که مخالفان سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسد، استفاده از این واژه توسط رئیس‌جمهور، خود یک پارادوکس گفتمانی است.

فرکلاف در تحلیل گفتمان تاکید دارد که واژگان، ابزار‌های قدرت‌اند و انتخاب آنها در یک متن سیاسی، به بازتولید یا تغییر روابط قدرت کمک می‌کند. پزشکیان با به‌کارگیری «اپوزیسیون»، به نظر می‌آید در حال ترسیم فضایی باز و فراگیر است، اما عدم تعریف دقیق این واژه، آن را به یک ژست گفتمانی تبدیل می‌کند.

در ایران، اپوزیسیون می‌تواند طیف گسترده‌ای از گروه‌ها را در بر بگیرد. از منتقدان درون‌گفتمانی که در چارچوب نظام فعالیت می‌کنند، تا افرادی که خارج از این چارچوب، خواستار تغییرات ساختاری‌اند. اما وقتی رئیس‌جمهور از «اپوزیسیون» سخن می‌گوید، بدون اشاره به مصداق مشخص، این واژه به ابزاری برای نمایش انعطاف تبدیل می‌شود و لزوما تعهد به گفت‌و‌گو نیست. این ابهام عمدی، امکان تفسیر‌های متعدد را فراهم می‌کند و به گوینده اجازه می‌دهد از پاسخگویی به نتایج عملی این دعوت فرار کند. به عبارت دیگر، این گفتمان، بیش از آنکه یک برنامه عملی باشد یک سیگنال سیاسی است.

انصاف و عدالت: آرمان‌های سنگین در بستر واقعیت

پزشکیان در سخنانش بر «انصاف و عدالت» به‌عنوان مبنای گفت‌و‌گو تاکید می‌کند. این دو واژه، در فرهنگ سیاسی ایران، بار معنایی عمیقی دارند و به ارزش‌هایی اشاره می‌کنند که هم در گفتمان انقلابی ۵۷ و هم در مطالبات اجتماعی دهه‌های اخیر ریشه دارند. اما واژگان آرمانی، وقتی در بستر قدرت بیان می‌شوند، اغلب برای مشروعیت‌بخشی به گوینده به کار می‌روند. در اینجا، «انصاف و عدالت» تصویری از یک دولت باز و منصف را ترسیم می‌کند، اما بدون سازوکار‌های عملی، این کلمات در حد یک وعده باقی می‌مانند.

در واقعیت سیاسی ایران، گفت‌و‌گو با مخالفان، چه در داخل و چه در خارج از چارچوب‌های رسمی، با موانع ساختاری روبه‌روست. محدودیت‌های قانونی، نظارت‌های امنیتی و تاریخچه‌ای از تقابل به جای تعامل، این پرسش را پیش می‌کشد که چگونه می‌توان چنین گفت‌وگویی را عملی کرد؟ آیا این دعوت شامل منتقدانی می‌شود که هم‌اکنون با محدودیت‌های قضایی مواجه‌اند؟ یا صرفاً به گروه‌هایی محدود است که در چارچوب‌های پذیرفته‌شده نظام فعالیت می‌کنند؟

گفتمان‌های سیاسی، اغلب با پنهان کردن تناقضات ساختاری، به بازتولید وضع موجود کمک می‌کنند. در این مورد، دعوت به گفت‌و‌گو، بدون تغییر در ساختار‌های موجود، ممکن است به ابزاری برای تثبیت اقتدار دولت بدل شود تا گامی واقعی برای حل مسائل.

گفت‌و‌گو به جای تقابل: آرمان یا استراتژی؟

پزشکیان تاکید می‌کند که «حل مسائل کشور نیازمند گفت‌و‌گو و نه تقابل است». این جمله، در سطح گفتمانی، به یک آرمان ملی اشاره دارد: وحدت و همدلی برای رفع چالش‌های کشور. در ایران، گفت‌و‌گو‌های سیاسی، به‌ویژه با گروه‌های منتقد، اغلب با موانع ساختاری و سوءتفاهم‌های تاریخی همراه بوده است.

تجربه دهه‌های گذشته نشان می‌دهد که دعوت به گفت‌و‌گو، بدون تغییر در سازوکار‌های قدرت، می‌تواند به یک نمایش سیاسی تبدیل شود که هدفش آرام کردن فضای عمومی است، نه حل ریشه‌ای مسائل. این گفتمان یک استراتژی «هژمونیک» است. پزشکیان با این سخنان، تلاش می‌کند خود را به‌عنوان رهبری معرفی کند که از تقابل‌های سنتی فاصله گرفته و به دنبال فراگیری است.

اما این گفتمان، وقتی با واقعیت‌های سیاسی ایران سنجیده می‌شود، با چالش‌هایی روبه‌روست. برای مثال، گفت‌و‌گو با مخالفان، نیازمند ایجاد فضایی امن برای بیان انتقادات است، چیزی که در حال حاضر با محدودیت‌های متعدد همراه است. بدون رفع این موانع، دعوت به گفت‌و‌گو ممکن است به یک ژست سیاسی تقلیل یابد که بیشتر به نفع مشروعیت دولت است تا تغییر واقعی.

گفتمان‌ها، فراتر از کلمات، بازتاب‌دهنده روابط قدرت و تلاش برای حفظ یا تغییر آن‌اند. پزشکیان با این سخنان، تلاش می‌کند چهره‌ای باز و متفاوت از دولت ارائه دهد، اما بدون تغییر در ساختار‌های موجود، این دعوت ممکن است به آینه‌ای بدل شود که فقط تصویر گوینده را منعکس می‌کند، نه واقعیتی نو.

گامی در مسیر نامعلوم

سخنان پزشکیان، در بهترین حالت، نشانه‌ای از تمایل به تغییر گفتمان سیاسی ایران است. اما از منظر تحلیل گفتمان انتقادی این اظهارات، بدون پشتوانه عملی و تعریف دقیق در خطر تبدیل شدن به یک ابزار هژمونیک برای تثبیت قدرت قرار دارند. اگر قرار است گفت‌و‌گو جایگزین تقابل شود، نیاز به شفافیت در تعریف مخاطب، ایجاد فضایی امن برای بیان انتقادات و تعهد به تغییرات ساختاری است.

تا آن زمان، این دعوت، مانند آینه‌ای است که امید را نشان می‌دهد، اما ترک‌های عمیق واقعیت را نیز پنهان نمی‌کند. رئیس‌جمهور، با این سخنان، گامی در مسیری نامعلوم برداشته است. اینکه این مسیر به گفت‌وگویی واقعی منتهی شود یا به شعاری دیگر، به تصمیمات آینده بستگی دارد.

تصویر روز
خبر های روز